کلید خوشبختی در زندگی زناشویی، چیست؟
حداقل یک بار و حداکثر دو بار ارتباط تلفنی در روز را برای احوالپرسی یا رفع سوال و مشکل طبیعی است اما ...
سریالهای کمدی را به خاطر بیاورید؛ یک آقایی تلفن به دست برای همسرش در آن طرف خط آواز میخواند و همکارانش با تمسخر به او نگاه میکنند. این یک کلیشه قدیمی درباره مردان «زن ذلیل» است، دلاورانی که به مکالمات طولانی با همسرشان شناخته میشوند. اما ریشه این شوخی از کجاست؟ از بیعلاقگی شوهران برای تلفنی حرف زدن با همسرشان.
سوژهای که مورد توجهی برخی از مادران هم واقع شده بود و آنها را به بحث درباره باید و نباید ارتباط تلفنی با همسران کشانده بود. اما واقعا مشکل شوهران با تلفن چیست؟ این سوالی است که از مهراندخت پورشایگان، روانشناس میپرسم و او جواب میدهد: ذات و سرشت آقایان اینگونه است؛ آنها به اندازه خانمها اهل صحبت نیستند و اگر قرار باشد روزی چند بار تلفنی با همسرشان صحبت کنند از خودشان میپرسند: «باید چه بگوییم؟ اصلا درباره چه موضوعی حرف بزنیم؟» برای آنها خیلی عجیب است که در طول روز چندین بار با همسرشان در ارتباط باشند بدون اینکه سوال یا مساله خاصی پیشامد کرده باشد.
البته باید حساب همسران را در دوران نامزدی، وقتی که مدام میخواهند تبادل احساسات کنند با همسرانی که ۵سال از زندگی مشترک آنها گذشته است، جدا کرد.
پورشایگان درباره زنانی که به تماسهای تلفنی مکرر با همسرشان علاقه نشان میدهند را این طور توصیف میکند: اینها زنان مضطربی هستند که به طور مداوم نگران هستند و با تماسهای پیدرپی سعی میکنند سر درآورند که همسرشان وقتی پیش آنها نیست چه میکند؟ این نگرانی و اضطراب ممکن است به خاطر تجربههای فرد از دیدهها و شنیدههایش از اطرافیان باشد؛ گاهی نیز ممکن است رفتار خود شوهر باعث این حساسیت خانم شده باشد به طوری که نتواند به او اعتماد کند. در هر حال رفتار افراطی خانمها در ارتباط تلفنی نشانه وابستگی بیش از حد یا نگرانی بیش از حد است. که در هر صورت شوهران را کلافه و دلزده میکند.
پورشایگان حداقل یک بار و حداکثر دو بار ارتباط تلفنی در روز را برای احوالپرسی یا رفع سوال و مشکل طبیعی میداند و به زنانی که همسرانشان نسبت به همین ارتباط طبیعی نیز واکنش منفی نشان میدهند، توصیه میکند: هر یک از زوجین نیازهایی و انتظاراتی دارند که میخواهند از طرف مقابل مورد توجه واقع شود.
بسیاری از خانمها درباره نیازهای خودشان با همسرشان صحبت نمیکنند و به مرور زمان با واکنشهای منفی همسرشان این نیاز به صورت یک احساس سرخوردگی انباشته میشود. وقتی طاقتشان سر میآید و لب به صحبت باز میکنند که این حس به صورت خشم بروز میکند و با لحن سرزنش و حالت انتقادی منظورشان را بیان میکنند. اما همین لحن، همسرشان را در مقابل آنها قرار میدهد و باعث میشود که حالت تدافعی به خود بگیرند یا او را متهم به کنترل کردن خود کنند. بهتر است در آرامش و قبل از تبدیل شدن یک مساله کوچک به یک مشکل بزرگ درباره این انتظار خود با همسرتان صحبت کنید و در مقابل نیز به نیازها و خواستههای او احترام بگذارید.
سوژهای که مورد توجهی برخی از مادران هم واقع شده بود و آنها را به بحث درباره باید و نباید ارتباط تلفنی با همسران کشانده بود. اما واقعا مشکل شوهران با تلفن چیست؟ این سوالی است که از مهراندخت پورشایگان، روانشناس میپرسم و او جواب میدهد: ذات و سرشت آقایان اینگونه است؛ آنها به اندازه خانمها اهل صحبت نیستند و اگر قرار باشد روزی چند بار تلفنی با همسرشان صحبت کنند از خودشان میپرسند: «باید چه بگوییم؟ اصلا درباره چه موضوعی حرف بزنیم؟» برای آنها خیلی عجیب است که در طول روز چندین بار با همسرشان در ارتباط باشند بدون اینکه سوال یا مساله خاصی پیشامد کرده باشد.
البته باید حساب همسران را در دوران نامزدی، وقتی که مدام میخواهند تبادل احساسات کنند با همسرانی که ۵سال از زندگی مشترک آنها گذشته است، جدا کرد.
پورشایگان درباره زنانی که به تماسهای تلفنی مکرر با همسرشان علاقه نشان میدهند را این طور توصیف میکند: اینها زنان مضطربی هستند که به طور مداوم نگران هستند و با تماسهای پیدرپی سعی میکنند سر درآورند که همسرشان وقتی پیش آنها نیست چه میکند؟ این نگرانی و اضطراب ممکن است به خاطر تجربههای فرد از دیدهها و شنیدههایش از اطرافیان باشد؛ گاهی نیز ممکن است رفتار خود شوهر باعث این حساسیت خانم شده باشد به طوری که نتواند به او اعتماد کند. در هر حال رفتار افراطی خانمها در ارتباط تلفنی نشانه وابستگی بیش از حد یا نگرانی بیش از حد است. که در هر صورت شوهران را کلافه و دلزده میکند.
پورشایگان حداقل یک بار و حداکثر دو بار ارتباط تلفنی در روز را برای احوالپرسی یا رفع سوال و مشکل طبیعی میداند و به زنانی که همسرانشان نسبت به همین ارتباط طبیعی نیز واکنش منفی نشان میدهند، توصیه میکند: هر یک از زوجین نیازهایی و انتظاراتی دارند که میخواهند از طرف مقابل مورد توجه واقع شود.
بسیاری از خانمها درباره نیازهای خودشان با همسرشان صحبت نمیکنند و به مرور زمان با واکنشهای منفی همسرشان این نیاز به صورت یک احساس سرخوردگی انباشته میشود. وقتی طاقتشان سر میآید و لب به صحبت باز میکنند که این حس به صورت خشم بروز میکند و با لحن سرزنش و حالت انتقادی منظورشان را بیان میکنند. اما همین لحن، همسرشان را در مقابل آنها قرار میدهد و باعث میشود که حالت تدافعی به خود بگیرند یا او را متهم به کنترل کردن خود کنند. بهتر است در آرامش و قبل از تبدیل شدن یک مساله کوچک به یک مشکل بزرگ درباره این انتظار خود با همسرتان صحبت کنید و در مقابل نیز به نیازها و خواستههای او احترام بگذارید.
منبع:
نی نی سایت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼