علت طلاق عاطفی، شناخت مراحل خطر در رابطه
اولین مرحله از طلاق عاطفی اعتراضهای مکرر به رفتارهای یکدیگر است،
تورج شمشیری، روان شناس و مشاور ارشد خانواده ادعا کرد که از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است.
طلاق عاطفی یکی از مخوف ترین و مخفیترین انواع طلاق هاست
طلاق عاطفی نامهای مختلفی همچون طلاق خاموش، طلاق تاریک، و… دارد که هرگاه هرگونه اختلال در روابط عاطفی، شناختی، جنسی و زناشویی بین زوجین توام با عدم درک متقابل و همدلی باشد، باعث ایجاد بدبینی و کاهش فعالیتهای مشترک و سردی روابط زوجین خواهد شد که به مرور زمان جاذبه و اعتماد به یکدیگر ضعیف و پرسه بیتفاوتی و طلاق عاطفی آغاز می شود.
به گفته این روانشناس، بیشتر کسانی که برای طلاق قانونی به دادگاهها مراجعه میکنند، مرحله طلاق عاطفی را طی کردهاند.
شمشیری درباره آماری که نشان دهنده طلاق عاطفی است، میگوید: در کشور ما پایگاه رسمی وجود ندارد، هر نهادی یک آمار می دهد. اما بر اساس تحقیقات میتوان ادعا کرد از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است. یکی از مهمترین دلایل این امر، صحبت نکردن درباره این آسیب و عدم ریشهیابی است یا میتوان مدعی بود راهکارها ارائه نمیشود و کم کم از درون، جامعه را میپوساند. در گذشته ما از هر 15 و 16 ازدواج یک طلاق داشتیم، اما در حال حاضر این رتبه در تهران به یک رسیده است.
آیا با گذشت زمان، طلاق عاطفی رخ می دهد؟
طلاق عاطفی از همان سالهای اول ازدواج رخ می دهد، حتی میتواند از دوران آشنایی و نامزدی تا آخر عمر رگههای طلاق عاطفی در زندگی زوجین ایجاد شود اما شایع ترین آنها در دهه سوم و چهارم زندگی و دهه پنجم و ششم زندگی است.
این روانشناس معتقد است: شاید در ابتدای زندگی مشترک به دلیل جاذبههای عاطفی، روانی، جنسی، معنوی و شخصیتی این اتفاق رخ ندهد، اما باید گفت که برای طلاق عاطفی ما زمان مشخصی نداریم؛ همیشه باید آماده دفاع در برابر طلاق عاطفی باشیم و مهارت های دفاع را قبل از ازدواج آموزش ببینیم و به همان مثلث ازدواج که متشکل از بلوغ ازدواج، هارمونی شخصیتی و هارمونی جنسی است، رسیده باشیم. اگر تا حد امکان به این تناسب ها نرسیم احتمال اینکه گرفتار طلاق عاطفی شویم، بسیار زیاد است.
شمشیری می گوید: همیشه باید یاد بگیریم همدیگر را خاکستری ببینیم نه سیاه و سفید، چون همه ما نقاط مثبت و منفی داریم در صورتی که همه ما یاد گرفتهایم نداشتههایمان را بیشتر از داشتههایمان ببینیم، البته بهتر است به جای پررنگ کردن نقاط ضعف یکدیگر، نقاط مثبت را پررنگ کنیم و به جای عیب یابی، عیب پوش باشیم.
او ادامه می دهد: ما باید در گفت وگوهای قبل از ازدواج خط قرمزهای خود را معین کنیم، مطمن باشید با محبت، ایثار و عشق نمیتوان این خط قرمز ها را زرد کرد. خیلی به ندرت این تغییرات رخ می دهد، از همان ابتدا باید برای یکدیگر مرزها و باید و نبایدها را مشخص کنیم.
این مشاور ارشد خانواده به مراحل ایجاد طلاق عاطفی اشاره میکند و میگوید: اولین مرحله از طلاق عاطفی اعتراضهای مکرر به رفتارهای یکدیگر است، زمانی که تعداد چراها با ادبیات خشن زیاد شود بدین معناست که وارد طلاق عاطفی شده اید. مرحله دوم دعوا و کشمکش و خشونتهای لفظی و حتی فیزیکی است. مرحله سوم مرحلهای است که به دلیل کشمکشها و دعواها به تنفر زوجین از یکدیگر ختم می شود.
او با اشاره به خطرناکترین مرحله طلاق عاطفی یاد آوری میکند: مرحله چهارم از طلاق عاطفی مرحله بیتفاوتی است، در این مرحله زوجین با یکدیگر حرف نمیزنند و نسبت به عملکرد و کارهای همدیگر بیتفاوت هستند.
به گفته شمشیری، در مرحله یک و دو ما امید داریم فرد را از مرحله طلاق عاطفی برگردانیم، اما برگرداندن زوجین از مرحله چهارم خیلی سخت و مشکل است. خانوادهها به محض شناسایی مرحله آغازین طلاق عاطفی باید با کمک یک فرد توانا از این بحران عبور کنند.
این روانشناس در گفت وگو با برنامه ذرهبین، اصلیترین علل طلاق عاطفی را عدم توجه مرد به همسر توام با تحقیر میداند و میگوید: عدم توجه مرد به زن بویژه با توهین و تحقیر موجب ایجاد کدورت و طلاق عاطفی خواهد شد. هر کجا اجبار و تحمیلی باشد، طلاق عاطفی در کنارش است. نکته دوم این که مهارت های ارتباطی را باید فراگرفت، خیلی از افراد دانش و مهارتهای ارتباطی را بلد نیستند، ازدواج یک تعهد و مسئولیت است. یکی دیگر از مسائل در ایجاد طلاق عاطفی عدم هارمونی شخصیتی است با یک آدم شکاک، بدبین و بداخلاق زندگی کردن کار آسانی نیست. در آخر هم باید گفت رشد تساعدی یکی از زوجین از لحاظ مالی، اجتماعی، تحصیلی و مالی باعث ایجاد شکاف در زندگی می شود.
طلاق عاطفی یکی از مخوف ترین و مخفیترین انواع طلاق هاست
طلاق عاطفی نامهای مختلفی همچون طلاق خاموش، طلاق تاریک، و… دارد که هرگاه هرگونه اختلال در روابط عاطفی، شناختی، جنسی و زناشویی بین زوجین توام با عدم درک متقابل و همدلی باشد، باعث ایجاد بدبینی و کاهش فعالیتهای مشترک و سردی روابط زوجین خواهد شد که به مرور زمان جاذبه و اعتماد به یکدیگر ضعیف و پرسه بیتفاوتی و طلاق عاطفی آغاز می شود.
به گفته این روانشناس، بیشتر کسانی که برای طلاق قانونی به دادگاهها مراجعه میکنند، مرحله طلاق عاطفی را طی کردهاند.
شمشیری درباره آماری که نشان دهنده طلاق عاطفی است، میگوید: در کشور ما پایگاه رسمی وجود ندارد، هر نهادی یک آمار می دهد. اما بر اساس تحقیقات میتوان ادعا کرد از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است. یکی از مهمترین دلایل این امر، صحبت نکردن درباره این آسیب و عدم ریشهیابی است یا میتوان مدعی بود راهکارها ارائه نمیشود و کم کم از درون، جامعه را میپوساند. در گذشته ما از هر 15 و 16 ازدواج یک طلاق داشتیم، اما در حال حاضر این رتبه در تهران به یک رسیده است.
آیا با گذشت زمان، طلاق عاطفی رخ می دهد؟
طلاق عاطفی از همان سالهای اول ازدواج رخ می دهد، حتی میتواند از دوران آشنایی و نامزدی تا آخر عمر رگههای طلاق عاطفی در زندگی زوجین ایجاد شود اما شایع ترین آنها در دهه سوم و چهارم زندگی و دهه پنجم و ششم زندگی است.
این روانشناس معتقد است: شاید در ابتدای زندگی مشترک به دلیل جاذبههای عاطفی، روانی، جنسی، معنوی و شخصیتی این اتفاق رخ ندهد، اما باید گفت که برای طلاق عاطفی ما زمان مشخصی نداریم؛ همیشه باید آماده دفاع در برابر طلاق عاطفی باشیم و مهارت های دفاع را قبل از ازدواج آموزش ببینیم و به همان مثلث ازدواج که متشکل از بلوغ ازدواج، هارمونی شخصیتی و هارمونی جنسی است، رسیده باشیم. اگر تا حد امکان به این تناسب ها نرسیم احتمال اینکه گرفتار طلاق عاطفی شویم، بسیار زیاد است.
شمشیری می گوید: همیشه باید یاد بگیریم همدیگر را خاکستری ببینیم نه سیاه و سفید، چون همه ما نقاط مثبت و منفی داریم در صورتی که همه ما یاد گرفتهایم نداشتههایمان را بیشتر از داشتههایمان ببینیم، البته بهتر است به جای پررنگ کردن نقاط ضعف یکدیگر، نقاط مثبت را پررنگ کنیم و به جای عیب یابی، عیب پوش باشیم.
او ادامه می دهد: ما باید در گفت وگوهای قبل از ازدواج خط قرمزهای خود را معین کنیم، مطمن باشید با محبت، ایثار و عشق نمیتوان این خط قرمز ها را زرد کرد. خیلی به ندرت این تغییرات رخ می دهد، از همان ابتدا باید برای یکدیگر مرزها و باید و نبایدها را مشخص کنیم.
این مشاور ارشد خانواده به مراحل ایجاد طلاق عاطفی اشاره میکند و میگوید: اولین مرحله از طلاق عاطفی اعتراضهای مکرر به رفتارهای یکدیگر است، زمانی که تعداد چراها با ادبیات خشن زیاد شود بدین معناست که وارد طلاق عاطفی شده اید. مرحله دوم دعوا و کشمکش و خشونتهای لفظی و حتی فیزیکی است. مرحله سوم مرحلهای است که به دلیل کشمکشها و دعواها به تنفر زوجین از یکدیگر ختم می شود.
او با اشاره به خطرناکترین مرحله طلاق عاطفی یاد آوری میکند: مرحله چهارم از طلاق عاطفی مرحله بیتفاوتی است، در این مرحله زوجین با یکدیگر حرف نمیزنند و نسبت به عملکرد و کارهای همدیگر بیتفاوت هستند.
به گفته شمشیری، در مرحله یک و دو ما امید داریم فرد را از مرحله طلاق عاطفی برگردانیم، اما برگرداندن زوجین از مرحله چهارم خیلی سخت و مشکل است. خانوادهها به محض شناسایی مرحله آغازین طلاق عاطفی باید با کمک یک فرد توانا از این بحران عبور کنند.
این روانشناس در گفت وگو با برنامه ذرهبین، اصلیترین علل طلاق عاطفی را عدم توجه مرد به همسر توام با تحقیر میداند و میگوید: عدم توجه مرد به زن بویژه با توهین و تحقیر موجب ایجاد کدورت و طلاق عاطفی خواهد شد. هر کجا اجبار و تحمیلی باشد، طلاق عاطفی در کنارش است. نکته دوم این که مهارت های ارتباطی را باید فراگرفت، خیلی از افراد دانش و مهارتهای ارتباطی را بلد نیستند، ازدواج یک تعهد و مسئولیت است. یکی دیگر از مسائل در ایجاد طلاق عاطفی عدم هارمونی شخصیتی است با یک آدم شکاک، بدبین و بداخلاق زندگی کردن کار آسانی نیست. در آخر هم باید گفت رشد تساعدی یکی از زوجین از لحاظ مالی، اجتماعی، تحصیلی و مالی باعث ایجاد شکاف در زندگی می شود.
منبع:
ایسنا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼