الگوی کودکان خود باشید
هیچ پدر و مادری را نمیتوان یافت که به تربیت و راهنمایی فرزند خود علاقه نداشته باشد چه پدران و مادران تحصیل کرده و چه تحصیل نکرده همیشه سعی خود را بر آن داشته اند فرزندان خود را سعادتمند و خوشبخت ببینند.
مهر: یکی از روشهای تربیتی که از دیدگاه پیشوایان دینی و مکاتب الهی مورد تأیید قرار گرفته است روش الگوی مناسب برای تربیت کودکان است. نکته بسیار مهم و دقیق در مورد روش تربیتی این است که همیشه به صورت مستقیم به کار تربیتی نپردازیم و اصول تربیتی را گاهی به طور غیر مستقیم انجام دهیم، با این کار به حفظ شخصیت کودک توجه داشته ایم. زیرا در این روش خود را به کودک نزدیک ساخته ایم. بهترین فایده این کار این است که روش تربیتی خود را به کودک تحمیل نکرده ایم. خود کودک آزادانه و از روی رغبت به سمت مربی سوق داده میشود و این حرکت نشان دهنده این است که کودک به رفتارهای کمالی وی برخورد کرده و شیفته و جذب می شود.
هیچ پدر و مادری را نمی توان یافت که به تربیت و راهنمایی فرزند خود علاقه نداشته باشد چه پدران و مادران تحصیل کرده و چه تحصیل نکرده همیشه سعی خود را بر آن داشته اند فرزندان خود را سعادتمند و خوشبخت ببینند و آنها را در این زمینه ارشاد کرده اند و ممکن است با این همه علاقه مندی و راهنمایی، خانوادههایی در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان به توفیق چندانی دست نیافته باشند.
نکته حائز اهمیت این است که چرا برخی در این امر موفق نمیشوند متأسفانه بعضی از اولیا به راه و روش تعلیم و تربیت آگاهی ندارند و صلاحیت تربیت فرزندان را ندارند. پدران و مادران در حین علاقه و شوق تعلیم و تربیت کودکان باید به شیوه های تربیتی آشنایی کامل داشته و آنها را در امر سازندگی به کار بگیرید. هرگز نمی توان به صرف شوق و علاقه به امر تربیت فردی را هدایت و ارشاد کرد، زیرا باید به این واقعیت مهم واقف بود که هرکاری از اسلوب خاصی برخوردار است، برای دستیابی به این مهم در آن کار باید راهکارها به کارگرفته شوند.
شیوه تربیتی زبانی مورد نکوهش قرار گرفته، زیرا در این روش تربیتی علاوه بر عدم توفیق اساساً مشکلات و دشواریهای فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره مینماییم: ۱- در روش تربیتی گفتاری شخصیت کودک نادیده گرفته شده و همه عظمت و شخصیتش نوعاً به باد داده میشود و احساس حقارت و پوچی خواهد کرد. پدران و مادران بدون اینکه خود توجه داشته باشند در هنگام راهنمایی و ارشاد فرزندان آنان را مورد توبیخ و ملامت قرار می می دهند. روشن است در این نوع تربیت طرف به جای پذیرش اصول تربیتی بر میزان لجاجت و انحرافش افزوده خواهد شد و با این کار روحیه طغیانگری و عصیان وی گسترش می یابد.
۲- یک نکته مهم دیگر در روش تربیتی گفتاری این است که شخصیت و عظمت کودک مورد هجوم قرار گرفته، از بین می رود و این ویرانگری شخصیت هنگامی گسترده می شود که در مقابل دیگران و در میان گروه ارشاد صورت گیرد. بسیار واضح است که این روش الگویی مناسب با ساختار شخصیتی انسان نیست. بهترین روش که قبلاً متذکر شدیم همان روش تربیتی غیر مستقیم است که انسانها به طور فطری در برابر کمال به خضوع درآمده و در برابرش مجذوب خواهند شد. اولیا و مربیان به جای اینکه به وسیله گفتار به تربیت انسان پرداخته، خود ا مهذب سازند. روشن است در این صورت کمالات معنوی و روحی خود عامل جذب بوده و انسانها را به هدایت و ارشاد رهنمون خواهد ساخت. کسی که چیزی نداشته باشد نمیتواند به دیگران انتقال دهد پس مربی باید مهذب باشد تا بتواند دیگران را تهذیب نماید.
هیچ پدر و مادری را نمی توان یافت که به تربیت و راهنمایی فرزند خود علاقه نداشته باشد چه پدران و مادران تحصیل کرده و چه تحصیل نکرده همیشه سعی خود را بر آن داشته اند فرزندان خود را سعادتمند و خوشبخت ببینند و آنها را در این زمینه ارشاد کرده اند و ممکن است با این همه علاقه مندی و راهنمایی، خانوادههایی در امر تعلیم و تربیت فرزندانشان به توفیق چندانی دست نیافته باشند.
نکته حائز اهمیت این است که چرا برخی در این امر موفق نمیشوند متأسفانه بعضی از اولیا به راه و روش تعلیم و تربیت آگاهی ندارند و صلاحیت تربیت فرزندان را ندارند. پدران و مادران در حین علاقه و شوق تعلیم و تربیت کودکان باید به شیوه های تربیتی آشنایی کامل داشته و آنها را در امر سازندگی به کار بگیرید. هرگز نمی توان به صرف شوق و علاقه به امر تربیت فردی را هدایت و ارشاد کرد، زیرا باید به این واقعیت مهم واقف بود که هرکاری از اسلوب خاصی برخوردار است، برای دستیابی به این مهم در آن کار باید راهکارها به کارگرفته شوند.
شیوه تربیتی زبانی مورد نکوهش قرار گرفته، زیرا در این روش تربیتی علاوه بر عدم توفیق اساساً مشکلات و دشواریهای فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره مینماییم: ۱- در روش تربیتی گفتاری شخصیت کودک نادیده گرفته شده و همه عظمت و شخصیتش نوعاً به باد داده میشود و احساس حقارت و پوچی خواهد کرد. پدران و مادران بدون اینکه خود توجه داشته باشند در هنگام راهنمایی و ارشاد فرزندان آنان را مورد توبیخ و ملامت قرار می می دهند. روشن است در این نوع تربیت طرف به جای پذیرش اصول تربیتی بر میزان لجاجت و انحرافش افزوده خواهد شد و با این کار روحیه طغیانگری و عصیان وی گسترش می یابد.
۲- یک نکته مهم دیگر در روش تربیتی گفتاری این است که شخصیت و عظمت کودک مورد هجوم قرار گرفته، از بین می رود و این ویرانگری شخصیت هنگامی گسترده می شود که در مقابل دیگران و در میان گروه ارشاد صورت گیرد. بسیار واضح است که این روش الگویی مناسب با ساختار شخصیتی انسان نیست. بهترین روش که قبلاً متذکر شدیم همان روش تربیتی غیر مستقیم است که انسانها به طور فطری در برابر کمال به خضوع درآمده و در برابرش مجذوب خواهند شد. اولیا و مربیان به جای اینکه به وسیله گفتار به تربیت انسان پرداخته، خود ا مهذب سازند. روشن است در این صورت کمالات معنوی و روحی خود عامل جذب بوده و انسانها را به هدایت و ارشاد رهنمون خواهد ساخت. کسی که چیزی نداشته باشد نمیتواند به دیگران انتقال دهد پس مربی باید مهذب باشد تا بتواند دیگران را تهذیب نماید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼