نیان؛ دخترک ششسالهای که قلب ایران را مچاله کرده
در این چند روزی که خبرِ قتل و تعذیب نیان شش ساله را خواندهام با هیچ منطقی نتوانستهام این «گناه» کبیر را تفسیر کنم.
نی نی بان: مهدی یزدانی خرم در یادداشتی درباره ماجرای ۶ ماه آزار جنسی و شکنجه «نیان» ۶ ساله در بوکان نوشت: در این چند روزی که خبرِ قتل و تعذیب نیان شش ساله را خواندهام با هیچ منطقی نتوانستهام این «گناه» کبیر را تفسیر کنم. این که یک دخترک شش ساله را شش ماه شکنجه کنند، به تناش تعرض و دستآخر با آبجوش او را بسوزانند تا بتوانند ردِ گناه و قساوت خود را بپوشانند در وصف نمیگُنجد. گزارشها مدام به وحشت و دردی که این جانِ سرخ کشیده میافزایند. از پدری که سعی میکنند نقشاش را کمرنگ کنند، تا زنی که همخواب پدر بوده و سفاک تا مردی نوزده ساله که گویا او آغازگر تجاوز به طفل بوده. یک مثلث نکبت که در صدرش پدری قرار دارد که مادر را هم از خانه بیرون کرده بوده نزدیک چهار سال... با احترام به همهی کسانی که کار رواندرمانی و جامعهشناسی و جرمشناسی میکنند به عنوان یک انسان میگویم «هیچ توجیهای برای این حجم از کثافت و شناعت وجود ندارد». هیچ زمینهای برای این که شش ماه یک بچه را چنین سلاخی کنند پذیرفته نیست. که جنون هم حد دارد و بدی هم مرز.
خیلی دوست دارم یکی بتواند توضیح دهد چهگونه میشود با یک کودک چنین کرد؟ لحظهبهلحظهی این اتفاق هولِ مطلق است و حالا هر کسی میخواهد سهم خود را کم کند. حتا اقوامی که هیچ سراغی از این بچه نگرفته و حالا بر خاک سردش ضجه میزنند. همهی شما گناهکارید و باید چنان رنج بکشید که مرگ آرزویتان شود که میگویید «میدانستید» پدرش خشن است و اطرافیان ناخوب ولی خفه شدید تا پیکر روبهمرگ او را به بیمارستان برسانند. در یک فاجعهی این چنینی قاتل و متجاوز و همراهانٓ او یکسمت هستند و سمتی دیگر کسانی که «خفه» بودند و کاری نکردند. و امروز دیدم مردم شهر بوکان «تظلمخواهی» کردند و این یعنی یک شهر و جامعه وجدان دارد و چنان شوکه شده که خود را سوگوار این غم میداند. همیشه اتفاق که افتاد کار آغاز میشود و شش ماه و بیشتر فرصت بود که این «اتفاق» نیفتد. یکی نوشتهبود سطح پایین تربیتی و شکافهای طبقاتی پدر فلانوبهمان.... جمع کنید این ترهات را. این همه پدر که در اوج فقر و بیسوادی جان میدهند برای فرزندشان. مزخرفات چپگرایانهی متعفنتان را برای خودتان نگه دارید. گاهی بفهمیم که انسان باید خود را رعایت کند در هر وضعیتی چه رسد پدری که جراحات فرزند را میدیده و کَکاش هم نمیگزیده. و رنج این است که میشد نیان را نجات داد و او قطعن تا لحظهی آخر منتظر کسی بوده بیاید. لعنت و آتش بر همهی آنها که سهمی در این هولِ دهشتناک داشتند. کسی که شش ماه به یک کودک تجاوز میکند غیر قابلِ توصیف است و من در لغت فارسی کلمهای برای توصیفاش نمییابم. و آن پدر که ننگ است. لاشهی کفتار.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼