این ۷ نشانه یعنی شما هیچوقت عاشق پارتنرتان نبوده اید!
عشق میتواند تلفیقی از احساسات متناقض باشد اما گاهی کاملا واضح است که یا کسی را دوست دارید یا ندارید. اما تکلیف همان موقعیتهایی که مطمئن نیستید عاشق باشید چه؟ از کجا میتوان فهمید که کسی را حقیقتا دوست دارید یا نه؟
عشق میتواند تلفیقی از احساسات متناقض باشد اما گاهی کاملا واضح است که یا کسی را دوست دارید یا ندارید. اما تکلیف همان موقعیتهایی که مطمئن نیستید عاشق باشید چه؟ از کجا میتوان فهمید که کسی را حقیقتا دوست دارید یا نه؟
در روانشناسی نشانههایی وجود دارد که میتواند با کمک آنها عشق حقیقی و دروغین را شناسایی کرد. با راهنماتو همراه باشید که 7نشانه که عاشق نبودید را با شما در میان بگذاریم:
1.به هم احترام نمیگذاشتید
احترام سنگبنای رابطه سالم است. بدون آن، عشق حقیقتا هیچ ریشهای ندارد یا نمیتواند شکوفا شود. روانشناسان اغلب به فقدان احترام دو-طرفه به عنوان نشانه واضح رابطه مشکلدار اشاره میکنند. منظور از فقدان احترام آن است که یا برای عقاید هم احترامی قائل نیستید یا در هنگام تصمیمگیری احساسات طرف مقابل را در نظر نمیگیرید. معنایش لزوما این نیست که دائم در حال جروبحث و حقیر کردن همدیگر هستید. خیلی ظریفتر از این حرفهاست، مثل اینکه احساسات شریک عاطفیتان را نادیده میگیرید یا آن را بیمورد و نامربوط توصیف میکنید یا همیشه اصرار دارید اوضاع همانطوری پیش برود که شما میخواهید. نکته کلیدی احترام «دو-طرفه» است. فقط نباید یک نفر به دیگری احترام بگذارد، هر دو نفر باید برای هم احترام قائل باشند. اگر احترام در رابطه شما وجود ندارد نشانهای از آن است که هرگز عشقی بین شما وجود نداشته است.
2.فقدان علایق مشترک
آیا فکر میکنید عشق برای با هم ماندن آدمها کفایت میکند؟ روانشناسان چنین عقیدهای ندارند. از نظر آنها علایق مشترک نقشی حیاتی و ضروری در رابطههای حقیقتا عاشقانه ایفا میکند. مثلا یک نفر عاشق پیادهروی است، آن دیگری اصلا دوست ندارد از خانه خارج شود. یک نفر موسیقی راک دوست دارد، آن دیگری اصلا غیر از جاز نمیتواند چیزی گوش بدهد. ما نمیتوانیم صرفا با عاشق بودن بین این تفاوتها پل بزنیم. در گذر زمان تبدیل به دو کشتی میشویم که در دو مسیر متفاوت حرکت میکنند. ممکن است همدیگر را دوست داشته باشیم اما فقدان علایق و سرگرمیهای مشترک مانع از شکوفا شدن عشقمان میشود. ما سعی میکنیم با هم سازگار شویم، اما بعد احساس میکنیم داریم از بخشی ضروری و حیاتی از هویتمان میگذریم. درواقع آنچه ما تجربه کردیم عشق نبوده بلکه نوسان احساسات بوده است.
3.ناتوانی در حل تعارضات
اختلافنظر بخشی اجتنابناپذیر از هر رابطهای است. اما چگونگی مدیریت این تعارضات است که درباره نسبت قدرت در رابطه و اینکه آیا این رابطه حقیقتا عشق بوده یا نه، اطلاعات میدهد. حل تعارضات به همدلی، درک و احترام نیاز دارد که هر سه از ضروریات عشق هستند. پس اگر نمیتوانید اختلاف نظرهای را حل کنید، احتمالا عشقی بین شما وجود ندارد. تحقیقات نشان میدهند زوجهایی که با هم قرار میگذارند تعارضاتشان را سالم حل کنند، روابط رضایتبخشتری دارند. مشخص شده حل تعارضات به معنای اجتناب از جنگیدن نیست، بلکه درباره جنگیدن عادلانه و پیدا کردن راه حلی است که هر دو طرف رابطه روی آن با هم توافق دارند.
بیشتر بخوانید: ۳ ترفند رفتاری برای شوهرانی که به مادرشان وابسته اند
4.ترس از تنها ماندن
بعضی اوقات ترس از تنها بودن به اشتباه عشق تعبیر میشود. این حقیقت بسیار آزاردهنده است اما این شیوه تفکر بسیار رایج است. اگر در رابطه میمانید از ترس اینکه تنها بمانید، یعنی عاشق نیستید. شما از ترس عزلت و گوشهنشینی و تنهایی است که تن به رابطه دادهاید. این امر میتواند به چرخه وابستگی عاطفی منجر شود نه عشق حقیقی و واقعی.
اگر میترسید تنها بمانید، پس سعی میکنید همیشه در کنار یک آدم بمانید، حقیقتا از حضور آن آدم لذت نمیبرید بلکه صرفا زندگی بدون آن آدم را تصور میکنید و به نظرتان این زندگی برایتان امکانناپذیر است. انگیزه عشق واقعی ترس نیست بلکه لذت بردن از شراکت و سهیم شدین زندگی با شخصی خاص است.
5.فقدان صمیمیت عمیق
وقتی دو نفر حقیقتا همدیگر را دوست دارند، اتفاقات خاص سحرانگیزی در رابطهشان رخ میدهد. رابطه آنها از جذابیت ظاهری و علایق مشترک عبور میکند و به مراحلی عمیقتر میرسد. آنها به صمیمیت عاطفی میرسند، یعنی قادرند عمیقترین ترسها، امیدها و رویاهایشان را بدون ترس از قضاوت با هم به اشتراک بگذارند. اگر این سطح از صمیمیت عاطفی را در کنار آن آدم تجربه نمیکنید، ممکن است عاشق نباشید. عشق حقیقی خجالتی یا سطحی نیست. شجاعانه، عمیق و آسیبپذیر است.
6.مقایسه دائمی خود با دیگران
اگر مدام رابطهتان را با زوجهای دیگر مقایسه میکنید: «چرا ما مثل آن زن و مرد دست همدیگر را در فضای عمومی نمیگیریم؟»، «چرا ما مثل آنها با هم مسافرت نمیرویم؟»، احتمالا عشقی در رابطه شما جریان ندارد. شما از رابطه فعلیتان رضایت ندارید. به دنبال مولفههایی هستید که حس میکنید در رابطه دیگران وجود دارد. عشق تقلید آنچه دیگران دارند نیست. بلکه پیدا کردن شادی و سعادت در پیوندی منحصربهفرد است. بنابراین، اگر مدام رابطهتان دستخوش مقایسه با دیگران قرار میگیرد، وقتش رسیده که آن را ارزیابی کنید.
7.برنامه مشترکی برای آینده ندارید
وقتی حقیقتا کسی را دوست داریم، برای آینده زندگیمان با او برنامهریزی میکنیم. درباره رویاهای مشترک با او حرف میزنیم و به دنبال تجربههای مشترک با او هستیم. اما اگر نه خودتان و نه شریک زندگیتان هیچ برنامه و چشماندازی برای آینده با هم ندارید، یعنی حقیقتا عشقی در کار نیست. معنایش این نیست که همه مکالمات باید درباره آینده باشند. اما غیاب دائمی چشمانداز آینده در بحثها و گفتوگوها نشانهای از فقدان تعهد عاطفی عمیق است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼