به گزارش فیلم نت نیوز، کار کردن با دستمایههای آشنا و امتحان پسداده که دیگر به یک ویژگی مهم در ژانر کمدی تبدیل شده، نقش پررنگی در شکل دادن فیلمنامه کمدیهای ایرانی دارد. یکی از همین سریالها «اجل معلق» ساخته عادل تبریزی و محصول پلتفرم فیلمنت است که دهمین قسمت آن نیز به تازگی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
حمزه صالحی به عنوان نویسنده فیلمنامه در پنج قسمت نخست اسکلت قصه را سروشکل داده و پس از معرفی شخصیتهای اصلی و نقطه عطف کلیدی، مسیری مشخص و قابل پیشبینی را طی میکند. چرا که در ژانر کمدی، طرح معما و گره انداختن فرمول خاص خود را داشته و تفاوت بنیادین با سایر ژانرها دارد. همراهی داود با اجل که پس از بازگشتن از برزخ از طرف غلام و تهماسب به لقب حاج داود هم مفتخر شده، ایده اصلی صالحی و تبریزی برای پیشبرد داستان و گسترش آن در عرض به حساب میآید. به این ترتیب، داستانکها حول محور یاد شده شکل گرفته و در هر قسمت روایت میشوند برای مثال میتوان به ماجرای مربوط به نیما شهابی مدیری که اختلاس کرده و پیش از فرار از ایران در یک تصادف ساختگی به قتل میرسد، اشاره کرد که مهمترین داستان فرعی قسمتهای پنجم تا دهم است که به پیدا شدن پوندها توسط داود و فروختن بخشی از آن گره میخورد. قهرمان در برابر ضدقهرمانهایی که به دنبال میلیونها پوند هستند، قرار گرفته و همان تقابل ابدی با لایهای از فانتزی شکل میگیرد. برای مثال میتوان به جوانی اشاره کرد که به اصطلاح یک پاککننده بوده و نیما شهابی هم توسط او به قتل رسیده است. شخصیت منفیای که صالحی نگاه آنچنان جدیای به او نداشته و شوخیهایی نیز حول محورش شکل میدهد. اضافه شدن ابلیس، ایده تازه سازندگان «اجل معلق» به حساب میآید که سرانجام گروه اختلاسگر متصل به شهابی را به داود و خانوادهاش میرساند به همان شکل کلیشه شده در ذهن تماشاگر که وسوسه انسان، خصلت کلیدیاش محسوب میشود.
در این میان، خرده داستانهایی هم برای پر کردن زمان هر قسمت در نظر گرفته شده که برخی از شخصیتها حول محور آن شکل گرفتهاند. برای نمونه میتوان از علاقه غلام به خواهر داود اشاره کرد که در قسمتهای نهم و دهم شکل جدی به خود گرفته و به یک خواستگاری که شوخیهای بامزهای هم برای آن نوشته شده، ختم میشود. همین طور حضور خانواده همسر مرحوم داود در خانه او که از همان قسمت اول کلید خورده و همچنان نیز ادامه دارد. داستانکی هم با محوریت پدرهمسر او با مضمون دزدی از گاوصندوق خانهای در شمال شهر طراحی شده که قطعا در قسمتهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد. رسیدن بدمنها به داود و پوندهایی که در خانه ویلایی قدیمی شهابی موجود هستند، نقطه عطف قسمت دهم به حساب میآید که پیچ خوبی به قصه داده است و تماشاگر پیگیر سریال را مشتاق تماشای قسمت بعدی آن میکند.
یکی از ویژگیهای قسمتهای اخیر، پررنگ شدن شخصیت اجل و کشمکشهای او با داود بر سر مسائل مختلف است که بخش مهمی از شوخیهای سریال هم از دل آن بیرون میآید. در عین حال، اجل علاقه به زندگی با انسان روی زمین پیدا کرده و گاه با حسرت به نداشتههای خود در قیاس با انسان نگاه میکند؛ از خواب و خوراک گرفته تا عشق. او شخصیتی است که تماشاگر برای آن ما به ازایی نداشته ولی دوستداشتنی به نظر میرسد و تیم دونفره بانمکی را با داود به وجود آوردهاند. «اجل معلق» به عنوان یک کمدی-فانتزی تکیه بسیار به تیپ و تیپ-سازی داشته و بخش مهمی از شخصیتها وجوه کاملا تیپیک دارند، البته به جز داود و اجل که تیپ-شخصیتهای آشنا و کار شدهای محسوب میشوند، تهماسب، غلام، خانواده همسر داود و … الباقی تیپ هستند که در ساختار کمدی کار جا افتادهاند.
تصور «اجل معلق» بدون حضور رضا عطاران در نقش اصلی، غیرممکن بوده و به نوعی ستون اصلی آن به حساب میآید. شخصیت خاص و منحصر به فردی که عطاران در بیست سال گذشته به عنوان یک کمدین ساخته، در این سریال بسیار به کار آمده و مهمترین نقطه قوت آن به حساب میآید به ویژه هنگامی که شیرینی همیشگی او با بیخیالی موجود در شخصیتی که ساخته، تلفیق شده و شوخیها به اجرا درمیآید و در سکانسهای دونفرهاش با عباس جمشیدیفر در نقش غلام و بهزاد خلج در نقش اجل که بده بستانهای کمیک خوبی میانشان جریان دارد، البته نمیتوان از نقش این دو به عنوان پارتنرهای اصلی عطاران در «اجل معلق» غافل شد که مکملهای فوق العادهای بودهاند.
محمد جلیلوند
سریال اجل معلق را در فیلم نت تماشا کنید