۲۴۷۰۱۳

فراخود در محیط کار چیست؟

فراخود در محیط کار چیست؟

در محیط کار چالش های زیادی وجود دارد. یکی از این چالش ها مربوط به خود فرد میشود.

به گزارش نی نی بان ، در محیط‌های کاری مدرن، بهره‌وری، خلاقیت و انگیزه‌ی کارکنان تنها به عوامل مدیریتی و ساختاری محدود نمی‌شود، بلکه متغیرهای روان‌شناختی ناخودآگاه نیز نقشی کلیدی در عملکرد افراد ایفا می‌کنند. یکی از این متغیرهای مهم، فراخود (Superego) در نظریه‌ی روانکاوی فرویدی است که به‌عنوان ناظر درونی، وجدان اخلاقی و تنظیم‌کننده‌ی معیارهای رفتاری عمل می‌کند. اگرچه فراخود، در شکل متعادل خود، باعث تقویت احساس مسئولیت و رعایت اصول حرفه‌ای می‌شود، اما زمانی که بیش‌ازحد سخت‌گیر باشد، می‌تواند به افزایش اضطراب، کمال‌گرایی افراطی، ترس از شکست و کاهش بهره‌وری منجر شود. در این مقاله، تأثیر فراخود بر عملکرد کارکنان بررسی‌شده و راهکارهایی برای مدیریت این نیروی ناخودآگاه در محیط کار ارائه می‌شود.

فراخود

ساختار شخصیت در روانکاوی فرویدی: تعادل میان نهاد، خود و فراخود

فروید در نظریه‌ی ساختاری خود، شخصیت را به سه بخش اصلی تقسیم می‌کند:

نهاد (Id): منبع امیال، غرایز و خواسته‌های ناخودآگاه که به دنبال ارضای فوری نیازها است.

خود (Ego): میانجی میان نهاد و دنیای بیرونی که رفتار را بر اساس واقعیت تنظیم می‌کند.

فراخود (Superego): درونی شدن ارزش‌ها، هنجارها و ایده آل‌های اجتماعی که به‌عنوان نیروی کنترل‌کننده‌ی اخلاقی عمل می‌کند.

فراخود نیز از دو بخش تشکیل‌شده است:

خودایده‌آل (Ego-ideal): استانداردهای مطلوبی که فرد در تلاش برای دستیابی به آن‌هاست.

وجدان (Conscience): منبع احساس گناه، شرم و سرزنش درونی در صورت تخطی از این استانداردها.

در محیط کاری، سوپر ایگو می‌تواند به شکل یک ناظر درونی سخت‌گیر عمل کند و فرد را دائماً تحت‌ فشاراخلاقی و کمال‌گرایی قرار دهد. این فشار روانی می‌تواند بر میزان انعطاف‌پذیری شناختی، خلاقیت و تصمیم‌گیری کارکنان تأثیر منفی بگذارد.

تأثیرات منفی فراخود سخت‌گیرانه در محیط کار

هنگامی‌که فراخود بیش‌ازحد فعال باشد، عملکرد شغلی کارکنان از چند جنبه آسیب می‌بیند:

کمال‌گرایی افراطی و ترس از شکست؛ فراخود سخت‌گیر، معیارهایی غیرواقع‌بینانه برای موفقیت تعیین کرده و هرگونه انحراف از این معیارها را دلیلی برای سرزنش و احساس گناه تلقی می‌کند که این وضعیت منجر به:

عدم پذیرش شکست: کارکنان به‌جای یادگیری از تجربیات، از موقعیت‌هایی که احتمال شکست دارند اجتناب می‌کنند.

ترس از ارزیابی منفی: کارکنان دائماً نگران قضاوت مدیران و همکاران هستند و از ارائه‌ی ایده‌های خلاقانه خودداری می‌کنند.

افزایش استرس و فرسودگی شغلی: تلاش برای رسیدن به استانداردهای ایده آل می‌تواند کارکنان را به سمت خستگی و از دست دادن انگیزه سوق دهد.

چرخه اضطراب و احساس گناه

فراخود در صورتی که بیش‌ از حد فعال باشد، یک چرخه‌ی معیوب اضطراب و خود انتقادی را به شرح ذیل ایجاد می‌کند؛ ایجاد استانداردهای سخت‌گیرانه: فرد خود را موظف می‌داند که همواره در بالاترین سطح عملکردی باشد.

احساس گناه و شرم: ناتوانی در رسیدن به این استانداردها باعث ایجاد احساس گناه و کاهش عزت‌نفس می‌شود.

اجتناب از موقعیت‌های چالش‌برانگیز: فرد برای کاهش اضطراب، از موقعیت‌هایی که نیاز به نوآوری و ریسک‌پذیری دارند دوری می‌کند.

کاهش بهره‌وری و افزایش اضطراب: درنهایت، عملکرد فرد کاهش‌یافته و اضطراب او تشدید می‌شود.

کاهش خلاقیت و انعطاف‌پذیری ذهنی: خلاقیت زمانی شکوفا می‌شود که فرد بتواند بدون ترس از قضاوت شدن، ایده‌های جدید را آزمایش کند؛ اما فراخود سخت‌گیر، فرد را به سمت محافظه‌کاری شناختی و اجتناب از ریسک‌های خلاقانه سوق می‌دهد. این مسئله باعث:

  ۱.کاهش نوآوری در سازمان      ۲. افزایش مقاومت در برابر تغییرات سازمانی   ۳. محدود شدن رشد فردی و حرفه‌ای کارکنان

فراخود

چگونه می‌توان اثرات منفی فراخود را در محیط کار مدیریت کرد؟

برای کاهش تأثیرات منفی فراخود در محیط کار و بهبود سلامت روانی و بهره‌وری کارکنان، لازم است استانداردهای سخت‌گیرانه تعدیل شوند و فرهنگ سازمانی به‌گونه‌ای شکل گیرد که شکست نه به‌عنوان امری ناپذیرفتنی، بلکه به‌عنوان بخشی از فرایند یادگیری در نظر گرفته شود. مدیران باید فضایی را ایجاد کنند که در آن اشتباهات فرصتی برای رشد محسوب شوند، نه دلیلی برای سرزنش.

ایجاد محیطی امن برای بیان ایده‌های جدید، به‌ویژه از طریق جلسات تفکر خلاق و بارش فکری که در آن قضاوت بر ایده‌ها اعمال نشود، می‌تواند احساس امنیت روانی را در کارکنان افزایش دهد و آنان را به ریسک‌پذیری و نوآوری ترغیب کند. در این میان، نقش مدیران به‌عنوان الگوهای رهبری حمایتی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زمانی که مدیران خود پذیرای ایده‌های نو باشند و فضایی مبتنی بر اعتماد ایجاد کنند، کارکنان نیز احساس امنیت بیشتری خواهند داشت.

از منظر روانکاوی، تعدیل فراخود و رهایی از سخت‌گیری‌های بیش‌ازحد آن، نیازمند پرورش نوعی نگرش پذیرنده نسبت به خود است. زمانی که فرد به جای سرزنش مداوم، خود را به‌عنوان انسانی جایزالخطا بپذیرد، می‌تواند با اشتباهاتش کنار بیاید و آن‌ها را فرصتی برای رشد بداند. در این راستا، حمایت‌های روان‌شناختی، آموزش مهارت‌های روانکاوانه برای تعدیل خودانتقادی، و بهره‌گیری از تکنیک‌های روان‌درمانی می‌توانند به کارکنان کمک کنند تا رابطه سالم‌تری با فراخود خود برقرار کنند و از بار اضطراب و احساس گناه رهایی یابند.

نتیجه‌گیری

فراخود، یکی از ساختارهای شخصیت در روانکاوی فرویدی، نقشی اساسی در شکل‌گیری وجدان حرفه‌ای دارد. اما سخت‌گیری بیش‌ازحد آن می‌تواند اضطراب را افزایش داده، خلاقیت را کاهش دهد و بهره‌وری را مختل کند.

مدیران و سازمان‌ها باید محیطی حمایتی ایجاد کنند، ترس از شکست را کاهش دهند و مهارت‌های خودتنظیمی روان‌شناختی را آموزش دهند. این اقدامات فشار ناشی از فراخود بیش‌فعال را کم کرده و زمینه‌ی یک محیط کاری سالم، پویا و نوآورانه را فراهم می‌کند. در چنین فضایی، هم بهره‌وری سازمانی افزایش می‌یابد و هم سلامت روان کارکنان بهبود پیدا می‌کند.

منبع: مجله تجربه زندگی 

لینک هدیه

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

هم اکنون دیگران می خوانند