تاثیر موسیقی بر ذهن (۱)
میتواند بهعنوان آرامبخش در تقویت دقت و هوش و رشد و پرورش استعدادهای کودک نوپای شما، حتی بهبود وضعیت تغذیه، خواب و افزایش وزن او مؤثر باشد.
انسان از بدو خلقت برای سازگاری با محیط نیازهای متعددی داشته كه هنر یكی از راههای سازگاری بشر و در خدمت زیبا طلبی، آرامش و نشاط زندگی اوست و موسیقی شكلی از هنر است كه احساس عاطفه، نشاط و شناخت انسان را بدون نیاز به زبان منتقل میكند. بشر اولیه به كمك حنجره و ابزارآلات ابتدایی از سنگ و چوب، موسیقی اولیه را تولید كرده است.
نقاشی روی دیوارها از دوران باستان نشان میدهد كه موسیقی پیشینه طولانی داشته و با آفرینش بشری همراه بوده است. از اینرو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم و آیینهای مختلف همراه موسیقی بهعنوان وسیلهای برای ابراز همبستگی جمعی و از بین بردن ترسها، غمها و ایجاد آرامش و شادی در بین افراد قبیله برگزار میشده است.
موسیقی زبان آرزوها، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگیهای عاطفی و فرهنگی خود موسیقی خاص دارد. با درك موسیقی بروز عواطف زیبا، همدردی و تفاهم بیشتر خواهد شد. موسیقی، غم، شادی، ترس، دلهره و دیگر احوال آدمی را به گویاترین و قابل دركترین زبان بیان میكند.
موسیقی و مشاهیر
آلبرت انیشتین كه بهعنوان باهوشترین انسان جهان مطرح است، در كودكی و زمان مدرسه بسیار تنبل و كم حافظه بوده و یكی از معلمهای او به مادرش گفته بود كه فرزندش را به مدرسه نفرستد و اجازه دهد سركاری آسان برود؛ اما مادر انیشتین هیچگاه باور نداشت كه پسرش خنگ است.
روزی یك مشاور تحصیلی به مادرش پیشنهاد كرد برای فرزندش یك ویولون بخرد! انیشتین در نواختن ویولون پیشرفت كرد و موسیقی موجب شد كه او به نابغهترین فرد جهان تبدیل شود. وی چندین بار در محافل گوناگون اعلام كرد كه ویولون موجب شكوفایی استعدادش شده است. این دانشمند آلمانی به موتزارت و باخ علاقه خاص داشت.
یكی از دوستان او میگوید، هنگامیكه انیشتین در معادلات چند مجهولی عاجز میماند، به موسیقی گوش میكرد یا ویولون مینواخت و سپس تمام مسائل پیچیده ریاضی را به آسانی حل میكرد. دونالدالدینك هپ، برنده جایزه نوبل پزشكی از نورولوژیستهایی است كه با نگرش روانشناسی در زمینه نوروفیزیولوژی موسیقی پژوهشهایی انجام داده است.
وی اعتقاد دارد هوش، ادراك و حتی هیجان با تجربه به دست میآید و ذاتی نیست. هپ، بنیانگذار فرضیه است كه بیان میدارد نوزادان با یك سیستم شبكهای از نورونها زاده میشوند و ارتباط درونی، محیطی و تجربه حسی سبب میشود این شبكه سازمانیافته وسیله تعامل با محیط را فراهم سازد و آنها از راه یادگیری یا تحول پالایش یابند.
یك مجتمع سلولی اساسی نورولوژی اندیشه یا فكر است و بدین ترتیب اثبات میكند چرا حضور یك شیی یا شنیدن یك موسیقی یا ملودی آشنا احتیاج به فكر كردن ندارد و چگونه بوی عطر یا چند نغمه و آهنگ قدیمی خاطرات مربوط به یك یا دونت قدیمی را به یاد ما میآورد.
رشد شخصیتی
میتواند بهعنوان آرامبخش در تقویت دقت و هوش و رشد و پرورش استعدادهای كودك، حتی بهبود وضعیت تغذیه، خواب و افزایش وزن او مؤثر باشد. ابوعلی سینا و رودكی اهمیت خاصی برای موسیقی قائل بودند. فارابی اعتقاد داشت، موسیقی ایجاد انگیزه و نشاط میكند و موجب خیالپردازی انگیز میشود. ارسطو میگوید از موسیقی میتوان در بسیاری از شئون زندگی، تربیت، سرگرمی، خوشگذرانی، تعدیل احساسات و عواطف و درمان استفاده كرد.
البته معتقد است اوقات فراغت باید با نوعی موسیقی آرام و تعالی بخش پر شود. افلاطون درباره تأثیر موسیقی گفته است: «موسیقی برای زندگی بشری ضروری است. شما بیمارترین روح انسانی را در اختیار من بگذارید، من قادرم با نیروی موسیقی كسالت او را از درونش خارج كنم و انسانی هوشمند و سلحشور به شما تحویل دهم». موسیقی تأثیرات شگرفی روی مغز انسان دارد...
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼