هومن سیدی فیلمسازی مولف از «آفریقا» تا «وحشی»

هومن سیدی که کار خود را با بازیگری در سینمای ایران آغاز کرد حالا دیگر به یکی از کارگردانهای صاحب سبک نیز شناخته میشود که نه فقط فیلم بلکه سریال های باکیفیتی میسازد.
به گزارش فیلم نت نیوز، یکی از وسوسههای همیشگی بازیگران سینما، نشستن روی صندلی کارگردانی است. شوق مولف بودن از یک سو و نقشهایی که به دلایل مختلف آن گونه که دوست داشتهاند از کار درنیامده اند از سوی دیگر به این شوق دامن میزند. حتی بازیگران بزرگی همچون رابرت دنیرو، آل پاچینو و کلینت ایستوود نیز از این قضیه مستثنی نبوده و دست به تجربههایی در این باب زده اند؛ البته ایستوود موفقترین آنها بوده و قدمت سالهای فیلمسازیاش بسیار زیاد بوده است. نکته دیگر، عدم موفقیت بخش مهمی از این بازیگر- کارگردانها در این زمینه بوده که مهمترین دلیل آن به ماهیت ذاتی بازیگر بودنشان بازمیگردد.
در سینمای ایران هم گاه به نمونه هایی از این دست برخورد میکنیم که از قدیمیترها میتوان به فرامرز قریبیان اشاره کرد که هیچگاه در مقام کارگردان به اندازه دوران طولانی بازیگریاش موفق نبوده است. فرامرز صدیقی، غلامحسین لطفی و مهشید افشارزاده از دیگر نمونهها در این رابطه به حساب میآیند که اولی فیلمی درخشان اما مهجور ماندهای به نام طعمه را با بازی قریبیان و هادی اسلامی ساخت. از نسل جدید هم میتوان به هومن سیدی اشاره کرد که پس از سالها بازیگری در مدیومهای مختلف سرانجام روی صندلی داغ کارگردانی نشسته و موفقتر از نامهای اشاره شد، ظاهر شده است. این در حالی است که به موازات آن بازیگری را ادامه داده و کارنامه هنریاش را غنیتر کرد. حال به بهانه ساخت سریال «وحشی» به کارگردانی سیدی که شمارش معکوس برای پخش آن از پلتفرم فیلم نت آغاز شده است، نگاهی به شاخصترین آثار او به عنوان کارگردان میاندازیم.
آفریقا
اولین فیلم سینمایی سیدی به عنوان کارگردان که با پروانه ویدیویی ساخته شده و در جشنواره فجر سال هشتاد و نه نمایش موفقی داشت. فیلمی با ساختار غیرخطی درباره سه جوان خرده فروش مواد مخدر برای رهایی از بدهی سنگین مالی، دختری را بوده و به ویلایی خارج از شهر میروند. آفریقا فیلمی مستقل متکی بر دیالوگ، ریتم و البته بازیگر است که همگی آنها در کنار کارگردانی سیدی، در موفقیت نسبی فیلم نقشی کلیدی داشتهاند. به ویژه تیم بازیگران کار متشکل از شهاب حسینی، جواد عزتی، امیر جدیدی و آزاده صمدی که به خوبی با شخصیتها جفت و جور شدهاند.
سیزده
فیلمی بسیار نزدیک به فضای فیلمهای تلخ و گزنده اروپایی به ویژه سینمای فرانسه که قصه آن حول محور پسری نوجوان به نام بمانی میچرخد. سیدی که در کارگردانی پیشرفت چشمگیری نسبت به فیلم قبلی خود نشان داده، در سیزده از فضای شهرک اکباتان به بهترین شکل بهره گرفته و آن را به یکی از شخصیتهای فیلم خود تبدیل کرده است. در عین حال، روی جوانهای علاف و سرگردانی مانور داده که خلافکارهای کوچکی به حساب میآیند. نگاه سیدی به قهرمان داستان، نگاهی سرشار از نگرانی و بغض است که به خوبی تماشاگر فیلم را تحت تاثیر قرار میدهد. بازی بازیگران نیز همچنان نقطه قوت اصلی فیلم است که بیش از هر چیز به سابقه بازیگری خود سیدی برمیگردد.
اعترافات ذهن خطرناک من
پختهترین فیلم سیدی بعد از دو تجربه و آزمون و خطاهای مختلف که از فیلمنامهای غیرخطی بهره گرفته و فضاسازی درخشانی دارد. اعتیاد شخصیت اول فیلم به ال اس دی، بهانه لازم برای خلق فضایی مالیخولیایی و سرشار از توهم را در اختیار فیلمساز قرار داده است. قصه بیست و چهار ساعت از زندگی مردی که هیچ چیزی را به خاطر نمیآورد! سیامک صفری و نگار جواهریان از نقاط قوت فیلمی هستند که سیدی به عنوان کارگردان، نویسنده فیلمنامه، تدوینگر و بازیگر ، مولف تمام و کمال آن به حساب میآید.
خشم و هیاهو
فیلمی که براساس داستان واقعی قتل همسر فوتبالیستی سرشناس به دست همسر دوم ساخته شده و حواشی زیادی هم پیرامون آن به وجود آمده است. سیدی در این فیلم، شغل قهرمان داستان را عوض کرده و او را به خوانندهای خودشیفته با شخصیتی عصبی و پرنوسان تبدیل کرده است. سیدی در اینجا هم از فیلمنامهای غیرخطی سود جسته و با رفت و برگشتهای زمانی، قصه خود را روایت کرده است. نوید محمدزاده در نقش اصلی فیلم، فوقالعاده ظاهر شده و در کنارش میتوان به طناز طباطبایی و رعنا آزادیور اشاره کرد که وزن کیفی کار را بالا بردهاند.
مغزهای کوچک زنگ زده
یکی از کاملترین و بهترین فیلمهای هومن سیدی در مقام کارگردان که تقریبا همه اجزای آن درست بوده و از یک منحنی تنش رو به بالای فوقالعاده برخوردار است. شکور، شاهین، شهره و شهروز اعضای خانوادهای از دل محلهای فقیرنشین هستند که به واسطه آشپزخانه شیشه شکور، روی معیشت اهل محل نیز تاثیر مستقیم دارند. فیلم از شخصیتپردازی فوقالعادهای سود جسته و سیدی با بهره گرفتن از آنها قصه خود را با ریتمی یکدست پیش میبرد ؛ بدون آن که از ریتم افتاده و تماشاگر خود را خسته کند.نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی، نوید پورفرج و فرید سجادی حسینی ستارههای فیلم به حساب میآیند که به بهترین شکل ممکن درون نقش های خود حل شدهاند.
قورباغه
نخستین تجربه سریالسازی هومن سیدی آن هم در قالب پلتفرم، حاصلی جذاب و درخشان داشته و میتوان آن را در امتداد سایر ساختههای او به حساب آورد. در سکانس نخست سریال که یک ادای دین تمام عیار به فیلم نفرت ساخته متیو کاسوویتز به حساب میآید، سه دوست دست به سرقت از مردی مرموز به نام نوری میزنند که این سرقت زندگی همه آنها را به سمت تباهی میبرد. «قورباغه» فیلمنامهای پیچیده، تودرتو و سرشار از فلاش بک و فلاش فوروارد دارد بدون آن که تماشاگر خود را گیج و سردرگم کند. در عین حال از ساختار بصری فوقالعادهای سود میبرد که در فضای سریالسازی ایران کاملا تازه به نظر میرسید. طیف متنوع بازیگران هم به کمک سریال آمده و به غنی تر شدن آن کمک شایانی کرده که در راس آن نوید محمدزاده و صابر ابر قرار دارند. در کنار آنها، تعداد زیادی بازیگر شناخته شده در کنار بازیگرانی تازهکار در نقشهای مکمل قرار گرفته و بر جذابیت های سریال افزودهاند.
جنگ جهانی سوم
تنها فیلم سیدی که به یکی از معتبرترین جشنوارههای سینمایی به نام ونیز راه یافته و جایزه بهترین بازیگر مرد را برای محسن تنابنده به ارمغان آورد. قصه تلخ شکیب کارگر روزمزد میانسال که همراه شدناش با یک گروه فیلمسازی، زندگیاش را زیر و رو کرده و به آدم دیگری تبدیل میکند. فیلمی به شدت خوشساخت و در عین حال بهرهمند از فیلمنامهای درخشان که قصهاش را بدون لکنت روایت کرده و با تکیه بر بازی حیرتانگیز تنابنده پیش میرود. متاسفانه این فیلم هم قربانی پخش قاچاق شده و با وجود اکران عمومی نتوانست آنچنان که باید تماشاگران را به سالنهای سینما بکشاند.
محمد جلیلوند