۹۳۴۶۰
۵۴۴۸
۵۴۴۸

برنامه زندگی بعد از ازدواج، چگونه است؟

همه انسان‌ها دوست دارند برای خود محدوده‌ای مشخص و حریم شخصی ویژه‌ای داشته باشند که هیچ‌کس به آن راهی نداشته باشد.

همه انسان‌ها دوست دارند برای خود محدوده‌ای مشخص و حریم شخصی ویژه‌ای داشته باشند که هیچ‌کس به آن راهی نداشته باشد. اما در زندگی زناشویی این حریم شخصی تعریف دیگری دارد. ما در زندگی مشترک تا چه حد اجازه داریم به حریم شخصی یکدیگر نزدیک شویم؟ معنی حریم خصوصی زن و شوهر چیست و چطور می‌توانیم به‌گونه‌ای رفتار کنیم که علاوه بر این‌که به حریم یکدیگر احترام بگذاریم، بتوانیم از بودن در کنار یکدیگر هم لذت ببریم.
حریم شخصی تابعی از مکان نیست، بلکه تابعی از تفکر خانوادگی انسان‌هاست. در واقع حریم خصوصی یا شخصی در رابطه با زندگی مشترک به این معنی است که هر دو طرف، فرصتی برای خلوت و انتخاب به همدیگر بدهند. چون گاهی حتی بعضی مردان می‌خواهند در مورد همه مسائل شخصی همسرشان نظر بدهند؛ البته این‌که بخواهیم گاهی مطابق میل همدیگر رفتار کنیم اشکالی ندارد و می‌توانیم در مورد یکدیگر نظر بدهیم؛ ولی نظری از موضع حمایت، پشتیبانی و همکاری، نه از موضع مثلا کسی که می‌خواهد همه چیز را تحت‌کنترل خود دربیاورد؛ حتی رنگ لباس همسرش را. این یعنی وارد حریم خصوصی یکدیگر شدن و این‌که به انتخاب‌های یکدیگر احترام نمی‌گذاریم. بنابراین می‌توان گفت حریم خصوصی به معنای احترام به انتخاب طرف مقابل است.

حریم شخصی قبل و بعد از ازدواج
همه افراد پیش از ازدواج در حریم فردی و شخصی خود به سر می‌برند و بسیاری از مسائل آنها فقط به خودشان مربوط می‌شود و در اصطلاح عامیانه هر کاری می‌کنند به نوعی فقط به خودشان ربط دارد و کمتر باید برای انجام کارهایشان پاسخگوی دیگران باشند. البته افراد در سنین نوجوانی و اوایل جوانی در مقابل خانواده مسئول هستند و باید در قبال کار‌های خود پاسخگو باشند. ولی در حال حاضر با توجه به این‌که سن ازدواج بالا رفته، جوان‌ها معمولا آزادترند و به این ترتیب زودتر به استقلال می‌رسند و معمولا کسی هم وارد حریم آنها نمی‌شود تا زمانی که ازدواج کنند.
در این دوران خودشان تصمیم می‌گیرند کجا بروند، با چه کسانی بیشتر ارتباط داشته باشند و با چه کسانی کمتر... اما قبل از ازدواج باید از این موضوع آگاه باشیم که ازدواج، آزادی عمل ما را محدود می‌کند و در برابر طرف مقابل خود مسئولیت‌هایی داریم.
دختران و پسران مجرد باید بدانند اگر قبلا خودشان به تنهایی تصمیم می‌گرفتند، بعد از ازدواج باید با همفکری یکدیگر این کار را انجام دهند. بنابراین ما در آستانه ازدواج باید یاد بگیریم با روحیه جمعی و مشورت و هماهنگی آشنا شویم؛ به همین خاطر هم وقتی سن ازدواج بالاتر می‌رود، افراد نمی‌توانند با مشورت و حضور شخص دیگری برای زندگی، خودشان تصمیم بگیرند و گاهی در این موارد دچار مشکل می‌شوند.

شکل‌گیری دوباره خانواده
ما با ازدواج دوباره وارد فضایی می‌شویم که حریم خانواده در آن شکل گرفته، در قبال کارهایمان مسئول هستیم و باید در مورد آنها به شخص دیگری هم (همسرمان) پاسخگو باشیم، برای نمونه درکارهایی مانند شرکت در بعضی مجامع، ارتباط برقرار کردن با گروه‌ها و افراد خاص یا حتی انتخاب‌هایی مثل انتخاب شغل، تصمیم برای ادامه تحصیل، انتخاب دوستان جدید و... همسر ما نیز باید در جریان باشد؛ ضمن این‌که در کارها و انتخاب‌هایمان هم حامی و پشتیبان ماست.
در واقع باید در نظر داشته باشیم که ازدواج حریم خصوصی و شخصی ما را محدود می‌کند؛ یعنی وقتی ازدواج می‌کنیم باید بپذیریم که در انتخاب‌های ما فرد دیگری هم سهیم است و این حق را باید برای او قائل باشیم. اما نکته مهم در چگونگی رعایت حد و حدود این حریم و محدودیت‌هاست.

شناخت صحیح از رابطه زناشویی
بعضی افراد فکر می‌کنند وقتی ازدواج کنند، اصلا وارد حریم خصوصی همدیگر نمی‌شوند و حریم یکدیگر را مخدوش نمی‌کنند. هر کسی هر کاری خواست می‌تواند بکند و ربطی هم به دیگری ندارد و زن وشوهر نباید هیچ مزاحمتی برای یکدیگر داشته باشند. اما فراموش نکنیم که به این ترتیب هیچ زندگی و خانواده‌ای شکل نمی‌گیرد. زیرا ما نمی‌توانیم بگوییم ازدواج می‌کنیم، ولی همچنان هر کاری می‌خواهیم به‌تنهایی انجام می‌دهیم.
این تفکر با فلسفه ازدواج مغایرت دارد، چون اصلا معنای ازدواج این نیست که هر کس راه خود را برود. در واقع زوجین حتما باید قبل از ازدواج از شرایط ورود به رابطه زناشویی مطلع باشند و بدانند که در هر صورت زندگی مشترک، محدودیت‌های خاص خود را دارد و در واقع همسر ما حق دارد همان‌طور که شریک زندگی ماست، همراه ما هم باشد.

لزوم تغییر سبک زندگی
کارشناسان می‌گویند همکاری زوجین با یکدیگر باید در قالب یک فرصت باشد به‌گونه‌ای که بتوانند از یکدیگر حمایت کنند و در شرایط سخت حامی و پشتیبان یکدیگر باشند. اما این موضوع تا چه اندازه، بر چه اساسی و با چه شاخص‌هایی باید انجام شود؟
همان‌گونه که در زندگی مشترک حتما در بعضی حوزه‌ها با محدودیت‌هایی مواجه هستیم، در بسیاری از موارد هم این ارتباط برای ما نقش حمایت‌کننده و پشتیبان را خواهد داشت، حمایتی که قبل از آن تجربه‌اش نکرده‌ایم. بنابراین ازدواج همان‌گونه که برای ما فرصت‌هایی ایجاد می‌کند، گاهی نیز آزادی عمل ما را با محدود می‌نماید و برای این‌که بتوانیم بهتر این حمایت‌ها و محدودیت‌ها را در کنار هم بپذیریم باید از قبل خودمان را برای ورود و پذیرش این شرایط آماده کنیم و در واقع سبک زندگی خودمان را تغییر دهیم. یعنی یک فرد مجرد پیش از ازدواج قطعا آزادی عمل بیشتری در ارتباطات خود دارد؛ برای بودن در کنار دوستان و مسافرت رفتن، ساعت‌های طولانی در فضای مجازی بودن، انتخاب شغل و... در صورتی که با ازدواج طبعا نوع این‌گونه فعالیت‌ها باید تغییر کند و زن و شوهر با رعایت ضوابط جدیدی که لازمه یک زندگی زناشویی و ارتباط دو نفره است، همراه شوند.

همراهی‌های تهدیدآمیز
اما شکل تهدیدآمیز ارتباط زناشویی این است که زوجین بعد از ازدواج مانع حرکت، پیشرفت وتلاش یکدیگر شده و اصولا هیچ حریم خصوصی را برای همدیگر قائل نشوند. همراهی‌های تهدیدآمیز زمانی است که زوجین هیچ‌گونه فضای شخصی برای یکدیگر در نظر نمی‌گیرند، یعنی مثلا مردی اجازه ندهد که همسرش در هیچ فعالیت اجتماعی مشارکت داشته باشد. این‌گونه رفتارها را در واقع می‌توان تهدیدی دانست که فرد احساس کند پیش از ازدواج از آرامش و آزادی عمل بیشتری برخوردار بوده است. بنابراین تنها چیزی که می‌تواند رابطه ما را با حفظ حریم‌های خصوصی‌مان بالا ببرد، شاخص اعتماد است.

تاکتیک به جای تکنیک
ما با ورود به زندگی زناشویی باید با مهارت‌هایی از جمله مشارکت، همکاری و تشریک مساعی با یکدیگر آشنا شویم، زیرا در زندگی زناشویی برای انجام هر کاری باید بتوانیم طرف مقابل را متقاعد کنیم یا خودمان متقاعد بشویم، ولی معمولا ما ایرانی‌ها همان‌گونه که در ورزش‌های انفرادی مثل کشتی موفق‌تر ظاهر می‌شویم، در همکاری کردن با طرف مقابل خود کمتر موفق هستیم؛ چون بیشتر در «تکنیک» موفق هستیم تا «تاکتیک». در تکنیک، افراد (دو نفر در رابطه) تصمیم‌گیرنده نیستند و خود شخص تصمیم می‌گیرد. مثل رانندگی که یک شخص خود به‌تنهایی می‌راند. در ورزش‌های انفرادی همیشه یک نفر تصمیم‌گیرنده است.
در ازدواج نیز ما باید از روحیه شخصی و یک نفره به روحیه جمعی و تصمیمات دو نفره برسیم که این خود بخشی از تغییر در سبک زندگی مجردی به متاهلی است؛ یعنی ما از تکنیک به سمت تاکتیک حرکت می‌کنیم. بنابراین باید توان متقاعدکردن طرف مقابل را داشته باشیم به علاوه این‌که انعطاف داشته باشیم و بتوانیم استدلال‌های همسرمان را هم بپذیریم و سازگاری بیشتری با او داشته باشیم.

عدم درک مخاطب
وقتی ما در دوران مجردی عادت کرده باشیم به‌تنهایی برای همه چیز تصمیم بگیریم معمولا بسختی می‌توانیم طرف مقابل خود را درک کنیم و به نظر و حریم خصوصی او هم احترام بگذاریم؛ یعنی ما دوست داریم به اصطلاح حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و توقع هم داریم طرف مقابل هم حرف ما را بپذیرد. البته این موضوع در مردان بسیار بیشتر است، چون احساس می‌کنند مدیریت زندگی با آنهاست و همسرشان باید مطیع فرمان آنها باشد.

مهارت تشریک مساعی و احترام به طرف مقابل
بهترین کار برای حفظ حریم زناشویی این است که ما پیش از ازدواج و در واقع از دوران نوجوانی و حتی پیش از آن با مهارت‌های مختلف همکاری و پذیرش نظر دیگران، صحبت‌کردن و گفت‌وگو‌های سازنده، درست و احترام به حریم آنها و مرز بین صمیمیت و دخالت آشنا شویم. در واقع از لحاظ فطری، انسان‌ها نیاز دارند مستقل باشند و خودشان تصمیم بگیرند و حریم خصوصی هم برای خودشان داشته باشند و این خواسته‌ای است که ما از کودکی با آن آشنا هستیم. حتی در مورد یک کودک یکی دو ساله هم ممکن است در بعضی از واکنش‌هایش نسبت به اتفاقات اطرافش بتوانیم این موضوع را ببینیم که او هم دوست دارد انتخاب‌های خودش را داشته باشد.

احترام متقابل
معمولا مشکل در ارتباط، زمانی به وجود می‌آید که ما به انتخاب یکدیگر احترام نمی‌گذاریم .هیچ اشکالی ندارد همسران گاهی به یکدیگر اجازه بدهند خودشان انتخاب کنند و مسئولیت انتخاب‌های غلط خود را هم برعهده بگیرند حجت‌الاسلام گلی در این باره می‌گوید: حریم خصوصی به این معنی نیست که ما اجازه ندهیم افراد خودشان مستقل تصمیم بگیرند. انتخاب، حق هر زن و شوهری است و ما باید این را بپذیریم، ولی این موضوع به این مفهوم نیست که ما در انتخاب‌های خود کاملا آزاد باشیم و شیوه زندگی کردن و صرف کردن وقت‌هایمان در زندگی زناشویی مانند زمان مجردی باشد و خودمان به تنهایی در زندگی تصمیم بگیریم، زیرا ازدواج در واقع یعنی رفتن به سمت جمعی زندگی کردن و جمعی تصمیم گرفتن.

راهکارهای عملی
در واقع در زندگی زناشویی برای این‌که بتوانیم حریم یکدیگر را حفظ کنیم باید بپذیریم همسر ما حق دارد تصمیماتی بگیرد و در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی او هم صاحب اختیار است. حتی ممکن است این تصمیمات از نظر ما غلط باشد ولی او حق دارد خودش تصمیم بگیرد و خودش هم هزینه تصمیماتش را بپردازد. اما در برخی از عرصه‌های زندگی هم ممکن است دستورات او نقش اساسی داشته باشد و تحول زیادی در زندگی ما به‌وجود بیاورد که در این مواقع باید با حوصله تلاش کنیم که طرف مقابل را متقاعد کنیم و علاوه بر آن استدلال‌های طرف مقابل را هم بپذیریم. در واقع بخشی از موضوع حریم خصوصی به مناسبات و ارتباطات و انتخاب‌های برقراری شیوه‌های ارتباطی افراد برمی گردد که معمولا در زندگی‌های امروزی (به‌ویژه در مورد زوج‌های جوان) مشکلاتی را ایجاد کرده، چراکه هر یک از زوجین می‌خواهند خودشان ارتباطات شغلی و کاری خود را انتخاب کنند، اما همسرشان گاهی اوقات از این کار گله‌مند هستند.

این روزها بودن در فضای مجازی و گروه‌های تلگرامی و... برای همه و بویژه زن و شوهرها مشکلات زیادی فراهم کرده که ریشه اغلب آنها را می‌توان در همین حفظ حریم خصوصی دانست. چه‌بسا ارتباط‌های ناشایستی که به همین بهانه برای همسران اتفاق می‌افتد و باعث مشاجره و حتی گاه جدایی می‌شود. ریشه‌های این مشکلات را باید نبود اعتماد و رفتارهایی دانست که به بی‌اعتمادی همسران دامن می‌زند. فرض کنید همسر شما در فضاهای مجازی زیاد فعالیت دارد یا در مجموعه‌ای از دوستان مجازی خود عضو است. اگردر این فضا اعتماد حاکم باشد لزومی برای کنترل دو طرف وجود ندارد. یعنی اگر شاخص اعتماد صحیح حاکم باشد و همسران به یکدیگر اعتماد داشته باشند، آن‌وقت درصدد کنترل و نظارت و وارد شدن در حریم‌های خصوصی یکدیگر برنمی‌آیند.

ولی وقتی استفاده از فضای مجازی از حد گذشت و در واقع ارتباط‌های مجازی جای شریک زندگی را گرفت، حساسیت‌ها زیاد می‌شود و زوجین در تلاش برای کنترل یکدیگر برمی‌آیند و گاهی همسران به خود اجازه می‌دهند که حتی موبایل و وسایل شخصی طرف مقابلشان را هم وارسی کنند. در این مواقع اگر اعتماد بر ارتباط حاکم باشد، مشکلات به حداقل می‌رسد و اصلا لزومی به انجام این‌گونه کارها باقی نمی‌ماند. در واقع ما در این مواقع باید تا جایی که ممکن است اعتماد خود را از طریق مشارکت همسر خود با فضای شخصی خود ثابت کنیم؛ یعنی اگر زوجین در فضای مجازی در گروه‌هایی عضو هستند، هیچ مانعی ندارد که همسرشان را هم در آن گروه‌ها عضو کنند و او را هم در این‌گونه کارها مشارکت بدهند.
موبایل یا ایمیل خود را (البته نه از سر اجبار و ترس) در اختیار همسرشان قرار بدهند و اگر احساس می‌کنند که او به این ترتیب احساس اطمینان بیشتری خواهد کرد. بعد از این اعتمادسازی، نگرانی طرف مقابل هم کمتر می‌شود زیرا با ایجاد چنین فضایی دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. ولی اگر با رعایت تمام این موارد، باز هم همسرتان در این خصوص مشکل داشته باشد بهتر است از یک مشاور کمک بگیرد تا راهنمایی‌های لازم را در اختیارش قرار دهد.
در واقع ما برای افزایش اعتمادآفرینی باید رفتار صادقانه‌ای داشته باشیم. به‌طور کلی ما در زندگی زناشویی اجازه نداریم فضای خصوصی یکدیگر را چک کنیم، اما نباید این بی‌اعتمادی را با رفتارهای اشتباه و افراط دامن بزنیم، چون اگر فضایی به‌وجود بیاید که یک طرف بیش از حد به سوی کنترل و تجسس کار‌های طرف مقابل برود، زن و شوهر کم‌کم از هم دور می‌شوند.
بهترین کار برای این‌که چنین شرایطی پیش نیاید این است که با تجسس‌های بیهوده، فضای پلیسی ایجاد نکنیم و با ایجاد فضای عاطفی و محبت به همسر خود، اعتماد را در او به‌وجود بیاوریم.
فراموش نکنیم زندگی زناشویی آزمونی است که باید به کمک هم در آن موفق شویم، نه این‌که فقط بخواهیم با یکدیگر زندگی کنیم. چگونه زندگی کردن هم بسیار مهم است. باید تلاش کنیم از صد نمره حداقل نمره 51 را در این آزمون کسب کنیم؛ زیرا در غیر این صورت موفق نبوده‌ایم و چه‌بسا از لحاظ عاطفی سال‌هاست که از یکدیگر جدا شده‌ایم.


محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.