جمال شمس، با بیان اینکه در برخی از فصول سال به دلایل نامعلوم ممکن است خُلق برخی از افراد دستخوش تغییراتی شود، اظهار کرد: افسردگی فصلی اختلالی است که معمولاً با تغییر فصل به بالاترین میزان خود میرسد.
وی توضیح داد: به طور کلی افسردگی فصلی نوعی اختلال است که در آن فرد در دیگر زمانهای سال شرایطی عادی دارد ولی در فصلی خاص احساس اضطراب و افسردگی میکند.
این تخصص روانپزشک با بیان اینکه با شروع پاییز کوتاهتر شدن طول روز و کمتر شدن نور خورشید احتمال ابتلاء به افسردگی افزایش مییابد خاطرنشان کرد: تغییرات خلق مستقیماً به تغییرات فصلی مرتبط است.
شمس با اشاره به اینکه تابش نور خورشید و ساعت بیولوژیکی بدن که تنظیم کننده ترشح هورمونها است میتواند خلق وخو و خواب را تحت تأثیر قرار دهد تاکید کرد: افرادی که با تغییر فصل دچار افسردگی میشوند، به هر میزان نور بیشتری دریافت کند زودتر از افسردگی و تنگی خلق رهایی مییابند.
عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: خُلق ۱۱ درصد از عموم مردم با شروع فصل پاییز و سرد شدن هوا کاهش پیدا میکند.
وی با تاکید بر اینکه تمامی افرادی که دچار افسردگی فصلی میشوند ضرورتاً مبتلا به اختلال افسردگی نیستند، توضیح داد: ممکن است درصد کمی از افرادی که به یک باره با تغییر فصل دچار اضطراب و افسردگی میشوند به درمانهای مداخلهای نیاز داشته باشند.
این روانپزشک با بیان اینکه اختلال عاطفی و یا افسردگی فصلی افراد را به شکلهای متفاوتی تحت تأثیر قرار میدهد، افزود: احتمال تغییر خلق در فصل بهار نیز وجود دارد.
شمس با اشاره به اینکه احتمال بروز افسردگی با شروع فصل پاییز به مراتب بیشتر از بهار است، توضیح داد: شیدایی یا مانیا حالتی از افسردگی است، در این مدل از اختلال خلق که همزمان با فصل بهار آغاز میشود انرژی فرد بسیار زیاد میشود به شکلی که این اختلال با تظاهراتی همانند نشاط زدگی، تحریکپذیری، فعالیت بیش از حد، خلق بالا به صورت شادی، خوشبینی افراطی، بیقراری حرکتی، اشکال در تمرکز و برنامهریزیهای بلندپروازانه دیده میشود.
وی گفت: در مبتلایان به بیماری دوقطبی، علائم مانیا و شیدایی با شروع فصل بهار و اختلال افسردگی در فصل پاییز عود میکند.
این روانپزشک با بیان اینکه علائم و نشانههای افسردگی فصلی با اختلال افسردگی دائم شباهت زیادی دارد خاطرنشان کرد: کاهش انرژی، تغییرات محسوس در میزان خواب، میل جنسی، توجه و تمرکز و تغییر در میزان اشتها از نشانههای افسردگی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تنها فاکتوری که افسردگی فصلی را نسبت به سایر اختلالات روانی و افسردگیها متفاوت میکند، زمان بروز افسردگی فصلی دانست و گفت: افسردگی فصلی در بازه زمانی خاص در سال عود میکند.
شمس با بیان اینکه احتمال بروز تمامی بیماریها و اختلالات روان تقریباً یکسان است خاطرنشان کرد: به طور مثال بیشترین سن بروز افسردگی بین ۳۰ تا ۴۰ سال است و یا اختلال دوقطبی و یا بروز شیدایی در ۲۰ تا ۲۵ سالهها بشتر دیده میشود.
وی با اشاره به اینکه به طور کلی انواع بیماریها که اختلالات روان هم از این قاعده مستثنی نیست تاریخ دقیق شروع و یا سن خاصی ندارد تاکید کرد: حتی ممکن است فردی در سن بالای ۵۰ یا کمتر از ۲۰ سال دچار افسردگی یا افسردگی فصلی شود.
شمس با اشاره به اهمیت درمان انواع افسردگیها تاکید کرد: اگر این بیماری به موقع تشخیص و درمانها پیش از شدت گرفتن علائم آغاز شود، روند درمان تا حدود زیادی از بروز مشکلات بعدی جلوگیری خواهد کرد.
وی استفاده از درمانهای دارویی، غیر دارویی و یا مشاوره را از جمله روشهای درمان افسردگی فصلی دانست و تاکید کرد: درمان این اختلال به کمک نور درمانی، دارو و روشهای روان پزشکی انجام میشود و اگر چنانچه فرد به اختلال دوقطبی مبتلا باشد باید به پزشک خود اطلاع دهد چرا که این موضوع برای زمان تجویز نور درمانی و دیگر داروهای ضد افسردگی بسیار اهمیت دارد.
این روانپزشک گفت: درمان با داروهای ضد افسردگی برای برخی از بیماران مبتلا به اختلال عاطفی فصلی، خصوصاً اگر علائم شدید باشد بسیار مؤثر خواهد بود.
منبع: دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
لینئا باتلر نیز که درمانگر خانواده و ازدواج و بنیانگذار مرکز سلامت روان Bay Area Mental Health در کمپبل کالیفرنیا است، اعتقاد دارد برخلاف اختلال عاطفی فصلی (SAD) که معمولاً دلایل مشخصتری دارد، علل افسردگی در فصل بهار میتوانند بسیار متنوع باشند. با این حال، او تاکید میکند که این پدیده کاملاً واقعی است و میگوید: «اگرچه این موضوع در دفترچههای تشخیصی رسمی وجود ندارد و به عنوان یک اختلال شناخته نمیشود، اما من میتوانم با اطمینان بگویم که در ماههای فروردین و اردیبهشت، تلفنهای ما بیوقفه زنگ میخورند.»
یکی از عواملی که میتواند در بروز افسردگی بهاری نقش داشته باشد، تغییر در محیط و وضعیت آبوهوا است. باتلر توضیح میدهد: «تغییرات کلی، به طور طبیعی برای انسانها دشوار هستند.» بنابراین، در حالی که بسیاری از ما از تغییر منظرههای برفی به فضای سبز و گلهای شکوفهزده استقبال میکنیم، این دگرگونی ممکن است بر برخی افراد تاثیری کاملاً متفاوت داشته باشد.
جدا از اثرات فیزیولوژیکی فصل بهار، آن نوع افسردگی که در این فصل و در پی گذر از زمستان رخ میدهد، میتواند ریشههای کاملاً روانشناختی داشته باشد. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که در ماههای سرد سال ترجیح میدهند در خانه بمانند و از فشارهای اجتماعی یا انتظارات دور باشند، گرمتر شدن هوا و پایان یافتن «سپر دفاعی آبوهوایی»، شما را مجبور میکند با انتظارات اجتماعی، چه واقعی و چه خیالی، روبرو شوید.
فردی که ناگهان با دعوتنامههای پیاپی برای مراسمهایی مثل جشن تولد، عروسی یا شام مواجه میشود، ممکن است احساس سردرگمی، ناتوانی یا اضطراب کند؛ به ویژه اگر از قبل با اضطراب اجتماعی درگیر بوده باشد. دیدن عکسها و لحظات خوش دیگران در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام یا فیسبوک نیز میتواند این احساسات منفی را تشدید کند.
باتلر همچنین اشاره میکند که وقتی ذهن انسان مشغول نگرانیهایی مثل بحران اقلیمی یا مشکلات مالی و اقتصادی است و حتی توانایی شرکت در فعالیتهایی که دیگران از آنها لذت میبرند را ندارد، تغییر فصل ممکن است بیشتر بار روانی ایجاد کند تا احساس شادابی.
در حالی که برخی افراد با رسیدن بهار کاملاً بیانرژی میشوند، بسیاری دیگر تجربهای کاملاً متفاوت دارند. اما این نکته به ظاهر مثبت، برای کسانی که در معرض خطر خودکشی هستند، میتواند نتایج بسیار خطرناکی داشته باشد.
باتلر میگوید: «وقتی روزها بلندتر و هوا گرمتر میشود، ممکن است انرژی بیشتری پیدا کنید، نوعی از انرژی که میتواند برای آسیب زدن به خودتان مورد استفاده قرار بگیرد.» اگر در ماههای سرد بیانگیزه بودهاید و حتی بلند شدن از تخت برایتان سخت بوده، ممکن است این نیروی تازهای که در بهار در شما ایجاد میشود، شما را به اجرای برنامههای خودکشی یا دستکم تلاش برای آن سوق دهد. به همین دلیل، باید اوضاع روحی و روانی خود را دائما چک کنید و در صورت مشاهده علائم اخطاردهنده، در اسرع وقت از روانپزشک خود نوبت ملاقات بگیرید.
منبع: healthcentral