چرا بعضی ها بچه دار نمی شوند؟
قدیمترها از این مشکلات نبود. همین که یکی دو سال از ازدواج جوانها میگذشت صدای و نگ و ونگ بچه در خانه میپیچید.
چرا برخی زوجهای امروزی تمایل به بچهدار شدن ندارند؟
قدیمترها از این مشکلات نبود. همین که یکی دو سال از ازدواج جوانها میگذشت صدای و نگ و ونگ بچه در خانه میپیچید و نه زن و نه مرد شرط و شروطی برای بچهدار شدن نمیگذاشتند اما حالا بعد از گذشت چهار پنج سال از ازدواج زوجین تازه تصمیم میگیرند بچهدار شوند یا نه! خیلی از دعواهای زندگی نیز از همین جا آغاز میشود. بچهدار شدن اتفاق بزرگی در زندگی مشترک است که هر یک از زوجین بنابر دلایلی ممکن است این اتفاق را نپذیرد یا به تعویق بیندازد. در این صورت باید راهکاری اندیشید که هم دغدغهها و نگرانیهای طرف مقابل رفع شود و هم فرصت بچهدار شدن از دست نرود.
اول: برکات فرزند صالح
یکی از ثمرات ازدواج، آماده شدن برای پذیرش نقش پدر و مادری، فرزندآوری و تداوم نسل است. فرزندآوری در اسلام تا جایی مورد توجه قرار گرفته که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: «در روز قیامت حتی به فرزندانی از امتم که در شکم مادر از بین رفتهاند نیز افتخار میکنم». فرزند صالح هدیهای از جانب خداوند است که طبق احادیث و روایات اسلامی، با انجام عمل صالح زمینهی آمرزش و مغفرت پدر و مادرش را فراهم میکند. پیامبر اکرم در همین خصوص فرموده: «پنج نفر از دنیا رفتهاند اما هنوز پروندهی اعمال آنها بسته نشده و دائم به آنها ثواب و حسنه میرسد: ۱. کسی که در زمان حیاتش درختی کاشته. ۲. کسی که چاه آبی را حفر کرده. ۳. کسی که مسجدی ساخته. ۴. کسی که قرآنی نوشته. ۵. کسی که فرزند صالح و نیکوکاری از خود به جا گذاشته».
با نگاهی به قرآن میتوانیم دریابیم یکی از دعاهای پیامبران و اولیاء الهی به درگاه خداوند طلب فرزند شایسته است. چنانچه در آیات پنجم و ششم سورهی مبارکهی مریم، از زبان حضرت زکریا میگوید: «خدایا از بستگانم بعد از خود بیمناکم و همسرم عقیم و نازاست. تو از جانب خودت به من جانشینی (فرزندی) ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایت قرار ده». در آیهی ۳۹ سورهی مبارکهی ابراهیم هم حضرت ابراهیم (علیه السلام) پروردگار را به خاطر مستجاب کردن دعایش که درخواست فرزند بوده حمد و سپاس میگوید؛ «شکر خدایی را که در پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. مسلماً پروردگار من اجابت کنندهی دعاهاست».
دوم: خطرات بچهدار شدن در سن بالا
سن باروری رابطهی مستقیمی با سن ازدواج دارد. طبق آماری که سال گذشته در خبرگزاریها و سایتهای خبری منتشر شد، میانگین سن ازدواج در خانمها 25 سال و در آقایان 27 سال است که این میانگین در برخی استانها از جمله تهران بالاتر بوده و روند صعودی نیز دارد. در واقع به همان اندازه که ازدواج زود هنگام در سنی که هنوز بلوغ فکری و عاطفی به حد مناسب نرسیده میتواند مشکلآفرین و آسیبزا باشد، ازدواج در سن بالا نیز خطرات جدی مخصوصاً برای باروری به همراه دارد. در شرایطی که عوامل مختلف دست در دست هم داده تا سن ازدواج بالاتر از حد مطلوب باشد، بچهدار شدن نباید بیش از پیش به تعویق بیفتد. باروری در سن بالا هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ تربیتی و روحی برای فرزند خوب نیست.
به اعتقاد کارشناسان با این اتفاق علاوه بر اینکه احتمال افزایش تولد کودک با مشکلات حاد جسمی و ذهنی به وجود میآید، فاصلهی سنی زیاد پدر و مادر با فرزند باعث میشود همچون پدر و مادری جوان و تازه نفس نتوانند نیازهای کودک خود را برآورده کنند و در مراحل نوجوانی و جوانی نیز به دلیل تفاوت فاحشی که فرزند نوجوان با پدر و مادر سالخورده و پیر خود دارد، از آنها فاصله میگیرد و والدین نمیتوانند نیازهای فرزندانشان را درک کنند. بنابراین باروری در سن مناسب تا حد قابل توجهی میتواند از وقوع مشکلات جسمی، ذهنی و تربیتی فرزند پیشگیری کند.
با نگاهی به روایات و سیرهی معصومین (علیهم السلام) میفهمیم در اسلام، سن مناسب برای ازدواج و باروری وقتی در نظر گرفته شده که فرد به بلوغ جنسی و توانایی فرزندآوری رسیده باشد. البته سن دقیق را از روی روایات نمیتوان تشخیص داد اما آنچه اهمیت دارد این است که به همان اندازه که ازدواج برای دختران در زیر سن بلوغ نهی شده به همان اندازه تأکید شده تا جوانان زودتر ازدواج کنند. کافی است تاریخ ولادت ائمه را مرور کنیم تا به خوبی دستمان بیاید که این بزرگواران چقدر به این موضوع اهمیت میدادند. امام کاظم (علیه السلام) در سال 128 هجری به دنیا آمده و در سال 148 هجری در حالی که 20 ساله بوده فرزندش امام رضا (علیه السلام) متولد شده. ازدواج و صاحب فرزند شدن در اوایل بلوغ و جوانی برای امام جواد (علیه السلام) نیز صدق میکند.
سوم: رضایت زن و شوهر
پذیرش مسئولیت پدر و مادری از طرف زن و شوهر اهمیت زیادی دارد و نباید نسبت به این موضوع بیتفاوت بود. گاهی اوقات خانم آمادگی پذیرش مسئولیت مادر شدن را ندارد و بعضی اوقات نیز آقا مشکلات اقتصادی و ... را بهانه میکند. با این حال آنچه مسلم است همسران باید در مورد پذیرش نقش پدر و مادری به تفاهم برسند. تحقیقات نشان داده تمایل نداشتن یکی از زوجین برای فرزندآوری ممکن است باعث شود که او در انجام وظایف خود نسبت به فرزند ناآگاهانه و سهلانگارانه برخورد کند یا در تربیت کودک تأثیرات منفی بر جا بگذارد. در اسلام طبق یک اصل فقهی به نام «استیلاد»، رضایت طرفین برای بچهدار شدن شرط است. استیلاد به معنای طلب فرزند است که طبق این اصل فقهی، هر دو طرف باید تمایل به فرزندآوری داشته باشند.
طبق آنچه پیش از این گفته شد اسلام جوانان را به ازدواج و فرزندآوری در ابتدای جوانی تشویق میکند و روانشناسان غربی نیز به این باور رسیدهاند که بچهدار شدن در اوایل جوانی از نظر روحی برای والدین به خصوص مادر مناسبتر و مطمئنتر است. جان بالبی روانشناس غربی در این خصوص گفته: «هر چه سن کمتر باشد، کشش درونی زن برای مادر شدن بیشتر است و او علاقهی بیشتری به فرزندان خردسال خود دارد. اینکه یک زن خودش را تسلیم این نیروی درونی کرده یا در برابر آن مقاومت کند، بستگی به متغیرهای شخصی، فرهنگی و اقتصادی دارد.»
چهارم: خدا روزیرسان است
وضعیت اقتصادی و ترس از فقر از عواملی هستند که ممکن است موجب شوند زن و شوهر علاقهای به بچهدار شدن نداشته باشند. هر چند توجه به نیازهای مادی از وظایف پدر و مادر است اما میتوان با در نظر گرفتن یک مدیریت اقتصادی صحیح در خانواده از جمله کاهش هزینههای غیرضروری و... تا حد مناسبی از دغدغههای مالی بچهدار شدن کم کرد. فرزندآوری در تمامی زمینهها از جمله مسائل اقتصادی و مالی به خانوادهها نظم و برنامهریزی یاد میدهد. علاوه بر این، توکل و اعتماد به خداوند، فشار روانی مشکلات مالی و اقتصادی را کاهش میدهد تا فرد با طیب خاطر دنبال راه حلی منطقی برای خود و خانوادهاش باشد. خدا در آیهی 151 سورهی مبارکهی انعام فرموده: «بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده برای شما بخوانم. چیزی را با او شریک قرار ندهید و به پدر و مادر خود احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستی نکشید چرا که به شما و آنان روزی میرسانیم.»
در آیهی ۳۱ سورهی مبارکهی اسراء نیز میخوانیم: «فرزندان خود را از ترس فقر نکشید. ما به شما و آنها روزی میدهیم. مسلماً قتل آنها گناه بزرگی است». بنابراین با تأکید به باورهای مذهبی و ایمان قلبی به روزی رسان بودن پروردگار، هر یک از زن و شوهر میتواند به همسرش این اطمینان را بدهد که اگر کمی بیشتر از گذشته تلاش کنند، قطعاً خدا آنها را تنها نخواهد گذاشت و رزق و روزی فرزندشان را تأمین میکند.
پنجم: موانع فرهنگی و باورهای غربی
پنجم: موانع فرهنگی و باورهای غربی
در جامعهی غربی، رشد تفکرات فمینیستی و باورهای غلطی که مادر شدن و فرزندآوری را محدود کننده میدانند، باعث شده تمایل زوجهای جوان به بچهدار شدن کمتر شود. البته این خطر ممکن است بیشتر متوجه مادرها باشد و آنها تحت تأثیر تبلیغات منفی فرهنگی از پذیرش نقش مادری دلسرد باشند. اما اسلام توجه ویژهای به نقش و جایگاه پدر و مادر دارد و مقام آنها را ارج مینهد. امام (رحمهالله) نیز در «صحیفهی نور» به نقش برجستهی مادران اشاره میکنند و میفرمایند: «مادرهایی باشند که فرزندانشان را بد تربیت کنند، منشأ شر هستند. برای خانمها یک مطلب، مهمتر و بالاتر است و آن تربیت اولاد است. تربیت انسان ناسالم و فاسد، عالم را به فساد بکشاند. فساد و صلاح از دامن شما زنان و از تربیتهای شما شروع میشود.» در جای دیگری از صحیفه نور هم آمده: «مادر بزرگترین مسئولیت و شریفترین شغل را دارد.
شریفترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه و تحویل دادن او به جامعه است». در مورد آقایان نیز ممکن است باورهای غلط فرهنگی در مورد بچهدار شدن وجود داشته باشد. در هر صورت هر یک از همسران باید از طریق پر رنگ جلوه دادن نقش پدری یا مادری، زمینهی علاقه به بچهدار شدن را در او بیشتر کند و به او بفهماند فرزندآوری نه تنها او را محدود و منزوی از جامعه نخواهد کرد بلکه استعدادهای دیگری از او را نیز به منصهی ظهور و بروز میرساند.
ترس و نگرانی ممنوع!
باورهای ذهنی همسران یکی از موانع فرزندآوری است. ممکن است. زن یا مرد هر کدام از نظر ذهنی هنوز آمادهی پذیرش نقش پدری یا مادری نباشند. یا اینکه از قبول چنین مسئولیتی ترس و نگرانی به خود راه دهند و فکر کنند نمیتوانند به خوبی از عهدهی تربیت فرزند و برآورده کردن نیازهایش برآیند. در این صورت وظیفهی هر یک از زوجین است که بتواند طرف مقابل خود را از راه صحیح متقاعد کند. تهدید، ایجاد فشار روانی و اصرار نابجا به جای اینکه مشکل را حل کند، کار را دشوارتر میکند و ثمری جز افزایش اختلاف یا افتادن در ورطهی لج و لجبازی ندارد. خیلی مهم است که همسران هر کدام نقش خود را بشناسند و بدانند در صورت تولد فرزند چه وظایفی دارند و باید چه اقداماتی را برای رشد و تربیت او انجام دهند.
باورهای ذهنی همسران یکی از موانع فرزندآوری است. ممکن است. زن یا مرد هر کدام از نظر ذهنی هنوز آمادهی پذیرش نقش پدری یا مادری نباشند. یا اینکه از قبول چنین مسئولیتی ترس و نگرانی به خود راه دهند و فکر کنند نمیتوانند به خوبی از عهدهی تربیت فرزند و برآورده کردن نیازهایش برآیند. در این صورت وظیفهی هر یک از زوجین است که بتواند طرف مقابل خود را از راه صحیح متقاعد کند. تهدید، ایجاد فشار روانی و اصرار نابجا به جای اینکه مشکل را حل کند، کار را دشوارتر میکند و ثمری جز افزایش اختلاف یا افتادن در ورطهی لج و لجبازی ندارد. خیلی مهم است که همسران هر کدام نقش خود را بشناسند و بدانند در صورت تولد فرزند چه وظایفی دارند و باید چه اقداماتی را برای رشد و تربیت او انجام دهند.
بنابراین شاید بهتر باشد فرد دغدغهها و نگرانیهای ذهنی همسر خود را در فضایی صمیمانه با خودش به چالش بکشد و اگر فکر میکند به تنهایی قادر نیست نگرانیهای او را رفع کند، از مشاوری خبره و آگاه در این زمینه کمک بگیرد. قطعاً راهکارهای دینی نیز در این زمینه مؤثرند. باید توجه داشت که از مرحلهی قبل از انعقاد نطفه تا دوران بارداری و شیردهی بسیار مهم است و حالات پدر و مادر از جمله ترس و اضطراب و نگرانی تأثیر بدی روی جنین و شکلگیری شخصیت آیندهاش خواهد گذاشت.
منبع:
جوان ایرانی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼