تربیت کودکان مسئولیت پذیر، چگونه؟
معمولا هر نوع رفتاری که در دوران نوزادی آغاز شود، در دوران کودکی نیز ادامه خواهد یافت.
تصور کنید که پوشک نوزادتان را تازه عوض کردهاید. او کاملا سرحال است و در سلامت کامل به سر میبرد. یک ساعت کامل را در کنار او گذرانده و با او بازی کردهاید. اکنون نوبت به کار خانه رسیده است. کودکتان را روی پتوی بازیاش میگذارید و مشغول کار خود میشوید. او حوصلهی تنها بازی کردن را ندارد و شروع به گریه میکند. شما چه کار میکنید؟ آیا کار خود را رها میکنید، نوزاد خود را در آغوش میگیرید و او را آرام میکنید؟ آیا همیشه وقتی کودکتان گریه میکند، همین کار را میکنید؟ نوزاد شما از این رفتار چه درسی خواهد گرفت؟ او میآموزد که: «مادر من مسوول احساسات من است. اگر من حوصلهام سر رفته باشد، او مسوول یافتن نوعی سرگرمی برای من است.» به بیان دیگر، کودک هیچ فرصتی ندارد که برای سرگرم کردن خود کاری کند. او هیچ فرصتی ندارد که بیاموزد: «من میتوانم هر وقت دلم خواست شروع به گریه کنم، ولی میتوانم دست از گریه بکشم و سرگرمی جدیدی برای خودم پیدا کنم.» مادر حق انتخاب بین گریه کردن و گریه نکردن را از کودک میگیرد و او کمکم وارد چرخهی پایانناپذیر مبارزه برای جلب توجه میشود.
معمولا هر نوع رفتاری که در دوران نوزادی آغاز شود، در دوران کودکی نیز ادامه خواهد یافت. کودک شما میتواند با گذشت زمان، در مورد نوع برطرف کردن نیازهای خود تصمیم بگیرد و مسوولیت پیامدهای بعدی را نیز خود به عهده بگیرد. شما باید خودتان تعیین کنید که برای مثال، کودکتان چه وقت و چه نوع غذایی باید بخورد، ولی کودک شما باید به تنهایی تعیین کند که چه مقدار غذا میخواهد صرف کند. به محض اینکه کودک دیگر میلی به خوردن غذا نداشت، باید از غذا دادن به او دست بردارید. در صورتی که به طور منظم و سر ساعت به کودک غذا داده شود، او بزودی به میزان غذای مورد نیاز خود پی خواهد برد. شما باید به کودک خود اطمینان کنید، چرا که او بهتر از هرکس دیگر قادر به تعیین میزان غذای خود است. دویدن با قاشق غذا به دنبال کودک برای دادن چندلقمه غذای بیشتر به او، رفتاری است که درگیری کامل مادر و فرزند را در چرخهی پایانناپذیر مبارزه برای جلب توجه نشان میدهد. شما باید توجه کنید که اعتقاد به اینکه:«کودک من غذا کم میخورد»، در ذهن هر مادری وجود دارد. هنگامی که کودک از خوردن غذا سر باز زند، مادر را بسیار ناراحت میکند. کودک این ناراحتی را احساس میکند و از آن در جهت رسیدن به خواستههای خود استفاده میکند و زمینهای مناسب برای وارد شدن به چرخهی مبارزه برای جلب توجه به وجود میآید.
مادران کودکان کودکستانی، اغلب از معطل کردن کودکانشان هنگام لباس پوشیدن و آماده شدن برای رفتن به کودکستان شکایت میکنند. آنان میدانند که سر ساعت ۹ صبح در کودکستان بسته خواهد شد. وظیفهی هر پدر یا مادری است که فرزند خود را سر وقت به کودکستان برساند، ولی این تصمیمگیری که آیا کودکشان با موهای شانهزده، لباس آراسته و بعد از صرف صبحانهای مفصل برای رفتن به کودکستان آماده باشد یا خیر، باید بر عهدهی کودکان گذاشته شود. اگر او در این مورد احساس مسوولیت کند، هیچ دلیلی برای راهاندازی برنامهای جدید قبل از رفتن به کودکستان نخواهد داشت.
مشکلسازترین موضوع برای کودکان مدرسهای، انجام دادن تکالیف مدرسه است. دوباره باید این سوال را مطرح کنیم که کدام یک از اعضای خانواده این مسوولیت را به دوش میکشد؟ شما یا فرزندتان؟ شما باید این مسوولیت را به کودکتان واگذار کنید. شما میتوانید حد و مرزهایی، از قبیل اینکه چه وقت و چه مدت باید کودک تکالیفش را انجام دهد، برای او تعیین کنید، ولی مسوولیت مرتب بودن، کامل بودن و بینقص بودن تکالیف را باید به خود او واگذار کنید. تنها در این صورت است که او خود را مسوول نتیجهی خوب و بد کار خواهد دانست. شما میتوانید از روند پیشرفت کودک خود آگاه باشید و گاهی در صورت لزوم به او پیشنهاد کمک کنید، تکالیفش را بررسی کنید و در صورت وجود اشتباه او را راهنمایی کنید.
در هر گروه سنی باید کودکتان را مسوول اوقات فراغت خود کنید. اگر شما کودک خود را بیوقفه مشغول کنید، او هیچ فرصتی برای شناخت نیازها و تواناییهای خود نخواهد داشت. اگر برای تمام وقت فرزند کودکستانیتان برنامهای تعیین کردهاید، نه تنها حق خود، بلکه حتی حق فرزند خود را برای رشد شخصیت مناسب پایمال کردهاید. این مساله، در مورد مادرانی که همانند یک رانندهی تاکسی فرزند خود را از کلاسی به کلاس دیگر میبرند نیز صدق میکند. هر چه برنامههای از پیش تعیین شده بیشتر باشد، این سوال بیشتر مطرح خواهد شد که «مادر، من چه کار کنم، حوصلهام سررفته است.»
فرزند شما حق دارد حوصلهاش سر برود. به هیچ عنوان نگذارید هر دقیقه از اوقات فراغت کودکتان با تماشای تلویزیون یا بازیهای کامپیوتری هدر برود. کودک شما باید خود مسوول اوقات فراغتش باشد. او باید خود تصمیم بگیرد که: «آیا من دلم میخواهد وقتم را تلف کنم یا خودم را به گونهای سرگرم کنم؟» گاهی کودکان حوصلهی هیچ کاری را ندارند و ما والدین باید این موضوع را بپذیریم. گاهی همین ساعت بیکاری سبب به وجود آمدن افکار ابتکاری، بازیهای دستهجمعی یا قرار ملاقاتی ناگهانی با همسایه خواهد شد.
برخی از کودکان، در اطرافشان از نعمت محیطی خوبی برخوردار هستند. برای مثال، کوچهی آرام و ساکتی که میتوانند به تنهایی و گاهی با دوستان بازی کنند، ولی متاسفانه چنین امکاناتی برای همه وجود ندارد. در این صورت، میتوان در منزل مکان مناسبی را به نقاشی کردن، کاردستی درست کردن و به طور کامل، بازی کردن بیدغدغهی کودکان اختصاص داد. ممکن است به علت کمبود جا در خانه، امکان اختصاص دادن چنین مکانی برای بازی کودکان وجود نداشته باشد. در هر صورت، انجام فعالیتهای مختلف بدون برنامهریزی قبلی برای کودکان بسیار مفید است. هرچه امکانات رشدی آزاد برای فرزند شما بیشتر باشد، راحتتر میتواند نوع فعالیت و سرگرمی خود را به تنهایی تعیین کند.
دادن مسوولیت بیشتر به کودکان جرات میخواهد. بسیاری از والدین با ترس میپرسند: «آیا من میتوانم مطمئن باشم که کودکم در تمام مدت روز گریه نمیکند؟ هر روز با لباس خواب به کودکستان نمیرود؟ تمام تکالیف مدرسهاش را بدون فشار من انجام میدهد؟ و تمام روز بیکار نمیماند؟» آیا شما برای تمام این تصمیمگیریها به کودک خود اطمینان کافی ندارید؟ آیا شما از کودک خود بدترینها را انتظار دارید؟ در این صورت مطمئن باشید که چنین نیز خواهد شد. فرزند شما به عدم اطمینان شما پی میبرد و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد.
شما باید به فرزند خود این پیغام را برسانید: «من میدانم که تو میتوانی به تنهایی تصمیمگیری کنی. من مطمئن هستم که تو کارت را درست انجام میدهی.» به زبان آوردن یا نیاوردن این کلمات نقش مهمی ندارد. در هر صورت، کودک افکار و عقاید شما را احساس خواهد کرد. اطمینان شما به فرزندتان، او را در قبول مسوولیت و انتخاب راه درست کمک فراوانی خواهد کرد.
معمولا هر نوع رفتاری که در دوران نوزادی آغاز شود، در دوران کودکی نیز ادامه خواهد یافت. کودک شما میتواند با گذشت زمان، در مورد نوع برطرف کردن نیازهای خود تصمیم بگیرد و مسوولیت پیامدهای بعدی را نیز خود به عهده بگیرد. شما باید خودتان تعیین کنید که برای مثال، کودکتان چه وقت و چه نوع غذایی باید بخورد، ولی کودک شما باید به تنهایی تعیین کند که چه مقدار غذا میخواهد صرف کند. به محض اینکه کودک دیگر میلی به خوردن غذا نداشت، باید از غذا دادن به او دست بردارید. در صورتی که به طور منظم و سر ساعت به کودک غذا داده شود، او بزودی به میزان غذای مورد نیاز خود پی خواهد برد. شما باید به کودک خود اطمینان کنید، چرا که او بهتر از هرکس دیگر قادر به تعیین میزان غذای خود است. دویدن با قاشق غذا به دنبال کودک برای دادن چندلقمه غذای بیشتر به او، رفتاری است که درگیری کامل مادر و فرزند را در چرخهی پایانناپذیر مبارزه برای جلب توجه نشان میدهد. شما باید توجه کنید که اعتقاد به اینکه:«کودک من غذا کم میخورد»، در ذهن هر مادری وجود دارد. هنگامی که کودک از خوردن غذا سر باز زند، مادر را بسیار ناراحت میکند. کودک این ناراحتی را احساس میکند و از آن در جهت رسیدن به خواستههای خود استفاده میکند و زمینهای مناسب برای وارد شدن به چرخهی مبارزه برای جلب توجه به وجود میآید.
مادران کودکان کودکستانی، اغلب از معطل کردن کودکانشان هنگام لباس پوشیدن و آماده شدن برای رفتن به کودکستان شکایت میکنند. آنان میدانند که سر ساعت ۹ صبح در کودکستان بسته خواهد شد. وظیفهی هر پدر یا مادری است که فرزند خود را سر وقت به کودکستان برساند، ولی این تصمیمگیری که آیا کودکشان با موهای شانهزده، لباس آراسته و بعد از صرف صبحانهای مفصل برای رفتن به کودکستان آماده باشد یا خیر، باید بر عهدهی کودکان گذاشته شود. اگر او در این مورد احساس مسوولیت کند، هیچ دلیلی برای راهاندازی برنامهای جدید قبل از رفتن به کودکستان نخواهد داشت.
مشکلسازترین موضوع برای کودکان مدرسهای، انجام دادن تکالیف مدرسه است. دوباره باید این سوال را مطرح کنیم که کدام یک از اعضای خانواده این مسوولیت را به دوش میکشد؟ شما یا فرزندتان؟ شما باید این مسوولیت را به کودکتان واگذار کنید. شما میتوانید حد و مرزهایی، از قبیل اینکه چه وقت و چه مدت باید کودک تکالیفش را انجام دهد، برای او تعیین کنید، ولی مسوولیت مرتب بودن، کامل بودن و بینقص بودن تکالیف را باید به خود او واگذار کنید. تنها در این صورت است که او خود را مسوول نتیجهی خوب و بد کار خواهد دانست. شما میتوانید از روند پیشرفت کودک خود آگاه باشید و گاهی در صورت لزوم به او پیشنهاد کمک کنید، تکالیفش را بررسی کنید و در صورت وجود اشتباه او را راهنمایی کنید.
در هر گروه سنی باید کودکتان را مسوول اوقات فراغت خود کنید. اگر شما کودک خود را بیوقفه مشغول کنید، او هیچ فرصتی برای شناخت نیازها و تواناییهای خود نخواهد داشت. اگر برای تمام وقت فرزند کودکستانیتان برنامهای تعیین کردهاید، نه تنها حق خود، بلکه حتی حق فرزند خود را برای رشد شخصیت مناسب پایمال کردهاید. این مساله، در مورد مادرانی که همانند یک رانندهی تاکسی فرزند خود را از کلاسی به کلاس دیگر میبرند نیز صدق میکند. هر چه برنامههای از پیش تعیین شده بیشتر باشد، این سوال بیشتر مطرح خواهد شد که «مادر، من چه کار کنم، حوصلهام سررفته است.»
فرزند شما حق دارد حوصلهاش سر برود. به هیچ عنوان نگذارید هر دقیقه از اوقات فراغت کودکتان با تماشای تلویزیون یا بازیهای کامپیوتری هدر برود. کودک شما باید خود مسوول اوقات فراغتش باشد. او باید خود تصمیم بگیرد که: «آیا من دلم میخواهد وقتم را تلف کنم یا خودم را به گونهای سرگرم کنم؟» گاهی کودکان حوصلهی هیچ کاری را ندارند و ما والدین باید این موضوع را بپذیریم. گاهی همین ساعت بیکاری سبب به وجود آمدن افکار ابتکاری، بازیهای دستهجمعی یا قرار ملاقاتی ناگهانی با همسایه خواهد شد.
برخی از کودکان، در اطرافشان از نعمت محیطی خوبی برخوردار هستند. برای مثال، کوچهی آرام و ساکتی که میتوانند به تنهایی و گاهی با دوستان بازی کنند، ولی متاسفانه چنین امکاناتی برای همه وجود ندارد. در این صورت، میتوان در منزل مکان مناسبی را به نقاشی کردن، کاردستی درست کردن و به طور کامل، بازی کردن بیدغدغهی کودکان اختصاص داد. ممکن است به علت کمبود جا در خانه، امکان اختصاص دادن چنین مکانی برای بازی کودکان وجود نداشته باشد. در هر صورت، انجام فعالیتهای مختلف بدون برنامهریزی قبلی برای کودکان بسیار مفید است. هرچه امکانات رشدی آزاد برای فرزند شما بیشتر باشد، راحتتر میتواند نوع فعالیت و سرگرمی خود را به تنهایی تعیین کند.
دادن مسوولیت بیشتر به کودکان جرات میخواهد. بسیاری از والدین با ترس میپرسند: «آیا من میتوانم مطمئن باشم که کودکم در تمام مدت روز گریه نمیکند؟ هر روز با لباس خواب به کودکستان نمیرود؟ تمام تکالیف مدرسهاش را بدون فشار من انجام میدهد؟ و تمام روز بیکار نمیماند؟» آیا شما برای تمام این تصمیمگیریها به کودک خود اطمینان کافی ندارید؟ آیا شما از کودک خود بدترینها را انتظار دارید؟ در این صورت مطمئن باشید که چنین نیز خواهد شد. فرزند شما به عدم اطمینان شما پی میبرد و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد.
شما باید به فرزند خود این پیغام را برسانید: «من میدانم که تو میتوانی به تنهایی تصمیمگیری کنی. من مطمئن هستم که تو کارت را درست انجام میدهی.» به زبان آوردن یا نیاوردن این کلمات نقش مهمی ندارد. در هر صورت، کودک افکار و عقاید شما را احساس خواهد کرد. اطمینان شما به فرزندتان، او را در قبول مسوولیت و انتخاب راه درست کمک فراوانی خواهد کرد.
منبع:
آموزش پرستاری کودکان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼