باهوش بودن کودکان، ارثی است یا اکتسابی؟
در واقع بیشتر اندازه گیرها نشان میدهد هوش وراثتی بین چهل تا شصت درصد است و این یعنی اینکه نسبت باقیمانده بر عوامل محیط زندگی و صفات شخصیتی استوار است .
دکتر سید سلمان فاطمی، متخصص داخلی مغز و اعصاب؛ دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر چه هوش زن بالاتر برود ، میزان جذابیت ظاهری او برای مردان کمتر میشود .!! ) این اندیشه اساسا به عنوان ژنهای شرطی شده (conditioned gene ، شناخته میشود . (این ژنها، ژن هایی هستند که به شکلهای متفاوت مورد مصرف قرار میگیرند ) و این ژنها نوعی نشانه بیوشیمیایی دارند که اجازه جستجوی اصل و ریشه آن را میدهد.
(ژنهای شرطی شده ، ژن هایی هستند که فقط اگر از یکی از پدر یا مادر منتقل شوند فعال میگردند . مثلا ژنهای مربوط به هوش به نظر میرسد فقط وقتی فعال میشوند که از مادر به ارث برسند ) و آنچه مورد توجه است آنکه برخی از این ژنها فقط وقتی از طرف مادر بیاید قابلیت عملکرد دارد و اگر از طرف پدر باشد، فعالیتی نشان نمیدهد و به این ترتیب ژنهای دیگری هست که عملکردی نیست مگر وقتی از طرف پدر بیاید و اگر از طرف مادر باشد ,عملش متوقف میگردد . ژنهای مادر مستقیما به قشر مغز میرود در حالی که ژنهای پدر به سیستم لیمبیک وارد میگردد ..
ما میدانیم که هوش یک جنبه ارثی دارد ولی حتی در گذشته فکر میکردیم که بسیاری از جنبه های هوش از والدین به صورت مشترک به ارث میرسد . ولی تعدادی از مطالعات نشان میدهد که کودکان ، هوش را از مادر به ارث میبرند زیرا ژنهای هوش روی کروموزومهای ایکس است. مطالعه اول در این مورد در سال ۱۹۸۴ در دانشگاه کامبریج انجام شد و مطالعات بسیار دیگری پس از آن انجام گرفت . در این مطالعات تحلیل تکامل مشترک مغز و کیفیت ژنوم انجام شد و اینطور نتیجه گیری کردند که ژنهای مادر بیشتر از دیگر ژنها در تکامل مراکز فکر در مغز موثر است . در تجربه اول ، محققان جنینهای موشها را از ژنهای پدر یا مادر میگرفتند . ولی وقتی زمان انتقال آنها به رحم موش بزرگ مادر فرا می رسید ،جنینها میمردند .(تولید حیوانات کلونی یعنی اینکه هسته یکی از سلولهای غیر جنسی حیوان ،خارج میشود و داخل سیتوپلاسم یک تخمک بدون هسته قرار میگیرد . در اینجا ما یک سلول تخم داریم که به جای ترکیب اسپرم و تخمک ، حاوی کروموزمهای کامل یک سلول غیر جنسی است . سپس با تحریکاتی ، این سلول تخم به تکثیر وادار میشود و بعد تبدیل به جاندار کامل میشود که از نظر ژنتیکی کاملا مشابه والد خود است)
به نظر میرسد ژن هایی conditioned وجود دارد که فقط وقتی فعال است که از طرف مادر به ارث رسیده باشد. و این ژنها برای رشد سالم جنین حیاتی ست. و از طرف دیگر ژنهایی هستند که فقط وقتی فعالند که از طرف پدر به ارث برسد و برای رشد بافتهایی برای تشکیل پرده های دور جنین مهم است . در آن زمان محققان تصور کردند که این ژنها در رشد جنین مهم هستند و ترجیحا نقش مهمی را در زندگی حیوانات و انسانها بازی میکند و شاید برخی وظایف مغز را هم انجام دهند . ولی مشکل ، چگونگی اثبات این عقیده بود زیرا جنینهایی که از یکی از والدین تشکیل میشوند ،به سرعت میمیرند . ولی محققان راه حلی را پیدا کردند : آنها یافتند اگر در برابر سلولهای جنینی مضر و مهاجم ، محافظتی ایجاد شود و دیگر سلولها را به کار بگیرند میتوان جنینها را زنده نگه داشت .
با این روش میتوان تعدادی از موشها را که از نظر وراثتی پردازش شده اند ایجاد کرد و شگفت آور است که آنها مانند موشهای عادی رشد نکردند .جنینهایی که از ژنهای مادر بودند مغزهایشان بزرگتر و بدنهایشان کوچکتر بود .و آنهایی که از ژنهای پدر بودند ، مغزهایشان کوچک و بدنهایشان بزرگ بود .با تحلیل بیشتر این تفاوتها، محققان سلولهایی را که حاوی ژنهای پدر یا مادر بود در شش قسمت مختلف مغز مشخص کردند و این سلولها وظایف شناختی متفاوتی از جمله عادات تغذیه و حافظه را انجام می دادند ..
طی روزهای نخست رشد جنین ، سلولها در هر جایی از مغز ممکن است نمایان شوند ولی با شکل گیری بیشتر جنین و استمرار در رشد آن ، ژنهای پدری در برخی مراکز عاطفی در مغز مانند هیپوتالاموس ، سیستم لیمبیک , منطقه پره اپتیک و سپتوم تجمع می یابد .و این مناطق بخشی از سیستم احساسی است و مسئول بقای ما است و در وظایفی مانند فعالیت جنسی و غذا و نفرت و دشمنی نقش دارد .. و محققان اثری از ژنهای پدر را در قشر مغز که وظیفه آن, تکامل مسئولیتهای پیشرفته شناختی مانند هوش و فکر و زبان و نقشه ریزی است، پیدا نکردند .
مطالعات جدید ، درخششی جدید درباره هوش
علما به این نظریه رسیده اند: برای نمونه روبرت لیرک نشان داد بیشتر هوش کودک بر اساس کروموزم ایکس است . و نشان داد زنان دو کرومورزم ایکس دارند پس بیشتر محتمل است ژنهای مربوط به هوش را با خود حمل کنند .حمل کردن ژن هوش به معنی مغز بزرگتر و باهوش تر بودن زنان نیست . بر اساس مطالعات علمی اثبات شده است . که متوسط مغز زنان کمتر از مردان است . حامل ژنی برتر بودن یعنی اینکه این ژن میتواند به نسلهای بعد منتقل شود ولی الزاما در بدن خود حامل ، وظیفه خود را انجام نمیدهد. در قسمتهای قبلی توضیح دادیم که ژنهای زیادی هستند که در شرایط خاص فعال می شوند . پس حامل ژنی بودن به معنی عمل آن ژن در بدن حامل نیست ..
اخیرا محققان از دانشگاه اولم در آلمان ژنهای مسئول تخریب مغز را بررسی کردند و فهمیدند که تعداد زیادی از این ژنها که مرتبط با قدرت شناختی است در کروموزومهای ایکس وجود دارد .یک نتیجه قابل توجه از تحلیلی بزرگ در گلاسکوی اسکاتلند به دست امد. در این مطالعه 12686 فرد جوان که بین 14 و 22 سال بودند بررسی شدند و محققین عوامل متعددی را در نظر گرفتند گرفتنداز جمله :رنگ صورت ، نقش آموزش در رشد اقتصادی و اجتماعی و وضعیت اقتصادی ..و محققان فهمیدند مهمترین تعیین کننده هوش ، متوسط هوش مادر است و فهمیدند هوش جوانان به طور متوسط پانزده درجه با هوش مادر اختلاف دارد ..
ژنها ، تنها عامل نیستند
از جانب ژنها میتوان مطالعات دیگری را ببینیم که نشان میدهد مادر از طریق اتصال جسمی و عاطفی نقش مهمی را در رشد فکرى کودک بازی میکند ..در واقع مطالعات نشان میدهد که ارتباط امن مادر و کودک ، به صورت برجسته ای با هوش مرتبط است. محققان از دانشگاه مینیسوتا فهمیدند کودکانی که روابط قوی بین خود و مادرانشان را بهتر کردند ، میتوانستند یادگیری بارهای رمزی پیچیده را بهتر انجام دهند و این کودکان باثبات تر بودند و کمتر در حل مشکلات دچار شکست میشدند.زیرا این ارتباط قوی، به کودکان امنیت لازم را برای کشف عالم و اطمینان در حل مشکلات را میداد بدون آنکه شخصیت خود را از دست بدهند ..
علاوه بر آن ، مادران علاقه مند هستند تا به کودکانشان بالاترین حمایت را برای حل مشکلات بدهند و این، کمک میکند تا تواناییهای آنها بیشتر شود .و محققان در دانشگاه واشنگتن، اهممیت ارتباط عاطفی را برای تکامل مغز روشن کرده اند ..و برای اولین بار کشف کرده اند که ارتباط با مادر و محبت مادر، امری مهم برای رشد برخی اجزای مغزی است . و دانشمندان روشی را که مادر با کودکانش ارتباط برقرار میکند ،به مدت هفت سال تحلیل کردند . و فهمیدند وقتی مادر از نظر عاطفی پشتیبان کودک است و احتیاجات فکر و عاطفی کودک را به مقدار کافی تحقق میبخشد ، هیپوکمپ در کودکان ده درصد بزرگتر از کودکانی است که از نظر عاطفی از مادر دور بوده اند .
و هیپوکمپ مغز، مربوط به حافظه و قدرت پاسخ دادن به فشارهای روحی است .این به آن معنی نیست که اهمیت ارتباط با پدر را کم کنیم .ولی علت آن ، ساختار اجتماعی ای است که برخی صورتهای رشدی و تکاملی را در دو جنس سبب میشود . این اختلاف نقش بین دو جنس همیشه هست و معمولا مادر است که بیشتر وقت خود را با کودک می گذراند.
آیا میتوانیم از هوش وراثتی سخن بگوئیم ؟
در واقع بیشتر اندازه گیرها نشان میدهد هوش وراثتی بین 40 تا 60% است و این یعنی اینکه نسبت باقیمانده بر عوامل بسیاری ازجمله محیط زندگی و انگیزش و صفات شخصیتی استوار است .هوش ، قدرت حل مشکلات است و شگفت آورآنکه سیستم لیمبیک نقش مهمی را در حل مشکلات دارد حتی اگر یک مسئله فیزیک یا ریاضی ساده باشد زیرا مغز مانند عضوی یگانه عمل میکند .و به این ترتیب هوش ارتباط عمیقی با قدرت تفکر عقلانی دارد و از سرعت اندیشیدن و عواطف تاثیر میگیرد.
علاوه بر آن لازم است فراموش نکنیم که حتی اگر معدل هوش کودک بالا باشد لازم است کودک آن هوش را در طول زندگی تحریک کند زیرا هوش اگر با تحریکات جدید تحریک نگردد ، به تدریج رو به قهقهرا میرود .و به رغم تاثیرات ژنها ، شایسته است پدران را تشویق کنیم در تربیت کودکان به خصوص از جنبه عاطفی سهم داشته باشند . هوشی که با آن متولد میشویم مهم است
منبع:
پزشک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼