پرخاشگری و لجبازی در کودکان، چه علتی دارد؟
از دست این بچه کلافه شدهایم. زمین و زمان را به هم ریخته. همه چیز را خراب میکند. داد میزند. پا به زمین میزند و لجبازی میکند.
شهرزاد: از دست این بچه کلافه شدهایم. زمین و زمان را به هم ریخته. همه چیز را خراب میکند. داد میزند. پا به زمین میزند و لجبازی میکند. هرکاری ما میگوییم فقط بلد است «نه» بگوید. به قول معروف، به هیچ صراطی مستقیم نمیشود. چه کنیم؟
اینها و دهها مسئله دیگر گاهی باعث نگرانی شدید والدین میشود. با یک نگاه ساده به رفتارهای کودک، میتوان علت را درک کرد. راستی چرا کودک ما این اعمال را انجام میدهد؟
اولین مرحله
علتیابی
ما علتها را در این نوشته به وراثت و دوران بارداری و شیرخوارگی نسبت نمیدهیم. هر چند این علل هم بسیار موثرند.
اینک ماییم و علتهای پدید آمده کنونی که شامل موارد زیر میشوند:
محدود و کوچک بودن محیط زندگی
کم نور بودن اتاقها
شلوغ بودن خانه و زندگی افراد زیاد در یک محیط کوچک
وجود افرادی با عمر طولانی و کم حوصله و عصبانی
نبود اسباب بازی
نبود همبازی مناسب و نزدیک به سن و سال کودک
عوامل بیرون خانواده مثل مهدکودک، مدرسه یا بستگان و همسایگان و همسالان
نصیحتهای فلسفی و طولانی بزرگترها
امر و نهیهای بدون توجیه، بدون دادن راهحلهای منطقی
این عوامل و دهها عامل دیگر میتواند زمینهساز ناهنجاری رفتاری و مشکلات انضباطی در کودکان شود.
دومین مرحله
تقسیمبندی و طبقهبندی رفتارهای نابهنجار
اگر علتیابی شد که فلان رفتار کودک از دوران بارداری یا شیرخوارگی ایجاد شده و علت آن مسائل قبلی است، باید به تدریج با تلقین و نرم زبانی به حل آن پرداخت و اگر علت مرتبط به عوامل کنونی است، میتوان تک تک علل را بررسی و راه چاره را نیز تشخیص داد.
سومین مرحله
ایجاد فضا و محیط مناسب
کودکگاه در محیط نامانوس و چینش اجباری وسایل و همراهی با کسانی که دوست ندارد، احساس ناآرامی و دغدغه میکند و چون قدرت بر تغییر آنها ندارد، بر اعصاب و روان خود فشار میآورد و در نتیجه متهم به خرابکار، پرخاشگر و مردم آزار میشود.
اگر ما آن چنان که او احساس راحتی میکند و با نظر خودش اتاقش را تنظیم و بهتر کنیم و چینش را به عهده خودش گذاشته و کمکش کنیم، مسئله شکل بهتر و مثبتتری به خود خواهد گرفت.
گاه کودک باید ساعتها با خودش باشد و مسائل شخصی را خودش بررسی و حل کند. البته پدر و مادر با نظارت دقیق و غیرمستقیم، مانع فرسودگی و انحراف او از مسیر اصلی خواهند شد.
چهارمین مرحله
توجیه و سخن گفتن
کودک هم شخصیت دارد. میبیند که بزرگترها با هم حرف میزنند، بحث میکنند، میخندند، گاهی بحثهایشان بالا میگیرد. خیلی جدی با یکدیگر به مقابله کلامی برمیخیزند اما به او که میرسد با یک ریشخند یا سرهمبندی برخورد میکنند. این مسئله برای کودک کاملا قابل درک است که «من را بچه حساب کردهاند.»
اگر پدر و مادر با کودکشان در عین حال که با نرمی و الفاظ کودکانه سخن میگویند، منطقی و قابل فهم با او بحث کنند و حتی اگر امر و نهی لازم دارد او را توجیه کند و علتش را برایشان بیان کنند، خیلی از مشکلات حل خواهد شد.
پنجمین مرحله
کمک و همراهی با او
منظور از کمک انجام کارهای او توسط پدر و مادر نیست بلکه به این معناست که به او کمک میکند خودش کارهایش را انجام دهد یا او را در انجام کار توانا میکند؛ با تلقین و عادت دادن به رفتارهای ناب، با راهنمایی در بهتر انجام دادن وظیفه و سایر موارد.
با این نوع کمکها ضمن اینکه بچه احساس میکند پشتیبانی قوی دارد، در خود نیز، احساس قدرت و حل مشکلات خود را خواهد یافت.
در پایان به چند عنوان کلی مکمل اشاره کرده و اندیشه و راه عملی ساختن آنها را به خود شما عزیزان واگذار میکنم.
شفافسازی رفتارهای لازم
باید از کلیگویی مثل اینکه مرتب باش دوری کرد. خراب نکردن شخصیت کودک و فقط انتقاد از رفتار خاص هیچگاه تبدیل به قدرتنمایی نمیشود.
با او مبارزه قدرتی نکنید و معلوم است که قدرت شما بیشتر است. در زمان کم توقع و انتظار زیاد نداشته باشید. منظور از سختگیری به کرسی نشاندن قدرت نیست، بلکه تغییر رفتار در کودک دلبندمان است. موارد فراوان دیگری نیز وجود دارد که در این مقال به همین مقدار بسنده میشود.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼