درک نوزاد از محیط اطراف، چگونه است؟
آیا هیچ توجه کرده ید که کودک چهار ماهه تان از آنچه در اطرافش اتفاق میافتد درکی دارد یا خیر؟ این توانایی نشانه بارز قدرت تفکر در اوست.
آیا هیچ توجه کرده ید که کودک چهار ماهه تان از آنچه در اطرافش اتفاق میافتد درکی دارد یا خیر؟ در مجموع، اگر چه تا به حال حتماً متوجه شده اید که چه وقت احساس راحتی میکند و چه زمان ناراحت است ولی شاید علائمی که نشان دهنده فکر کردن واقعی او باشد، برایتان آشکار نباشد. به دلیل اینکه محدوده حافظه و دقت او در حال گسترش است، میتوانید شاهد باشید که نه تنها اطلاعات را جذب میکند، بلکه آنها را برای انجام آگاهانه فعالیت های روزانه خود به کار میبرد. این توانایی نشانه بارز قدرت تفکر در اوست، زیرا اگر تفکر نباشد، امکان استفاده از اطلاعات ممکن نخواهد بود.
در طول این مرحله، یکی از مهم ترین وظایف ذهن ، پالایش مفاهیم اطلاعات کسب شده، یعنی درک اصل علمی ( رابطه بین علت و معلول ) است. شاید بین چهار و پنج ماهگی باشد که به طور تصادفی به این مفهوم پی میبرد. ممکن است وقتی به تشک خود لگد می زند، متوجه شود که با این عمل تختش تکان می خورد یا ممکن است متوجه شود که جغجغه فقط در زمانی به صدا در میآیدکه آن را تکان دهد یا ضربه ای به آن بزند، بنابراین میتواند چنین کارهای جالبی انجام دهد و چیزهای دیگری را تجربه کند تا شاهد بروز اتفاقهای تازهای باشد.
کودک به سرعت کشف میکند وقتی بعضی اشیاء مثل یک دسته کلید یا یک زنگوله را تکان میدهد. صدای جالبی میدهند. وقتی شیئی را روی میز می کوبد یا آن را به زمین می اندازد، واکنش هایی در اطرافیان ایجاد میشود که قیافه گرفتن یا صداهای معترض و عکس العمل های دیگری را به دنبال خواهد داشت.
بعد از این تجربه، خیلی زود با قصد قبلی انداختن شیء را تکرار میکند تا وقتی آن وسیله را از روی زمین بر میدارید، تماشایتان کند ( رسیدن به یک اصل دیگر، یعنی قانون عمل و عکس العمل ).
گاهی این اذیت و آزارها برای او، یک راه مهم درک و یادگیری « علت و معلول » و محک زدن توانایی هایش در اثرگذاری به محیط است.
مهم است که با درک این موضوع، وسایل مورد نیاز برای انجام این تجربهها را در اختیارش بگذارید تا تشویق شود « تئوری های » خود را بارها و بارها در عمل محک بزند. این کار به طور ناخودآگاه یک راه علمی رسیدن به حقیقت است که آن را به زبان علمی « تجربه و استناج » یا نتیجه گیری مینامند، اما باید مطمئن باشید چیزهایی را که در اختیارشان قرار میدهید، نشکن، سبک و به اندازه کافی بزرگ هستند و امکان بلع آنها را ندارد. میتوانید از اسباب بازی های معمولی که از آنها خسته شده و علاقهاش را نسبت به آنها از دست داده یا قاشق های پلاستیکی یا چوبی، فنجان های نشکن و سرپوش ظروف استفاده کنید.
یکی دیگر از کشفیات بزرگ او در این مرحله این است که می فهمد خارج شدن اشیاء از دید او، به معنی آن است که از بین رفته اند. رسیدن به این واقعیت، اصلی است که آن را « اصل بقاء ماده » مینامند.
در چند ماه اول تولد، کودک تصور میکند که دنیا همان محدوده ای است که قادر به دیدن آن است. وقتی اتاق او را ترک میکردید، از دنیای هستیاش محو میشدهاید وقتی بر میگشتید، از دید او شخص دیگری بودهاید.
در تمام موارد مشابه دیگر، مثلاً وقتی یک اسباب بازی را در زیر یک پتو یا داخل جعبه ای میگذاشتید تا از دیدش خارج شود، تصور میکرده برای همیشه از بین رفته و نباید انتظار بازگشت آن را داشته باشد.
اما بعد از چهار ماهگی، گاه متوجه میشود که « هستی » دائمی تر از آن چیزی است که تصور می کرده است. شما همانی هستید که هرروز صبح به او سلام میگویید. خرس عروسکی افتاد روی زمین، همان است که شب قبل در کنار بسترش بوده است.
با استفاده از بازی قایم باشک و مشاهده رفت آمد اشخاص دور و برش، اطلاعات او در زمینه تداوم ماندگاری اشیاء، با گذشت زمان افزایش مییابد.
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼