چرا سابقه مدیریت سینمایی برای هدایت یک پلتفرم VOD مهم است؟
در میدان پرتلاطم و رقابتی پلتفرمهای VOD، عوامل متعددی در موفقیت یا شکست یک سرویس نقش دارند. تا امروز مجوزهای زیادی از سوی ساترا برای راهاندازی پلتفرمها صادر شده اما تعداد انگشت شماری از آنها به معنای واقعی کلمه موفق شدهاند و در این بازار حرفی برای گفتن دارند. رقابت در این بازار از جنس داده و مدیریت و بهتر بودن «محتوا» است و همانطور که گفته شد، عناصر مختلفی در موفقیت و شکست VOD دخیل است؛ این عوامل شامل مدیریت فناوری، تحلیل دادهها، و مهمتر از همه، فهم عمیق از فرهنگ و هنر سینما هستند. در ایران، فیلمنت با هدایت علی سرتیپی، یکی از پیشکسوتان فعال در پشت پرده حوزه سینما، به یک نمونه موفق تبدیل شده است و سابقه و تجربه او در کنار یک تیم حرفهای فعال در زمینه فناوری، محتوا و ارتباطات یک پازل صد در صد کامل را شکل داده است. ایران کشوری است که برخلاف دنیا هیچگاه تجربه ترند شبکههای کابلی را نداشته و حالا با ظهور VODها در حال چشیدن طعم مدیریت نسبی (میگویم نسبی چون در هر حال همیشه ساترایی وجود دارد) شبکههای صوتی و تصویری در بخش خصوصی است. باور دارم موفقیت فعالین بخش خصوصی در این حوزه ضروری است تا حیات آن ادامه پیدا کند اما در این میان پرسشی مطرح است: چرا تجربه و سابقه مدیریتی سینمایی اهمیتی دوچندان در هدایت پلتفرمهای VOD دارد؟
۱. هنر و فناوری: پیوندی ضروری
در حالی که پلتفرمهای VOD به شدت به داده و فناوری متکی هستند، هنر و خلاقیت هنوز قلب تپنده محتوای سینمایی است. نمونههایی از این ترکیب موفق را میتوان در پلتفرمهای جهانی مانند نتفلیکس و دیزنی پلاس مشاهده کرد. برای مثال، نتفلیکس تحت هدایت مدیرانی همچون تد ساراندوس، که سابقه طولانی در حوزه تولید محتوا و مدیریت هنری دارد، موفق شده است تا محتوای جهانی و متنوعی را تولید کند. همچنین دیزنی پلاس با مدیریت باب ایگر، که یکی از چهرههای شاخص صنعت سرگرمی است، توانسته است استراتژیهایی ترکیبی از خلاقیت و دادهمحوری را به اجرا بگذارد. این مدیران با تلفیق درک عمیق از سینما و بهرهگیری از تحلیل دادهها، نقش کلیدی در موفقیت این پلتفرمها ایفا کردهاند. علی سرتیپی نیز با دههها تجربه در تهیهکنندگی فیلمها و مدیریت پروژههای سینمایی، درک دقیقی از نیازهای فرهنگی مخاطب ایرانی دارد. این تجربه به او امکان داده است تا با همکاری تیمی از متخصصان فناوری، پیوندی منحصربهفرد میان داده و هنر ایجاد کند.
در پلتفرمهایی که تنها بر تحلیل دادهها تکیه میکنند، اغلب نتایج به تولید محتوای تکراری و فاقد نوآوری منجر میشود. اما زمانی که دادهها در خدمت خلاقیت قرار گیرند، همانطور که در فیلمنت شاهد هستیم، محتواهایی جذاب و متفاوت تولید میشود.
۲. شناخت دقیق از مخاطب و فرهنگ بومی
یکی از بزرگترین مزایای حضور مدیران با سابقه سینمایی، درک عمیق آنها از جامعه و فرهنگ بومی است. سینما در ایران تنها یک صنعت نیست؛ بلکه بازتابی از نیازها و دغدغههای اجتماعی است. فیلمنت با تولید سریالهایی همچون «افعی تهران» و «پوست شیر» نشان داده است که این شناخت چگونه میتواند محتوایی ایجاد کند که نه تنها سرگرمکننده، بلکه تاثیرگذار باشد. باید اعتراف کرد در حالی که مدیران فناوریمحور ممکن است دادهها را تجزیه و تحلیل کنند، این مدیران سینمایی هستند که میتوانند این دادهها را در زمینهای فرهنگی و اجتماعی به کار ببرند. این توانایی، تفاوت میان موفقیت پایدار و شکست موقتی را مشخص میکند.
۳. اعتمادسازی در جامعه هنری
هنرمندان و تولیدکنندگان محتوا معمولاً به مدیرانی اعتماد میکنند که زبان آنها را بفهمند و به ارزشهای سینمایی احترام بگذارند. بهنظر میرسد یک فرد باتجربه مانند علی سرتیپی، با سابقه طولانی در صنعت سینما، این اعتماد را به فیلمنت منتقل کرده است. این اعتماد باعث شده است که فیلمنت بتواند با بهترین هنرمندان و تیمهای تولید همکاری کند و محتوایی با کیفیت بالا ارائه دهد. این موضوع در ردیف برنامههای آینده این پلتفرم با سریالهایی همچون وحشی با عوامل سینمایی بینظیر در کنار یکدیگر هم کاملاً واضح است.
این ارتباطات انسانی و اعتماد متقابل، در نهایت منجر به افزایش کیفیت تولیدات میشود. هنرمندان ترجیح میدهند با پلتفرمی همکاری کنند که هم به هنر آنها احترام میگذارد و هم امکانات لازم برای ارائه بهتر اثر را فراهم میکند و از همه مهمتر اینکه مدیر آن پلتفرم و تجربهاش را از دیرباز میشناسند و به این عقبه اعتماد دارند.
۴. داده به عنوان مکمل خلاقیت
یکی از درسهای کلیدی موفقیت فیلمنت طی سالهای اخیر این است که دادهها میتوانند یک ابزار قدرتمند باشند، اما بهتنهایی کافی نیستند. برای مثال، ممکن است دادهها نشان دهند که ژانر جنایی محبوب است، اما تنها یک مدیر سینمایی با تجربه میتواند تشخیص دهد که چه نوع داستان و چه نوع کارگردانی در این ژانر برای مخاطب ایرانی جذاب خواهد بود. در مقابل، پلتفرمهایی که صرفاً به دادهها تکیه کردهاند، نمونههای قابل توجهی از شکست را ارائه دادهاند. در گزارشهای گذشته برخی VODها ادعاهایی مبنی بر اینکه با تحلیل رفتار کاربران میتوان فهمید چه تیمی در چه فیلمی چید تا به موفقیت برسد مطرح شد اما این موارد فقط روی کاغذ جواب دادند و نه در عالم واقعیت. برای مثال، سریالهایی مثل «شاهزاده گدایان»، «قبله عالم» و «مردم معمولی» و «اکازیون» و... در برخی VODها، علیرغم اینکه بر اساس تحلیل دادهها و ترکیب تیمهای به ظاهر موفق تولید شدند، به موفقیت نرسیدند و در برخی موارد حتی به کنسلی رسیدند! این نشان میدهد که دادهها زمانی میتوانند مفید باشند که در کنار خلاقیت و شهود انسانی به کار گرفته شوند. این ترکیب هوشمندانه داده و خلاقیت است که فیلمنت را از دیگر رقبا متمایز کرده است.
۵. ایجاد گفتمان اجتماعی از طریق محتوا
یک مدیر سینمایی موفق میداند که محتوا برای سرگرمی تولید نمیشود؛ بلکه میتواند آغازگر گفتمانهای اجتماعی نیز باشد. سریالهای فیلمنت هم برای جذب مخاطب ساخته شدهاند، بلکه توانستهاند موضوعات اجتماعی و فرهنگی مهمی را برجسته کنند و تبدیل به ترندهایی در شبکههای اجتماعی بشوند و در جاهایی مثل ایکس (توییتر سابق) بارها و بارها مورد کنکاش و بحث کاربران قرار بگیرند. میتوان ادعا کرد پرداختن به موضوعات حساس اجتماعی در قالب داستانهای جذاب، به فیلمنت این امکان را داده است که مخاطبان وفادارتری پیدا کند و به جایگاهی فراتر از یک سرویس صرفاً سرگرمکننده دست یابد.
۶. جسارت در نوآوری
مدیرانی با سابقه سینمایی اغلب جسارت بیشتری برای آزمودن ایدههای نو دارند. آنها بهخوبی میدانند که در دنیای هنر، ریسکپذیری میتواند به موفقیتهای بزرگ منجر شود. علی سرتیپی با سرمایهگذاری روی پروژههایی که در ابتدا پرریسک به نظر میرسیدند، نشان داده است که چگونه نوآوری میتواند به مزیت رقابتی تبدیل شود. این موضوع در سریالی مثل پوست شیر که جوایز را درو کرد کاملاً صدق میکند. باور دارم این روحیه نوآورانه، فیلمنت را قادر ساخته است تا مخاطبان جدید جذب کند و رضایت مخاطبان قدیمی را نیز حفظ کند هر چند واقعیت اینست احتمال اینکه همه ریسکها هم به اصطلاح «نگیرند» وجود دارد اما تعداد این موارد در فیلمنت دستکم هنوز به انگشتان یک دست هم نرسیده است.
آینده مدیریت VOD: ترکیبی از هنر، فناوری و دانش مدیریتی
مدیریت موفق در پلتفرمهای VOD نیازمند دیدگاهی چندجانبه است که هنر، فناوری، و استراتژیهای مدیریتی را در کنار هم به کار گیرد. در این میان، نقش مدیرانی که از صنعت سینما ریشه گرفتهاند، مانند علی سرتیپی، بهعنوان واسطهای میان خلاقیت و فناوری، حیاتی است. آنها توانایی دارند تیمهای چندرشتهای را هدایت کنند و تصمیمگیریهایی انجام دهند که همزمان نیازهای فرهنگی و اجتماعی مخاطب را پاسخ دهد و بازار را به سمت رشد و نوآوری هدایت کند.
مدیریت در این فضا باید بر اصولی مانند تصمیمگیری مبتنی بر داده، توانایی تطبیق با تغییرات سریع بازار، و ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات استوار باشد. علی سرتیپی با استفاده از این رویکرد توانسته است فیلمنت را به یکی از پیشگامان بازار تبدیل کند، الگویی که نشان میدهد چگونه میتوان چالشهای پیچیده صنعت VOD را به فرصتهای ارزشمند تبدیل کرد. علی سرتیپی با بهرهگیری از درک عمیق از رفتار مخاطب و همکاری با تیمی قوی، توانسته است به استانداردی در این حوزه تبدیل شود. این مدل مدیریتی که شامل تحلیل بازار، مدیریت پروژه، و ایجاد ارزش از طریق نوآوری است، میتواند بهعنوان راهنمایی برای سایر پلتفرمهای ایرانی عمل کند.
این موفقیت الگویی روشن برای دیگر پلتفرمهاست که تاکید دارد تنها با ترکیب هنر، فناوری، و یک نگاه مدیریتی جامع میتوان در بازار پررقابت VOD جایگاه برجستهای پیدا کرد. آینده این صنعت به مدیرانی وابسته است که قادر به هدایت تیمها با خلاقیت، شهود، و بهرهگیری از دادههای واقعی باشند.
آرش پارساپور
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼