داشتن روابط زناشویی موفق، توصیههای مهم
هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگیهای گوناگون به هم نزدیکتر باشند، ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیقتر خواهد بود.
جوانان در شرف ازدواج باید چه ملاکها و معیارهایی را مورد سنجش قرار دهند تا بتوانند در آینده با شریک زندگیشان به رضایتمندی زناشویی برسند؟!
هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگیهای گوناگون به هم نزدیکتر باشند، ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیقتر خواهد بود.
این مجموعه ویژگیها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی مانند سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است. او به طور خلاصه ملاکهایی را که هنگام ازدواج باید مد نظر گرفت عنوان میکند.
ایمان و دینداری:
پایبندی به ارزشهای دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی و تعهد در زندگی است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی بخصوص در دوران نامزدی، باید به طرز تفکرات و عقاید دینی طرف مقابل پرداخت. تحقیقات نشان میدهد اعتقادات و نگرشهای زن و مرد پس از ازدواج ادامه مییابد و اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی باشند، به اختلافات بسیاری منجر شده و میتواند دیگر مسائل زندگی را تحت الشعاع قرار دهد.
اصالت خانوادگی و تشابه طبقاتی:
شناخت خصوصیات و وضع تربیتی ـ فرهنگی خانواده همسر آینده در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر موثر بوده و باعث سازگاری میشود. در یک ازدواج مطلوب، همیشه باید تا آنجا که امکان دارد تشابه طبقاتی وجود داشته باشد. هرچه زن و شوهر از نظر طبقاتی شباهت داشته باشند، امکان رضایت، خوشبختی و سعادت بیشتر است.
سن:
تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق و توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، دو تا شش سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه میکنند.
تحصیلات:
تشابه تحصیلی موجب تفاهم میشود و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.
وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده: تشابهات خانوادههای دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهمهای بعدی بین زن و مرد است. چون به این ترتیب هیچکس نسبت به دیگری احساس برتری نمیکند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
زمینههای فرهنگی:
ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذاخوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین سبب شناخت زن و مرد از فرهنگ همسر آینده، اهمیت بسیاری دارد.
پختگی روانی و رشد عاطفی ـ فکری طرفین:
این ویژگی به سن بستگی ندارد و از آنجا که رشد عاطفی ـ فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد، اختلاف زیاد در این زمینه سبب بروز اختلافات و نارضایتی زناشویی میشود.
توافق و طرز فکر درباره امور جنسی:
در این زمینه بهتر است دختر و پسر تا حدودی از میزان غرایز و تمایلات جنسی یکدیگر آگاه شوند. این آگاهی میتواند از طریق مراجعه به مشاوران و روانشناسان خبره و کارآمد باشد یا از طریق طرح پرسشهایی شخصی باشد که موجب پیبردن به وضعیت مزاج جنسی طرف مقابل میشود.
پایروند خاطر نشان میکند نکتهای که یادآوری آن ضروری به نظر میرسد اینکه ملاکهای فوق هیچیک به تنهایی نمیتواند عامل موفقیت و رضایتمندی در زندگی زناشویی شود. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویتبندی کنند و با این اعتقاد که هیچکس کامل نیست به نوعی مصالحه دست یابند.
هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگیهای گوناگون به هم نزدیکتر باشند، ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیقتر خواهد بود.
این مجموعه ویژگیها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی مانند سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است. او به طور خلاصه ملاکهایی را که هنگام ازدواج باید مد نظر گرفت عنوان میکند.
ایمان و دینداری:
پایبندی به ارزشهای دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی و تعهد در زندگی است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی بخصوص در دوران نامزدی، باید به طرز تفکرات و عقاید دینی طرف مقابل پرداخت. تحقیقات نشان میدهد اعتقادات و نگرشهای زن و مرد پس از ازدواج ادامه مییابد و اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی باشند، به اختلافات بسیاری منجر شده و میتواند دیگر مسائل زندگی را تحت الشعاع قرار دهد.
اصالت خانوادگی و تشابه طبقاتی:
شناخت خصوصیات و وضع تربیتی ـ فرهنگی خانواده همسر آینده در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر موثر بوده و باعث سازگاری میشود. در یک ازدواج مطلوب، همیشه باید تا آنجا که امکان دارد تشابه طبقاتی وجود داشته باشد. هرچه زن و شوهر از نظر طبقاتی شباهت داشته باشند، امکان رضایت، خوشبختی و سعادت بیشتر است.
سن:
تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق و توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، دو تا شش سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه میکنند.
تحصیلات:
تشابه تحصیلی موجب تفاهم میشود و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.
وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده: تشابهات خانوادههای دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهمهای بعدی بین زن و مرد است. چون به این ترتیب هیچکس نسبت به دیگری احساس برتری نمیکند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
زمینههای فرهنگی:
ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذاخوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین سبب شناخت زن و مرد از فرهنگ همسر آینده، اهمیت بسیاری دارد.
پختگی روانی و رشد عاطفی ـ فکری طرفین:
این ویژگی به سن بستگی ندارد و از آنجا که رشد عاطفی ـ فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد، اختلاف زیاد در این زمینه سبب بروز اختلافات و نارضایتی زناشویی میشود.
توافق و طرز فکر درباره امور جنسی:
در این زمینه بهتر است دختر و پسر تا حدودی از میزان غرایز و تمایلات جنسی یکدیگر آگاه شوند. این آگاهی میتواند از طریق مراجعه به مشاوران و روانشناسان خبره و کارآمد باشد یا از طریق طرح پرسشهایی شخصی باشد که موجب پیبردن به وضعیت مزاج جنسی طرف مقابل میشود.
پایروند خاطر نشان میکند نکتهای که یادآوری آن ضروری به نظر میرسد اینکه ملاکهای فوق هیچیک به تنهایی نمیتواند عامل موفقیت و رضایتمندی در زندگی زناشویی شود. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویتبندی کنند و با این اعتقاد که هیچکس کامل نیست به نوعی مصالحه دست یابند.
منبع:
راستینه
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼