۲۵۶۳۰۹

۲۳ آذرماه یادآور تولد این شخصیت تاریخی فوتبال ایران است. ناصر حجازی که نه تنها در میان هواداران استقلال بلکه حتی در قلب پرسپولیسی‌ها نیز جایگاهی ویژه داشت، از جمله افرادی بود که قهرمانانه زندگی کرد و با ایستادن در برابر ناملایمات محبوب همگان شد. در ادامه، به بهانه تولد این چهره محبوب، ۷ خاطره از او را که همچنان در ذهن نگارنده پابرجاست، به اشتراک می‌گذارم.

‌خواننده لس‌آنجلسی و علاقه‌اش به ناصر

در روزگاری که ناصر حجازی به تازگی ازدواج کرده بود، روزی زنگ خانه‌شان به صدا درآمد. همسرش، خانم نازی شفیعی، در را باز کرد و با تعجب خواننده معروف، شهره، را پشت در دید. شهره با اصرار خواست با ناصر صحبت کند، اما نازی خانم مودبانه او را دم در نگه داشت و موضوع را به ناصرخان اطلاع داد. پاسخ ناصر حجازی اما قاطعانه بود: «با او صحبتی ندارم، لطفاً برگردانیدش!» گفته می‌شود همین خواننده در همان زمان با برخی ورزشکاران حواشی خاصی ایجاد کرده بود. این خاطره را همسر حجازی، با خنده، در حضور خود اسطوره تعریف کرد!

 

روزی که ناصر حجازی عکاس را از خانه‌اش بیرون کرد

ناصر حجازی جزو افرادی بود که به ظاهر و آراستگی اهمیت ویژه‌ای می‌داد. روزی با یکی از عکاسان روزنامه "۹۰" برای مصاحبه به خانه او رفتیم. وقتی ناصر در را باز کرد و عکاس ما را با ته‌ریش دید، چهره‌اش به نشانه ناراحتی تغییر کرد و گفت: «این یکی نمی‌تواند وارد شود!» با اصرار فراوان ما، سرانجام اجازه ورود داد اما با لحنی دوستانه به عکاس گفت: «جوان باید مرتب باشد، بار دیگر که خواستی بیایی، صورتت را اصلاح کن و عطر بزن!»

 

ناصر حجازی: فقط پوشاک ایرانی

ناصر حجازی با اختلاف یکی از خوش‌لباس‌ترین و خوش‌تیپ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ ایران بود. یک بار از او پرسیدم لباس‌های خود را از کجا تهیه می‌کند، دوبی یا ترکیه؟ او با خنده گفت: «همه لباس‌هایم را از تهران و از برندهای ایرانی می‌خرم!» خوش‌تیپی و سادگی او دست‌به‌دست هم می‌داد تا هر لباسی بر قامتش بدرخشد.

 

ماجرای دختر ۱۷ساله و آرزوی سرمربیگری تیم ملی

روزی در حین مصاحبه‌ای تلفنی از ناصر حجازی پرسیدم آیا دوست دارد سرمربی تیم ملی ایران شود؟ او در پاسخ به شوخی گفت: «مثل این است که بخواهم با دختری ۱۷ساله ازدواج کنم، ولی به من نمی‌دهند!» پس از خنده بلندی که زد، ادامه داد: «نازی خانم می‌گوید، به تو یکی حتی دختر ۱۷ساله هم می‌دهند از بس خوش‌تیپ هستی!»

 

روایت تیتر «دُن کیشوت استقلال»

هرگز علیه ناصر حجازی نقدی ننوشته بودم، اما یکبار سر موضوعی ناراحت شدم و مطلبی تند با تیتر «دُن کیشوت استقلال» منتشر کردم. خبرنگار ما که در تمرین تیم استقلال حضور داشت، این موضوع را به ناصر حجازی اطلاع داد. واکنش او بی‌نظیر بود: «به شما چه ربطی دارد؟ نویسنده حتماً دلیل داشته که نوشته است!» ناصر حجازی هرگز این مطلب را به رویم نیاورد و این نشان می‌دهد چقدر شخصیت بزرگی داشت.

 

مصاحبه‌ای که به ایستادن ختم شد

زمانی که در روزنامه همشهری مشغول به کار بودم، برای مصاحبه تلفنی با ناصر حجازی تماس گرفتم. در حین مصاحبه متوجه شدم تلفن دیواری است و او مجبور است تمام مدت ایستاده صحبت کند. مدت زمان مصاحبه طولانی شد و حجازی با شوخی گفت: «بس است دیگر، یک ساعت و نیم است ایستاده‌ام!» این مصاحبه یکی از بهترین لحظات کاری من شد.

 

شباهت تختی و حجازی در اسطوره بودن

در ورزش ایران تنها عکس دو نفر در غسالخانه روی جلد نشریات رفت: غلامرضا تختی و ناصر حجازی. عکسی که از ناصر حجازی گرفته شد، توسط محمود شهباز به ثبت رسید و روی جلد روزنامه‌ها منتشر شد. روزی در میدان انقلاب، یک نفر با دیدن جلد روزنامه ما گفت: «این چه کاری است که عکس اسطوره را روی جلد آورده‌اند!» من که سردبیر همان روزنامه بودم، شب با دلی ناراحت بر آن فکر کردم، اما داماد ناصر حجازی با دلگرمی گفت: «ناصرخان تو را بسیار دوست داشت و این مسئله ارزشی ندارد تا ذره‌ای ناراحت شوی!»

ناصر حجازیناصر حجازیناصر حجازی

لینک هدیه

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • مطالب مرتبط

وبگردی

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.