یک سریال طولانی همیشه ارزش جشن گرفتن دارد، اما برخی از سریالها انگار قرار نیست هرگز به پایان برسند. این سریالها بهنظر میرسد که آمادهاند تا بینهایت ادامه پیدا کنند؛ در حالی که توسط شبکهها و استودیوهایی پشتیبانی میشوند که هیچ علاقهای به بزرگترین سریالهای برندشان ندارند. تداوم بیپایان این سریالها به بخشی از چشمانداز تلویزیون تبدیل شده است.
بسیاری از این فرانچایزها و سریالها سالهاست که روی آنتن هستند، با این حال همچنان اسپینآفها، احیاها و گسترشهایی در دنیای آنها شکل میگیرد که آنها را مدتها بعد از «پایان»های فرضیشان زنده نگه میدارد. واضح است که این سریالها به این زودیها نیز به پایان نخواهند رسید.
۱- Grey’s Anatomy (۲۰۰۵- تاکنون)

کمتر سریال مدرنی مانند آناتومی گری مفهوم سریالهایی که هرگز تمام نمیشوند را تجسم میکند. آنچه بهعنوان یک درام پزشکی در اواسط دهه ۲۰۰۰ شروع شد، به یکی از مهمترین ستونهای شبکه ABC تبدیل شده است؛ سریالی که بهطور مداوم تمدید میشود؛ حتی زمانی که خروج بازیگران اصلی یکی پس از دیگری اتفاق میافتد. حتی کنار رفتن شخصیت مرِدیت گری (الن پمپئو) از نقش اصلی نیز حرکت رو به جلو این ماشین سریالی را آهسته نکرد. آناتومی گری هر بار خود را با تغییرات جدید بازسازی و بازتنظیم میکند/
دوام این سریال تا حدی به خاطر انعطافپذیری فرمول آن است. جابجایی و انتقال کارکنان در بیمارستانها امری عادی و مرسوم است و Grey’s Anatomy از این واقعگرایی بهره برده تا هر چند سال یکبار گروه اصلی بازیگرانش را تغییر دهد. پزشکان جدید از راه میرسند، روابط عاشقانه شکل میگیرد، فاجعهها رخ میدهند و بینندگان همچنان تماشاگر این درام پزشکی هستند. این چرخهای است که بهاندازه یک سکانس پرتعلیق آغاز فصل قابل پیشبینی است و ABC میداند که این فرمول همچنان کار میکند.
از نظر فرهنگی، آناتومی گری چندین دوره تلویزیونی را پشت سر گذاشته است. بسیاری تصور میکردند که این سریال حوالی دهمین سالگرد انتشارش به پایان میرسد، اما این مجموعه درحالیکه سرویسهای استریم، شبکههای اجتماعی و تغییر عادات تماشای تلویزیون، نحوه تماشای سریالها را دگرگون کردهاند، ثابت کرده که مقاومتر از تصور ماست. برند Shondaland شوندا ریمز همچنان مترادف با درام شبکهای معتبر است و پایان دادن به سریال شاخص این برند در حال حاضر از نظر تجاری منطقی نیست.
در همین حال، اسپینآفهایی مانند Private Practice و Station ۱۹ نشان میدهند که این فرنچایز هیچ مشکلی برای گسترش ندارد. تا زمانی که مخاطبان همچنان به دنیای گری اسلوان وابسته باشند، Grey’s Anatomy همچنان مانند یک مؤسسهٔ تلویزیونی فعالیت خواهد کرد؛ مؤسسهای که بعید است ABC هرگز آن را تعطیل کند.
۲- Law & Order (۱۹۹۰-تاکنون)

اگر قرار باشد یک سریال را بهعنوان الگو برای تبدیل یک سریال به یک فرنچایز بیپایان و همیشهگسترشپذیر معرفی کنیم، آن سریال نظم و قانون است. سریال اورجینال شاید در سال ۲۰۱۰ برای مدتی پایان یافت، اما NBC یک دهه بعد بدون هیچ تردیدی آن را احیا کرد. فرمت این سریال بینهایت قابل نوسازی است: پروندهها میآیند و میروند، کارآگاهان عوض میشوند، و سیستم قضایی همیشه یک موتور قصهگویی ماندگار است.
آنچه Law & Order را سرپا نگه داشته، دوام ساختار آن در گذر نسلهاست. شخصیتهایی مثل جک مککوی (سم واترستون) به نماد فرهنگی تبدیل شدند، اما سریال هرگز وابسته به یک بازیگر خاص نبود. وقتی بازیگران میروند، فرنچایز بهسادگی خود را با این گذار تطبیق میدهد؛ با چهرههای تازهای که اداره پلیس و دادگاههای خیالیاش را پر میکنند، در حالی که سریال ریتم خاصش را حفظ میکند.
مهمتر اینکه، نظم و قانون یک دنیای چندسریالی است، و NBC با آن مانند یک دارایی ارزشمند برخورد میکند. Special Victims Unit که سالها با شخصیت اولیویا بنسون (ماریشکا هارگیتی) به پیش میرفت، یکی از طولانیترین درامهای تاریخ است، در حالی که Law & Order UK این فرنچایز را وارد قلمرو بینالمللی کرد. هر اسپینآفی این برند را تقویت و همزمان مخاطبان متفاوتی را جذب میکند.
احیای سریال اصلی در سال ۲۰۲۲ کمک کرد فرنچایز Law & Order یکپارچهتر شود و نوعی بسته برنامهسازی هفتگی ایجاد کند که شبکهها آرزویش را دارند. با فرمت مقاومش در برابر فرسودگی خلاقانه و اثرگذاری فرهنگی پابرجا، نظم و قانون فقط یک سریال نیست، بلکه یک موتور محتوایی خودکفا است که NBC تا زمانی که مردم تماشا کنند، آن را روشن نگه خواهد داشت.
۳- The Walking Dead (۲۰۱۰–۲۰۲۲)

The Walking Dead بهعنوان یک درام ترسناک جاهطلبانه حول شخصیت ریک گرایمز (اندرو لینکلن) آغاز شد، اما خیلی زود به یکی از بزرگترین داراییهای AMC تبدیل گردید. حتی پس از پایان سریال اصلی در ۲۰۲۲، این شبکه کاملاً روشن کرد که این فرانچایز جایی نمیرود. در واقع، برنامههای مرتبط پس از پایان این سریال بیشتر هم شدهاند.
دوام این فرنچایز از این واقعیت ناشی میشود که جهان آن بهطور طبیعی برای گسترش مناسب است. آخرالزمان زامبیها میتواند هر جایی اتفاق بیفتد، و AMC از این موضوع با فهرستی چرخشی از اسپینآفها بهره برده است. Fear the Walking Dead هشت فصل ادامه یافت، در حالی که عناوین جدیدی مانند The Walking Dead: Daryl Dixon، The Walking Dead: Dead City و The Walking Dead: The Ones Who Live همچنان داستان افسانهای آن را گسترش میدهند.
حتی زمانی که بینندگان این اسپینآفها کاهش یافتند، AMC عقبنشینی نکرد؛ بلکه سرمایهگذاری خود را دو برابر کرد. این فرانچایز همچنان شناختهشدهترین برند این شبکه است، و پلتفرم استریم AMC+ بهشدت به همین پایگاه مخاطب متکی است. معدود فرانچایزهایی چنین طرفداران وفاداری دارند که حاضرند شخصیتهای محبوبشان را در میان چندین سریال و خط زمانی دنبال کنند.
با هر فصل جدید که مناطق مختلف، روابط شخصیتی تازه و فلسفههای متفاوت بقا را بررسی میکند، این فرانچایز خود را بازاختراع میکند. تا زمانی که زامبیها در فرهنگ عامه حضور داشته باشند و AMC شاهد اعداد قابلاعتماد در اشتراک باشد، دنیای The Walking Dead بهطور نامحدود به جلو خواهد رفت و طول عمر طبیعی اکثر فرانچایزهای تلویزیونی را به چالش میکشد.
۴- Game Of Thrones (۲۰۱۱-۲۰۱۹)

درحالیکه سریال اصلی بازی تاج و تخت در سال ۲۰۱۹ به پایان رسید، HBO بهوضوح وستروس را یکی از ارزشمندترین داراییهای بلندمدت خود میداند. حتی با وجود واکنش بحثبرانگیز به پایان سریال اصلی، میزان علاقه به داستان وستروس هرگز آنقدر کاهش پیدا نکرد که شبکه را به سمت توقف این جهان سوق دهد. در عوض، همین موضوع محرکی شد تا این فرنچایز به یک مجموعه گسترده از پیشدرآمدها تبدیل شود؛ تا آنجا که به یکی از آن سریالهایی تبدیل شده که در روح و مفهوم، «هرگز پایان نمییابند».
بزرگترین موفقیت آن تاکنون، اسپینآف خاندان اژدها بوده که بار دیگر شیفتگی جهانی را نسبت به سیاستهای تارگرینها و نبردهای بیپایان برای رسیدن به تاج و تخت شعلهور کرد. شخصیتهایی مثل رینیرا تارگرین (اما دارسی) و دیمون تارگرین (مت اسمیت) بحثهای فرهنگی گستردهای ایجاد کرده و ثابت نمودند که مخاطبان آماده بازگشت به دنیای جورج آر.آر. مارتین هستند. HBO نیز در پاسخ، روند ساخت اسپینآفهای جدید را سرعت بخشید.
فراتر از House of the Dragon، این شبکه به توسعه اسپینآفهای بیشتری ادامه میدهد؛ از دنباله بسیار پربحث و مورد انتظار جان اسنو (کیت هرینگتون) گرفته تا پیشدرآمد جدیدA Knight of the Seven Kingdoms که به زودی منتشر خواهد شد. حتی پروژههایی که لغو یا متوقف شدهاند نیز نشان میدهد HBO با چه شدتی مشغول استخراج داستانهای متفاوت از این افسانه است. وستروس بیش از آن سودآور است که رها شود.
اگرچه سریال اصلی خط داستانی خود را به پایان رسانده، اما این جهان بهاندازه کافی غنی است که بینهایت مورد کاوش قرار گیرد. با بودجههای عظیم، مشارکت بینالمللی طرفداران، و قدرت قابل توجه برند، HBO احتمالاً برای دههها به تولید داستانهایی از وستروس ادامه خواهد داد. ممکن است فرانچایز Game of Thrones هرگز به اوج دوران سریال اصلی خود بازنگردد، اما هنوز فاصله زیادی تا پایان دارد و هالیوود قطعاً قصد ندارد آن را رها کند.
۵- The Simpsons (۱۹۸۹–تاکنون)

هیچ سریالی مانند سیمپسونها توان ادامهٔ اینچنین طولانیمدتی را به نمایش نگذاشته است. از زمان آغاز پخش در سال ۱۹۸۹، این سیتکام انیمیشنی به طولانیترین سریال داستانی تاریخ آمریکا تبدیل شده و دیزنی کوچکترین نشانهای از کند کردن سرعت آن نشان نداده است. قدرت ماندگاری سیمپسونها بینظیر بوده و از تغییر روندها، جابجایی بازیگران و حتی دگرگونیهای عمدهٔ صنعت تلویزیون جان سالم به در برده.
ماهیت همیشهسبز انیمیشن، انعطافپذیری عظیمی به سیمپسونها میدهد. شخصیتهایی مانند هومر (دن کاستلانتا) و مارج (جولی کاونر) هرگز پیر نمیشوند، به این معنی که نویسندگان میتوانند بیوقفه دیدگاه فرهنگی اسپرینگفیلد را بازآفرینی کنند؛ بدون اینکه نگران محدودیتهای دنیای واقعی باشند. این یک مزیت داستانگویی است که کمتر فرانچایزی از آن بهرهمند است.
تأثیر این سریال فراتر از خود آن است. کالاهای تجاری، پارکهای تفریحی، انیمیشنهای کوتاه و همکاریهای مختلف، سیمپسونها را به یک امپراتوری چندنسلی تبدیل کردهاند. خرید کمپانی فاکس توسط دیزنی نیز تنها جایگاه این انیمیشن را تقویت کرده و تضمین نموده که این فرانچایز همچنان یکی از داراییهای اصلی دیزنیپلاس و دیگر پلتفرمها باقی بماند. در دنیای تجارت، چنین ارزش برندی قابل جایگزینی نیست.
حتی زمانی که منتقدان ادعا میکنند دوران اوج سریال سیمپسونها دههها پیش به پایان رسیده، مخاطبان آن همچنان به اندازهای زیاد هستند که ساخت فصلهای بیشتر را توجیه کنند. قسمتهای جدید همچنان در شبکههای اجتماعی ترند میشوند و سریال همزمان روی موج نوستالژی و موج مخاطبان تازهوارد رشد میکند. تا زمانی که اسپرینگفیلد داستانهای تازه تولید کند و دیزنی ارزشی تجاری در خانوادهٔ انیمیشنی نمادین خود ببیند، The Simpsons احتمالاً از همهٔ ما بیشتر عمر خواهد کرد.