۱۱۵۱۹۱
۲۱۵۴
۲۱۵۴
پ

روانشناسی دزدی کودکان، شوکه نشوید!

فرزند شما بموقع درس‌هایش را می‌خواند، تکالیفش را انجام می‌دهد، بعد از خوردن غذا، میز را جمع می‌‌کند، آیا ممکن است چنین کودکی دزدی کند؟

فرزند شما بموقع درس‌هایش را می‌خواند، تکالیفش را انجام می‌دهد، بعد از خوردن غذا، میز را جمع می‌‌کند و حتی در انجام برخی کارهای خانه به شما کمک می‌کند.

آیا ممکن است چنین کودکی دزدی کند؟
قبل از هر عکس‌العملی بهتر است کمی راجع به دزدی کودکان و کمک به آنها بدانیم. کودکان- در هر مقطع سنی- به چند دلیل دچار وسوسه دزدی کردن می‌شوند:

کودکانی کم‌سن چیزهایی را که می‌خواهند داشته باشند برمی‌دارند؛ بدون آنکه بفهمند آن چیز چه ارزش‌ مادی دارد و این کار غلط است.

کودکان تقریبا در سنین مدرسه، کم‌کم می‌فهمند که نباید چیزهایی را که بابت آنها مبلغی پرداخت نکرده‌اند، بردارند؛ ولی ممکن است باز هم چنین کاری را انجام دهند، زیرا در این سنین به اندازه کافی روی خودشان کنترل ندارند.

کودکان در مرحله قبل از نوجوانی می‌دانند که نباید دزدی کنند، ولی این کار را به خاطر هیجانش انجام می‌دهند و ممکن است از دوستان خود نیز تقلید کنند. برخی از کودکان در این سنین سرکش و یاغی می‌شوند و فکر می‌کنند می‌توانند هر کاری را که دوست دارند، انجام دهند.

برای دزدی کردن کودکان دلایل دیگری نیز می‌توان یافت که مبحث پیچیده‌تری است، ولی مهم‌ترین عوامل را می‌توان به همین سه مورد خلاصه کرد. برخی از کودکان به هنگام خشونت زیاد برای جلب توجه دیگران این کار را می‌کنند. رفتارهای آنها نشان‌دهنده میزان استرسی است که از جانب خانه، مدرسه و دوستان‌شان به آنها تحمیل می‌شود.

برخی کودکان از دزدی به عنوان ابزاری برای گریه کردن و فریاد زدن استفاده می‌کنند! این کودکان از نظر فیزیکی و روحی مورد سوء استفاده هستند. برخی دیگر نیز دزدی می‌کنند چون نمی‌توانند پول مورد نیاز را برای خرید چیزهایی که دوست دارند، پرداخت کنند. به هر حال، علت دزدی کودکان هرچه که باشد، خانواده‌ها باید آن را ریشه‌یابی کنند.

مثال
کودکی به خانه می‌آید و پدر و مادرش متوجه یک دستبند در دستش می‌شوند (حالا یا آن را از کسی گرفته و یا دزدیده است). پدر و مادر از کودک‌شان سؤال می‌کنند که دستبند را از کجا آورده و بعد از آنکه متوجه می‌شوند آن را بدون اجازه برداشته است به او می‌گویند: «اگر کسی یکی از وسایل تو را بدون اجازه بردارد، تو ناراحت نمی‌شوی؟» به این ترتیب بعد از فهماندن موضوع به کودک، او را تشویق می‌کنند که به صاحب اصلی دستبند زنگ بزند و از او معذرت‌خواهی کند و قول بدهد که بلافاصله دستبند را برگرداند.

در مورد دزدی نوجوانان، رفتار والدین و نحوه برخوردشان باید کمی جدی‌تر باشد؛ به نحوی که او از این کار احساس شرمندگی و خجالت کند و درسی بگیرد که دیگر هرگز آن را تکرار نکند. تنبیه کردن (خصوصا تنبیه فیزیکی) توصیه نمی‌شود، زیرا خشم کودک را تحریک می‌کند و او به سمت رفتارهای بدتر می‌رود.

اگر این اتفاق برای اولین بار پیش آمده باشد، معمولا برگرداندن وسیله مورد نظر (سرقت شده) کافی است، ولی در مورد کسی که این کار را دوباره تکرار می‌کند، نمی‌توان تا این اندازه نرمی نشان داد. کودکان در هر سنی باید بدانند که سرقت از مغازه فقط به معنی برداشتن یک چیز از آنجا نیست، بلکه این کار یعنی برداشتن پول کسی که برای آن زحمت کشیده است.

دزدی از مغازه نوعی جنایت و عواقب آن بسیار جدی‌تر از تنبیه شدن و یا ناراحتی دیگران است. افراد به خاطر دزدی بازداشت می‌شوند و حتی به زندان هم می‌افتند. وقتی که کودکی از پدر و مادرش پول می‌دزدد، به شیوه‌های مختلف می‌تواند آن را برگرداند؛ مثلا برای مدتی کارهای خانه را انجام دهد. پدر و مادر نباید در چنین مواقعی او را با پولی که دزدیده تنها بگذارند تا خودش متوجه اشتباهش شود. طعم به دست آوردن آن پول آنقدر برای او خوشایند است که در تنهایی و بدون راهنمایی دیگران متوجه کار اشتباهش نمی‌شود.

چه باید کرد؟
وقتی والدین کودک در حین سرقت مچ او را می‌گیرند، چه واکنشی باید داشته باشند؟

واکنش پدر و مادر بسته به اینکه کودک‌شان این کار را برای نخستین بار انجام می‌دهد یا قبلا هم این اتفاق افتاده است، فرق می‌کند. در مورد کودکان کم‌سن، پدر و مادر باید تلاش کنند تا به کودک‌شان بیاموزند «دزدی کردن کار غلطی است» و وقتی کسی وسایل دیگری را بدون اجازه‌اش برمی‌دارد، او ناراحت می‌شود.
اگر کودک در سنین ورود به مدرسه اقدام به دزدی مثلا یک شکلات کرد، پدر و مادر می‌توانند به او کمک کنند تا چیزی را که دزدیده دوباره سرجای قبلی‌اش بگذارد و اگر این امکان وجود نداشته و مثلا کودک شکلات را خورده باشد، پدر و مادر می‌توانند کودک‌شان را به مغازه‌ای که دزدی کرده ببرند و بعد از معذرت‌خواهی، مبلغ آن را بپردازند. کودکان در مرحله قبل از نوجوانی باید حتما چیزی را که دزدیده‌اند سرجایش بگذارند؛ مثلا یک کودک 9ساله باید بداند که دزدی کردن کار نادرستی است و در عین حال عواقب آن را نیز درک کند.

اگر کودکی بیش از یک بار دزدی کرد، به طور جدی نیاز به کمک دارد. تجاوز و قانون‌شکنی در صورت تکرار شدن، نشان‌دهنده یک مشکل بزرگ‌تر است. یک سوم از نوجوانانی که تا به حال اقدام به سرقت از مغازه‌ها نموده‌اند، اظهار می‌کنند که ترک این کار برایشان دشوار است؛ بنابراین باید به آنها کمک کنیم تا بفهمند چرا دزدی کردن کار بسیار بدی است و در صورت انجام این کار چه عواقبی در انتظارشان است.

با آنکه اغلب موارد مربوط به سرقت از مغازه‌ها و جاهای دیگر، تعمدا انجام می‌شود، اما برخی افراد که دزدی می‌کنند دچار «لکپتومنیا» هستند. این اختلال بسیار نادر وسواسی به گونه‌ای است که فرد قبل از دزدی احساس نگرانی و دلشوره می‌کند، ولی بعد از انجام دزدی، احساس لذت و خشنودی دارد. مدتی بعد احساس گناه می‌کند و معمولا آن چیزی را که دزدیده است، دور می‌اندازد. این افراد ممکن است به سایر اختلالات پیچیده، از جمله اختلال خوردن و اختلال وسواس نیز دچار باشند.

هرگز وقتی که این اتفاق برای نخستین بار می‌افتد، اصرار نداشته باشید که ثابت کنید کودک حتما چیزی، دزدیده است، چون ممکن است او را برای جرمی که نکرده تنبیه کنید. درسی که کودک از این جریان می‌گیرد، این است که خود را از هر موقعیتی که در آن احتمال دزدی می‌رود دور کند. ماورای عمل دزدی همیشه علت یا انگیزه‌ای وجود دارد و ما باید تلاش کنیم تا بیابیم کدام نیاز یا نیازهای کودکان با این رفتار برآورده می‌شود.

در سه سال اول زندگی نام دزدی را نمی‌توان روی عمل کودک گذاشت، زیرا او هنوز با مفهوم مالکیت اشیا آشنا نیست. به عبارت دیگر نمی‌تواند مال خودش را از دیگران تشخیص دهد. آنها برداشتن وسایل دیگران را عملی عادی می‌دانند و فکر می‌کنند که همه‌چیز در اختیار آنهاست و هر کار بخواهند می‌توانند انجام دهند؛ بنابراین بهتر است پدر و مادرها آنها را به دلیل این رفتار تنبیه و سرزنش نکنند و در عوض با فرصت خوبی که فراهم شده است، با او در مورد مالکیت حرف بزنند.

کودکان در سنین 7- 13 سالگی با مفهوم مالکیت آشنا می‌شوند و می‌توانند به اشتباه بودن یک عمل پی ببرند. برای رویارویی با مشکل دزدی در این مقطع سنی، پدر و مادرها و حتی معلم‌ها و دوستان باید برخی نکات را مدنظر قرار دهند:

ابتدا باید انگیزه دزدی را در کودک تشخیص دهیم؛
وقتی که متوجه رفتار ناشایست او شدیم، با صبوری از او بخواهیم وسیله دزدی را سر جایش بگذارد و عذرخواهی کند؛

باید پیامدهای کارش را به او توضیح دهیم؛

روی فرزندمان کنترل بیشتری داشته باشیم تا با افراد ناباب همنشین نشود؛

نیاز او را به توجه و محبت ارضا کنیم تا مجبور نباشد برای جلب توجه و محبت دست به دزدی بزند؛

به کودک خود اعتماد کنیم و هیچ‌وقت حتی اگر چیزی نیز برداشته باشد، او را متهم به دزدی نکنیم؛

با افشای این راز او را در برابر دیگران تحقیر نکنیم؛

اعتماد به نفس کودک خود را در خوب بودن و داشتن رفتارهای مناسب بالا ببریم؛

کودک را وادار به قسم خوردن نکنیم و در این مورد لجاجت و سرسختی به خرج ندهیم؛

مقداری پول به عنوان پول توجیبی به او بدهیم تا بتواند گاهی اوقات با جرأت چیزی را که دوست دارد بخرد؛

رفتارهای صادقانه کودک خود را تحسین کنیم. تشویق رفتارهای شایسته و مناسب موجب تقویت و تکرار آنها می‌شود و کودک را از انجام رفتارهای نادرست دور می‌کند.
پ

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.