مشکلات ناشی از ناباروری، چه پیامدهای روانی دارد؟
زنانی که عامل ناباروری آنان همسرانشان هستند یا ناباروریشان دلیل نا معلومی دارد، وضعیت روانی بهتری دارند.
بر اساس یک مطالعه منتشر شده در فصلنامه تخصصی باروری که یکی از ژورنالهای پیشتاز پزشکی در زمینه بارداری است، این مطالعه برای نخستین بار عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان را روی گروه بزرگی از زنان (بیش از ۷۰۰۰ نفر) طی ۱۰ سال از درمانهای ناموفق باروری مورد بررسی قرار داده است. در واقع این عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان میتوانند شامل داشتن فرزند، امیدواری به فرزندآوری و همچنین بیماری و درمانهای پزشکی آنها باشد.
به اعتقاد یکی از متخصصان در این مطالعه، زنانی که درمان های ناباروری دارند و هنوز موفق به فرزندآوری نشده اند، نسبت به کسانی که این شرایط را پذیرفته اند، مشکلات روانی شدیدی دارند. با این حال مطالعات گذشته نشان میدهد که این مساله شدیدا به داشتن فرزند بستگی دارد. متخصصان معتقدند که یافته های آنان تنها از رابطه میان آرزوهای محقق نشده برای داشتن فرزند و بیماری های شدید روانی حکایت دارد و این به معنای تاثیر بچه دار نشدن بر ایجاد مشکلات روانی نیست.
برای این مطالعه پاسخ های ۷۱۴۸ زنی که شروع به درمان ناباروری در یکی از بیمارستانهای هلند کرده بودند بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ میلادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این پرسشنامه ها از اطلاعاتی در مورد سن، وضعیت تاهل، تحصیلات، وضعیت یائسگی، ناباروری خود، یا همسر و یا وضعیت نامعلوم هر دو و درمان های صورت گرفته برای زنان سوال شده بود. همچنین در خصوص داشتن فرزند (فرزند واقعی یا فرزند خوانده) و امیدواری این زنان نسبت به آینده برای داشتن فرزند نیز پرسیده شده بود.
این مطالعه همچنین نشان میدهد، زنانی که عامل ناباروری آنان همسرانشان هستند یا ناباروریشان دلیل نا معلومی دارد، وضعیت روانی بهتری دارند. همچنین زنانی که شروع درمان آن ها در سنین بالاتری صورت گرفته نسبت به زنانی که در سنین پایین تری شروع به این کار میکنند در وضعیت روانی بهتری قرار دارند. علاوه بر این زنان با تحصیلات بالاتر نیز در این زمینه از سلامت روان بهتری نسبت به زنان با تحصیلات پایین تر برخوردار هستند.
به گفته متخصصان این مطالعه اهمیت مراقبت های روانی در زنان نابارور به ویژه سازگاری آن ها با این مساله در بلند مدت صرف نظر از نتیجه درمان را پر رنگ میکند. پزشکان این بیماران باید در طول دوره درمان احتمال شکست روش های درمانی را به بیمار گوشزد کنند و انجام مشاورههای مختلف پس از درمان نیز در صورت موفقیت آمیز بودن یا نبودن درمان، باید صورت بگیرد.
تئوری های روانشناسی میگویند که هر چقدر یک هدف برای فردی با ارزش باشد تحمل نرسیدن به آن برایش سخت تر خواهد بود. نداشتن اهداف معنی دار در زندگی نیز عامل دیگری است. پس به نفع این زنان است تا اهداف دیگری را نیز در زندگیشان قرار دهند که یکی از این اهداف میتواند کارهای بیرون از منزل باشد. به اعتقاد روانشناسان، امروزه ما در جوامعی زندگی میکنیم که تصمیمات و توقعات ما آن را در بر گرفته است. با این حال هم اکنون زمان آن رسیده که با شرایط موجود سازگار شده و از اهدافی که قابلیت دسترسی ندارند صرف نظر کنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼