رابطه دکتر و بیمار، پزشکان با اخلاق
چه در عهد حکیم باشی های دوره قاجار و چه در عصر متخصصان حاذق امروز، همواره انتظار عمومی جامعه این بوده و هست که پزشک با اخلاق باشد.
چه در عهد حکیم باشی های دوره قاجار و چه در عصر متخصصان حاذق امروز، همواره انتظار عمومی جامعه این بوده و هست که پزشک با اخلاق باشد، با مریضش با منش انسانی برخورد و روحیه بیمار را درک کند.
اگرچه تخصص و سطح علمی برای یک پزشک معالج در مرتبه بالایی از اهمیت قرار دارد، اما اگر از مردم بپرسید، بسیاری از آنها معتقدند پزشک باید علاوه بر داشتن توان علمی و تجربه، به بیمار هم احترام بگذارد و حداقل با اخم و ترشرویی با مریضش برخورد نکند.
حال اگر همین موضوع را با محک زمان تحلیل کنیم، متوجه می شویم بسیاری از پزشکان دهه های گذشته از پزشکان امروزی خوش اخلاق تر بودند و درواقع، آنها برخلاف بسیاری از پزشکان امروزی، هم طبیب جسم و هم طبیب روح مردم به حساب می آمدند و آنچنان در قید و بند دستمزد نبودند.
در این شرایط، پرسشی که مطرح می شود این است که چه اتفاقی افتاده که با گذر زمان، برخی پزشکان امروزی در مواجهه با بیمار، صرفا به توان علمی خود تکیه می کنند و نوع برخورد با بیمار را در زمره مسائل حاشیه ای به شمار می آورند؟
رابطه پولی پزشک و بیمار
آمارهای رسمی تاکید دارد مردم بیش از ۷۰ درصد از هزینه های درمان را پرداخت می کنند، در حالی که مطابق برنامه پنجم توسعه، بیـماران باید حــــداکثر ۳۰ درصد هزینه های درمان را بپردازند.
دکتر محمود طباطبایی، عضو کمیته اخلاق وزارت بهداشت در گفت و گو با جام جم معتقد است همین عامل، یکی از دلایل بروز بداخلاقی در جامعه پزشکی است و خاطرنشان می کند، افزایش رابطه مالی بین پزشک و بیمار موجب بداخلاقی در برخی پزشکان شده است.
طباطبایی تاکید می کند: با ورود تکنولوژی به جامعه پزشکی، قیمت تمام شده خدمات سلامت نیز افزایش پیدا کرده و دیگر مثل قدیم نیست که پزشک با یک گوشی و نسخه کاغذ به طبابت بپردازد، مگر آن که اتفاقی در جنگل بخواهد بیماری را مداوا کند. از طرف دیگر، قیمت تکنولوژی نیز هر روز بالاتر از قبل می شود و قیمت تمام شده خدمات پزشکی افزایش پیدا می کند که همین رابطه مالی گسترده بین پزشک و بیمار می تواند رابطه اخلاقی را هم مخدوش کند.
به گفته مشاور سلامت وزیر بهداشت، رشد تکنولوژی موجب شده است شم پزشکی از برخی پزشکان گرفته شود و پزشک برای درمان بیمار، وابسته به تکنولوژی باشد که این عامل، خود به خود هزینه های بیمار را بالا می برد و رابطه مالی اش با بیمار را افزایش می دهد.
رشد این تــکنولوژی های درمانی و تشخیصی سبب شده شرح حال گرفتن از بیمار و صحبت کردن با او هم رفته رفته بین بسیاری از پزشکان امروزی محو شود.
به طور مثال، در گذشته بیشتر پزشکان ضمن گفت و گو با بیمار و پرسیدن نحوه سبک زندگی او، تلاش می کردند که ریشه های بیماری را کشف کنند، اما امروزه به دلیل وجود تکنولوژی های تشخیصی، بسیاری از پزشکان به خود این زحمت را نمی دهند که با بیمارشان سخن بگویند و همین مولفه بر سردی روابط بین پزشک و بیمار دامن زده است.
خستگی بی تاثیر نیست
هم اکنون در برخی بیمارستان های دولتی شاهدیم که یک پزشک در طول روز مجبور است ده ها مریض را معاینه کند و این کار بخشی از توان و انرژی پزشک را می گیرد.
گرچه طباطبایی می گوید خستگی پزشک را هم باید جزو عواملی به حساب آورد که باعث شده است برخی پزشکان در عصر حاضر دچار بداخلاقی شوند، اما واقعیت این است که در بسیاری از مشاغل دیگر هم خستگی مفرط وجود دارد و منطق حکم می کند پزشک، خستگی و کلافگی اش را سر بیمار خالی نکند.
البته این پزشک هم تائید می کند مردم از پزشک، پلیس و قاضی انتظار دارند که از اخلاق خوشی برخوردار باشد و حساسیت مردم نسبت به فعالان این مشاغل بیشتر است. به همین دلیل، مردم تحت هیچ عنوانی نمی پذیرند که پزشک بداخلاق باشد.
یعنی شاید مردم با قدری اغماض و چشم پوشی، بروز رفتار غیر اخلاقی بین اعضای برخی صنوف را نادیده بگیرند، اما عمل غیراخلاقی از سوی پزشک را نمی توانند تحمل کنند؛ همچنین از آنجا که رفتار و منش پزشک کاملا در تیررس و قضاوت مردم است، در موارد متعدد یک پزشک به عنوان الگو برای نسل های جوان تر مطرح می شود و همین موضوع، رفتار و اخلاق پزشک را زیر ذره بین نگاه جامعه می برد.
پزشکان با اخلاق قدیمی چگونه بودند؟
هر جا سخن از تجارت و پول بیشتر می شود، می توان انتظار داشت رابطه های انسانی نیز تحت تاثیر مسائل اقتصادی قرار بگیرد.
در اوضاع فعلی هم که رابطه پزشک و بیمار بیشتر به شکل یک رابطه تجارت گونه درآمده است، یکی از عمده راه های بازگشت به دوران وفور پزشکان خوش اخلاق، قطع کردن رابطه مالی پزشک و بیمار و تقویت بیمه هاست.
عضو کمیته اخلاق وزارت بهداشت هم یادآوری می کند یک پزشک با اخلاق باید یک سری ویژگی هایی داشته باشد که بتوان به او عنوان پزشک خوش اخلاق را اطلاق کرد.
این جراح مغز و اعصاب که خود سال ها در مناطق جنگی و محروم کشور، فعالیت نیکوکارانه پزشکی داشته است، بر این باور است که یک پزشک بااخلاق باید در وهله اول حافظ اسرار بیمار باشد و مشکلات پزشکی و زندگی شخصی مردم را نزد خود نگه دارد.
همچنین در وهله دوم، پزشک باید همواره خودش را موظف به تامین و ارتقای سلامت مردم بداند و با روی خوش با بیماران برخورد کند.
علاوه بر این، پزشک بااخلاق باید در مقابل ارائه خدمت پزشکی، همواره در انتظار دستمزد بیشتر نباشد و حفظ جان و سلامت مردم را مقدم بر درآمدزایی بداند.
اخلاق پزشکی با تنبیه به دست نمی آید
هر ساله سازمان نظام پزشکی با برخی پزشکان متخلفی که دچار قصور پزشکی حاد می شوند یا از بیماران زیرمیزی می گیرند و خارج از تعرفه های تعیین شده دستمزد دریافت می کنند، برخورد می کند، اما واقعیت این است که این سازمان نمی تواند برای هر پزشک متخلف یک ناظر بگذارد و به همین علت، اخلاق پزشکی باید در پزشک نهادینه شده باشد و نه این که با اجبار و زور، پزشک را بااخلاق کرد.
با وجود آن که در دهه های گذشته، قوای نظارتی و دادگاه های پزشکی به گستردگی امروز نبود، اما در آن دوران اخلاق پزشکی، سرآمدتر از زمان حال بود، ولی امروزه با وجود دادگاه های متعدد پزشکی، همچنان سیل شکایت از پزشکان بداخلاق ادامه دارد.
از سوی دیگر، شاید بتوان پزشکی را به دلیل گرفتن زیرمیزی یا قصور پزشکی به دادگاه کشاند، اما نمی توان با پزشکی که با بیمار ترشرویی می کند و کمترین زمان ممکن را به معالجه بیمار اختصاص می دهد، برخورد قانونی کرد.
مجموع این شرایط گواهی می دهد اگر می خواهیم رابطه پزشک با بیمار در عصر حاضر ترمیم شود و حداقل به رابطه مطلوب دهه های گذشته برسد، باید با آموزش و فرهنگسازی این امر را محقق کرد.
یعنی جدا از این که مسئولان قضایی باید با پزشکان خاطی برخورد کنند و باید این برخورد قهری با پزشکان متخلف ادامه داشته باشد، اما نباید این برخوردها موجب شود بحث آموزش و ارتقای رابطه اخلاقی بین پزشک و بیمار به فراموشی سپرده شود.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼