نشانه های بی میلی مرد به زن، کمکم کنید
اولین قضیه در مساله ایشان این است که باید مشاوره شده و درمان شوند و پیشنهاد می کنیم حتما به دنبال درمان خود باشند.
سوال مخاطب نینیبان: قبل از ازدواج با دختری بودم و صحبت های عاشقانه می کردیم. دختر بسیار خانم خوب محجبه ای بود و حتی خواستگاری هم رفتم قصدم ازدواج بود .واقعا عاشق بودم. دست روزگار باعث جدایی ما شد و من مدتی افسرده شدم. چند سالی هم هست هر شب هر روز با خانواده مشاجره دعوا و... طوری که مجبورم می کنند به خودم آسیب برسانم تا ول کنند. خلاصه میل جنسی من خیلی خوب بود ...مدتی با دختری آشنا شدم تحقیقات کردم به هر طریقی که شد در رابطه خودش و خانواده اش و گذشتش تا اینکه یه مدت ۱ سال با هم دوست بودیم و خوب همدیگرو شناختیم عاشق هم شدیم .خواستگاری کردیم و ۲ سال عقد بودیم. خانواده من کم محلی و دعوا همه چی... خلاصه خیلی تنهامان گذاشتند. مجبور شدم عروسی بگیرم ۱ ماهه ازدواج کردم اما هیچ میلی به خانمم ندارم. عاشقشم و می میرم واسش... خیلی ازم تقاضا داره اما من حسی ندارم و ناراحتم... حتی چند بار گریه کرد. اما چون عاشق هم هستیم نمی توانیم جدا بشویم. تو رو خدا کمکم کنید میلم برگرده به همسر . بعضی اوقات ناخدا گاه به فکر گذشته می افتم
که با دختر دیگری بودم و میلم بر می گردد. اما به همسرم هیچ میلی ندارم خواهش می کنم کمکم کنید که از همسرم لذت ببرم. فکر و خیال باعث همه مشکلاتم شده و خانوادم که حتی الان که جدا شدم باز هم مشکل ایجاد می کنند واسمون. خیلی حرف ها دارم کمکم کنید.
پاسخ دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه:
اولین قضیه در مساله ایشان این است که باید مشاوره شده و درمان شوند و پیشنهاد می کنیم حتما به دنبال درمان خود باشند و توصیه مان این است که حتما به یک مشاور و روانشناس مراجعه کنند. اما اگر نمی خواهند نزد روانشناس بروند، باید گفت که ایشان پس از این که رابطه شان را با دختر اول بهم خورده دچار بیماری افسردگی شده اند و در این میان بدون این که بیماری شان را درمان کنند، این بار ارتباط دیگری را با دختر دیگری آغاز کرده اند. در حالی که پس از بروز بیماری ابتدا باید درمان می شدند و پس از آن دوباره ازدواج می کردند. پس باید با یک روانشناس صحبت کنند تا با استفاده از تکنیک های درمانی ضد افسردگی بتواند خودش را درمان کند. پس از این که افسردگی شان درمان شد تمایلات جنسی شان دوباره بیدار می شود. به ایشان پیشنهاد می کنیم تا خوبی های همسرشان را ببینند. لحظات خوبی که با هم داشته اند را یادآوری کنند و به داشتن لحظات شاد و خوب با یکدیگر کمک کند، همچنین اگر ورزش نمی کنند، ورزش کنند، طناب بزنند در خانه بار فیکس و دمبل بزنند. باشگاه بروند و تنها نباشند و در گروه و در حضور جمع قرار بگیرند. اگر شغلی ندارند، شغلی انتخاب کنند. ارتباط و تعاملش را با دیگران بیشتر کند. اگر می خواهند ادامه تحصیل بدهند این کار را انجام بدهند تا آرام آرام به سمت بهتر شدن پیش بروند. ضمن این که همسرشان هم بهتر است از شوهرشان نپرسند که چرا این طوری هستی؟ و به جایش نقاط مثبتش را به او یاد آوری کند. کار دیگری که این آقا می توانند انجام دهند این است که افکار مثبت را در خود تقویت کنند و رفتارهایی که سر می زند را به شکل یادداشت بنویسند. به خصوص رفتارهای مثبت شان را و بگویند که من چقدر توانمند هستم و احساس خوبی دارم. روش دیگر این است که تفکرات ذهنی که نسبت به دختر قبلی داشته اند را از ذهن خود پاک کنند. ارتباطاتی که با او داشته، لحظات خوشی که در کنار هم داشته اند را به طور کلی از زندگی خود حذف کنند. با وجود این توصیه ها، اما اصل قضیه که همان مراجعه به روانشناس است پا بر جا است و به همین علت مشاوره و مراجعه به روانشناس و دارو درمانی را باید برای بهبود زندگی خود داشته باشند. در صورتی که این توصیه ها را به کار بگیرند و مراجعه لازم به روانشناس و مشاوره و دارو درمانی انجام دهند، به زندگی عادی بر گشته و تمایلات جنسی دوباره در ایشان به وجود می آید.
پاسخ دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه:
اولین قضیه در مساله ایشان این است که باید مشاوره شده و درمان شوند و پیشنهاد می کنیم حتما به دنبال درمان خود باشند و توصیه مان این است که حتما به یک مشاور و روانشناس مراجعه کنند. اما اگر نمی خواهند نزد روانشناس بروند، باید گفت که ایشان پس از این که رابطه شان را با دختر اول بهم خورده دچار بیماری افسردگی شده اند و در این میان بدون این که بیماری شان را درمان کنند، این بار ارتباط دیگری را با دختر دیگری آغاز کرده اند. در حالی که پس از بروز بیماری ابتدا باید درمان می شدند و پس از آن دوباره ازدواج می کردند. پس باید با یک روانشناس صحبت کنند تا با استفاده از تکنیک های درمانی ضد افسردگی بتواند خودش را درمان کند. پس از این که افسردگی شان درمان شد تمایلات جنسی شان دوباره بیدار می شود. به ایشان پیشنهاد می کنیم تا خوبی های همسرشان را ببینند. لحظات خوبی که با هم داشته اند را یادآوری کنند و به داشتن لحظات شاد و خوب با یکدیگر کمک کند، همچنین اگر ورزش نمی کنند، ورزش کنند، طناب بزنند در خانه بار فیکس و دمبل بزنند. باشگاه بروند و تنها نباشند و در گروه و در حضور جمع قرار بگیرند. اگر شغلی ندارند، شغلی انتخاب کنند. ارتباط و تعاملش را با دیگران بیشتر کند. اگر می خواهند ادامه تحصیل بدهند این کار را انجام بدهند تا آرام آرام به سمت بهتر شدن پیش بروند. ضمن این که همسرشان هم بهتر است از شوهرشان نپرسند که چرا این طوری هستی؟ و به جایش نقاط مثبتش را به او یاد آوری کند. کار دیگری که این آقا می توانند انجام دهند این است که افکار مثبت را در خود تقویت کنند و رفتارهایی که سر می زند را به شکل یادداشت بنویسند. به خصوص رفتارهای مثبت شان را و بگویند که من چقدر توانمند هستم و احساس خوبی دارم. روش دیگر این است که تفکرات ذهنی که نسبت به دختر قبلی داشته اند را از ذهن خود پاک کنند. ارتباطاتی که با او داشته، لحظات خوشی که در کنار هم داشته اند را به طور کلی از زندگی خود حذف کنند. با وجود این توصیه ها، اما اصل قضیه که همان مراجعه به روانشناس است پا بر جا است و به همین علت مشاوره و مراجعه به روانشناس و دارو درمانی را باید برای بهبود زندگی خود داشته باشند. در صورتی که این توصیه ها را به کار بگیرند و مراجعه لازم به روانشناس و مشاوره و دارو درمانی انجام دهند، به زندگی عادی بر گشته و تمایلات جنسی دوباره در ایشان به وجود می آید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼