۹۴۵۵۲
۷۸۱۷
۷۸۱۷
پ

حاملگی کاذب یعنی چه؟

در زنان مبتلا به «حاملگی کاذب» برخی از علائم بارداری بروز می کند. شروع خونریزی قاعدگی و مدت آن نظم طبیعی خود را از دست داده و کاهش می یابد.

یکی از جالبترین مسائلی که گاهی برخی از زنان در سنین باروری و حتی نزدیک به دوران یائسگی با آن روبهرو میشوند، «حاملگی کاذب» است. در این حالت فرد فکر میکند حامله است در حالی که در عمل چنین موضوعی صحت ندارد. این عارضه به طور معمول یا بازتاب نیاز عاطفی - هیجانی بیمار به داشتن فرزندی است که به دلیل وجودش بتواند بنیان ازدواج خود را حفظ کند یا به خود بقبولاند که توانایی حامله شدن را دارد. به ویژه، خانمهای نازا برخی اوقات به سبب فشارهای روانی فراوان ناشی از بچه دار نشدن اسیر مسأله «آبستنی کاذب» میگردند.

در کشور ما بسیاری از خانواده ها به طور سنتی از عروس جوان که به تازگی وارد حیطه زندگیشان شده، انتظار دارند که ظرف مدت کوتاهی پس از ازدواج فرزندی به دنیا بیاورد. به ویژه، در جوامع روستایی که تاکید بر باردار شدن زودهنگام دختران پس از ازدواج امری است جا افتاده و مرسوم، این بانوان از همه جهات زیر فشار هستند تا هر چه زودتر حامله شده و با تولد نخستین فرزند دوام و ثبات زندگی مشترک نوینشان را تضمین کنند.

اگر در خانوادهای اعتقاد غلط به چنین مسائل واهی بسیار محکم بوده و نوعروس هم به دلایلی آبستنی اش به تعویق افتد، «حامگلی کاذب» یکی از چند مشکل روانی است که امکان بروز آن فزونی می گیرد. در برخورد با چنین بیمارانی در صورتی که پزشک نتواند دگرگونیهای جسمی مشخص کننده بارداری را در اعضای لگنی پیدا کند، تشخیص «حاملگی کاذب» به ذهن خطور میکند و چنانچه آزمایشهای تشخیص حاملگی منفی باشد یا وجود آبستنی به وسیله سونوگرافی اثبات نشود، تشخیص این عارضه تائید میشود.

در زنان مبتلا به «حاملگی کاذب» برخی از علائم بارداری بروز میکند. شروع خونریزی قاعدگی و مدت آن نظم طبیعی خود را از دست داده و کاهش مییابد. حتی، بندرت ممکن است با خونریزی قاعدگی آمنوره روبه رو شوند.

پستانها معمولاً سفت شده و شروع به بزرگ شدن میکند. حتی گاهی احتمال دارد که از نوک سینهها شیر (گالاکتوره) یا آغوز (ماده مغذی مفید روزهای اول بعد از زایمان) خارج شود. محدوده تیره رنگ حول و حوش نوک پستانها هم درست مثل یک بارداری طبیعی تیرهتر میگردد.

یکی از مهمترین تغییرات جسمی در خانمهای مبتلا افزایش اندازه دور شکم است که گهگاه به حدی میرسد که پزشک را هم در تشخیص دچار اشتباه و شک و تردید میکند. این افزایش اندازه معمولاً ناشی از تجمع چربی در شکم، احتباس گازهای گوارشی در رودهها یا وجود مایع در شکم (آسیت) است. برخلاف آبستنی طبیعی که ناف حالت فرورفته خود را از دست داده و با پوست اطراف همسطح میشود یا حتی به طرف بیرون برجستگی پیدا میکند، در «حاملگی کاذب» ناف فرورفتگی طبیعی خود را حفظ میکند.

هر خانمی در طول دوران حاملگی حدود ۵/۱۱ کیلوگرم افزایش وزن پیدا میکند. بالا رفتن وزن طی سه ماهه اول یک آبستنی طبیعی به طور معمول ۷/۰ تا ۴/۱ کیلوگرم است. در طول سه ماهه دوم و سوم، وزنگیری به نسبت یکنواخت بوده و سرعت آن ۴۸/۰ کیلوگرم در هر هفته است. در مبتلایان به «حاملگی کاذب» آهنگ افزایش وزن سریعتر بوده که این خود یکی از دلایل بزرگ شدن شکم در آنها است.

زنان درگیر «حاملگی کاذب» به طور معمول بیشتر علائم یک بارداری طبیعی مانند استفراغ و تهوع صبحگاهی را تجربه میکنند؛ اما، با شدت و اغراق بیشتر؛ این بیماران به تصور خود حتی حرکات جنین را هم حس میکنند؛ اما، به طور شایع زودتر از زمانی که در حاملگی طبیعی انتظار میرود. این احساس معمولاً مربوط به حرکات دودی منظم رودهای یا انقباصات عضلانی جداره شکم است؛ ولی، گاهی به قدری قابل توجه است که حتی پزشک را فریب میدهد.

معاینه دقیق این زنان بیشتر به تشخیص صحیح منجر میشود، بدون آنکه مشکل بزرگی پیش آید، زیرا رحم کوچک را با معاینه دو دستی میتوان لمس کرد.

بانوان درگیر مسائل و مشکلات روحی و بیماریهای اعصاب و روان بیش از دیگر گروهها زمینه و استعداد تجربه کردن «حاملگی کاذب» را دارند، به خصوص مبتلایان به اضطراب، وسواس، افسردگی و...

مصرف داروهای روانفزا، به ویژه «فنوتیازین»ها از قبیل کلرپرومازین (لارگاکتیل) تیوریدازین، پرفنازین، و ... میتواند به بزرگی پستانها، قطع خونریزی قاعدگی، خروج شیر از پستان و ظهور عوارض افزایش هورمون پرولاکتین منجر شود. واضح است که مشکل روانی زمینهای نیز در اثر دگرگونیهای جسمانی پیچیدهتر میشود. همه این عوامل دست به دست هم داده و زمینه ظهور «حاملگی کاذب» را فراهم میآورد. با توجه به عوامل عاطفی- هیجانی درگیر در بروز این عارضه گوشزد کردن عدم حاملگی برای بیمار ناخوشایند بوده و در واقع ممکن است آزاردهنده نیز باشد. مبتلایان به سرعت در قبال تشخیص صریح فقدان بارداری جبهه گرفته، حتی ممکن است مطب پزشک یا بیمارستان را ترک کرده و موضوع را مسکوت بگذارند و تا حدودی هم پرخاشگر شوند. پزشک معالج معمولاً درصدد کشف زمینه عاطفی - هیجانی که حاملگی را برای بیمار الزامی کرده است، برمی آید.

در برخی از موارد لازم است پزشک پیش از بازگو کردن حقیقت مسأله، با بیمارش چند جلسه مصاحبه رو در رو داشته باشد تا بتواند آرام آرام و به ملایمت عدم آبستنی را برایش جا بیندازد. بعضی از بیماران نیز به روان درمانی حمایتی مبتنی بر واقعیت نیاز دارند.

زنان مضطرب و مبتلا به اختلالات روحی ممکن است سالها بر این باور باقی بمانند که حامله اند. احتمال عود و برگشت علائم «حاملگی کاذب» بالاست. در کمال تعجب باید گفت که گاهی حاملگی دروغین یا حتی «زایمان کاذب» (Couyade) در مردان نیز دیده میشود. در این موارد معمولاً شوهر یک خانم آبستن ادعا میکند که خود او برخی از علائم حاملگی را احساس میکند!!
این اختلال ممکن است در ماههای اول حاملگی همسر بیمار روی داده و مرد از تهوع و استفراغ صبحگاهی و نیز غالباً از دندان درد شکایت کند. این شکایات بیشترً ظرف چند هفته از بین میرود و به نظر میرسد از اضطراب و نگرانی بیش از حد در مورد حاملگی همسر ناشی میگردد.

علائم ممکن است در زمان وضع حمل همسر و نیز بیشتر به فرم انقباضهای دردناک شکمی ظاهر شده و به سرعت پس از زایمان همسر از بین برود. البته، مردهای مجرد نیز ممکن است به حاملگی یا زایمان کاذب دچار شوند؛ اما در کل، آمارها حاکی از آن است که مردان متأهلی که انتظار تولد فرزند خود را میکشند، بیشتر دچار چنین عوارضی میشوند.

یک بررسی جدید نشان میدهد کمابیش به همان میزانی که مادران جدید پس از تولد یک کودک ممکن است به افسردگی دچار شوند، پدران جدید هم در معرض ابتلاء به افسردگی هستند. این تحقیق که روی 5 هزار خانواده صورت گرفته حاکی از آن است که حدود 14 درصد مادران و 10 درصد پدران علائم شدید تا متوسط افسردگی پس از زایمان را نشان میدهند.

والدین مورد بررسی در این تحقیق پرسشنامه هایی را پر میکردند و از نظر وجود علائم افسردگی مورد مصاحبه قرار میگرفتند. «بررسی نشان داد که پدران افسرده مشکل دارند.» متخصصان اطفال در بهترین موقعیت برای شناسایی افسردگی والدین پس از تولد فرزند هستند اما در اغلب موارد این کار را انجام نمیدهند. «پزشکان اغلب به وضع روانی مادر پس از زایمان توجه دارند؛ اما، وضعیت روانی پدر را نادیده میگیرند.

پدران معمولاً پس از تولد فرزندشان احساس شادی میکنند؛ اما، این احساس شادی ممکن است بسته به وضعیت خانواده به تدریج از بین برود. این امر میتواند هنگامی رخ دهد که مادر بسیار کنترل کننده باشد و بچه را تنها برای خودش بخواهد. همچنین ممکن است پدران در صورتی که فراموش کنند همسرشان در این دوره کمتر به روابط زناشویی علاقهمند است، به ناکامی عاطفی و جنسی دچار شوند. اگر زن احساس مادرانه بسیار شدیدی از خود بروز دهد، پدر ممکن است خود را در حاشیه و بی مصرف احساس کند. «این افسردگی در پدر به یک الگوی رفتاری شناخته شده منتهی میشود، او خود را در کار غرق میکند و به تفریحات مردانهای مانند تماشای مسابقات ورزشی روی میآورد و منزوی میگردد.»


پ

محتوای حمایت شده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.