آموزش وضو برای کودکان _ مرحله به مرحله + شعر و داستان
وضو گرفتن یکی از شیرینترین لحظههای ارتباط کودک با خدای مهربان است؛ لحظهای که با آب زلال، هم جسم پاک میشود و هم دل کوچکش به خدا نزدیکتر میگردد. در ادامه، آموزش وضو برای کودکان را مرحله به مرحله، همراه با داستان و شعر توضیح دادیم.
فهرست مطالب
آموزش وضو برای کودکان دختر و پسر
برای اینکه کودکان بتوانند وضو بگیرند، باید مراحل آن را با زبان ساده و آسان یاد بگیرند. در ادامه، آموزش وضو برای کودکان دختر و پسر را ذکر میکنیم.
- اولین قدم، نیت خالص است. یعنی در دل بگویید که میخواهید با وضو گرفتن، به فرمان خدا عمل کنید و به او نزدیک شوید.
- با دست راست، آب را از بالای پیشانی تا زیر چانه بریزید و صورت را از بالا به پایین بشویید.
- با دست چپ، آب را از بالای آرنج دست راست بریزید و از بالا به پایین تا نوک انگشتان، دست راست را بشویید.
- با دست راست، آب را از بالای آرنج دست چپ بریزید و از بالا به پایین تا نوک انگشتان، دست چپ را بشویید.
- با دستهای خیس، انگشتان را روی سر بگذارید و به آرامی از پیشانی تا پشت سر بکشید.
- با دست راست خیس، از نوک یکی از انگشتان پای راست تا مفصل پا را بکشید.
- در آخر، با دست چپ خیس، همین کار را برای پای چپ انجام دهید.
آیا وضو برای کودکان پسر تفاوتی با وضو برای کودکان دختر دارد؟
طبق نظر اکثر علما، در کلیت وضو و مراحل اصلی آن، هیچ تفاوتی میان دختران و پسران وجود ندارد. تنها تفاوت در برخی آداب مستحبی وضو است. برای پسران مستحب است که هنگام شستن دست، از قسمت بیرونی آرنج آغاز کنند. برای دختران، مستحب است که از قسمت داخلی آرنج شروع کنند.
آموزش وضو به کودکان با شعر
کودک خوب و خنده رو / بیا جلو کنار من
رسیده نوبت وضو / نگاه بکن به کار من
اول با مشت دست راست / آب را بریز بالای رو
تمام صورتت را خوب / از بالا تا پایین بشور
حالا با مشت دست چپ / آب رو آرنج راست بریز
تا نوک انگشتهای آن / دست رابکش خوب و تمیز
حالا با مشت دست راست / آب رو آرنج چپ بریز
تا نوک انگشتهای آن / دست را بکش خوب و تمیز
داستان وضو برای کودکان
روزی روزگاری، دختری کوچک و زیبا به نام نهال با مادر، پدر و مادربزرگ مهربانش زندگی میکرد. نهال، برادری چهار ماهه به نام پویا داشت. یک روز ظهر، هنگامی که صدای اذان از مسجد بلند شد، نهال نزد مادر رفت و گفت: «مادرجان، من نیز میخواهم با شما نماز بخوانم!» مادر گفت: «عالی است! بیا با هم وضو بگیریم.»
نهال که پیشتر از مادربزرگش آموخته بود، آغاز به وضو گرفتن کرد: نخست صورت را از بالای پیشانی تا زیر چانه شست. سپس دست راست را از آرنج تا نوک انگشتان شست. پس از آن، دست چپ را نیز همانند دست راست شست. آنگاه مسح سر را از وسط سر به اندازه چهار انگشت کشید. در پایان، مسح دو پا را از نوک انگشتان تا برآمدگی پا کشید.
پس از وضو، سجاده گستردند و چادر پوشیدند. در همین زمان، پویا از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. مادر نهال به او گفت: دخترم تو نمازت را بخوان تا من پویا را آرام کنم.
نهال شروع به نماز خواندن کرد و مادرش نیز به اتاق رفت تا پویا را بخواباند. نماز نهال که به پایان رسید، به سوی اتاق رفت. دید مادر کنار پویا به خواب رفته است. نهال بیسر و صدا چادر و سجادهاش را جمع کرد و به نقاشی کشیدن مشغول شد.
نیم ساعت بعد، مادر بیدار شد و بیرون آمد. نهال گفت: «سلام مادر، من چادر شما را جمع نکردم تا نماز بخوانید.» مادر گفت: «سلام دختر گلم، ممنون عزیزم. دیشب پویا تب داشت و خوب نخوابید، مرا نیز نگذاشت بخوابم. به همین دلیل اکنون خوابم برد. میروم وضو میگیرم، سپس نماز میخوانم.»
نهال با تعجب گفت: «شما که پیش از خوابیدن وضو گرفته بودید!» مادر لبخند زد و گفت: «درست میگویی اما پس از آن خوابیدم.» نهال پرسید: «خب مگر چه میشود؟»
مادر گفت: «عزیز دلم، برخی چیزها وضو را باطل میکنند. یکی از آنها خوابیدن است.» نهال گفت: یعنی چه؟
مادر توضیح داد: «یعنی اگر کاری انجام دهیم که وضویمان باطل شود، باید دوباره وضو بگیریم.» نهال با کنجکاوی پرسید: «به جز خوابیدن، چه چیزهایی وضو را باطل میکند؟»
مادر با شکیبایی گفت: «خواب عمیق که صداها را نشنوی و چیزی نبینی، دستشویی رفتن و بادی که از معده خارج میشود. یعنی اگر اینها برایت رخ دهد، باید دوباره وضو بگیری.»
نهال که با دقت گوش کرده بود، گفت: «به همین دلیل است که شما و پدر و مادربزرگ هر گاه از دستشویی میآیید، وضو میگیرید؟» مادر گفت: «بله عزیزم زیرا دین ما همیشه به با وضو بودن تاکید دارد، برای همین تلاش میکنیم همواره با وضو باشیم.»
نهال که از آموختههایش بسیار شادمان بود، گفت: من هم از این پس تلاش میکنم همواره وضو بگیرم. سپس به نقاشی کشیدن پرداخت.