سختی های بچه داری، شیرینیه زندگی
از زمان حضور کودک در خانه، هم مدت خواب و هم کیفیت خوابمان به شکل قابل توجهی تغییر میکند. دیگر نمیتوان مانند گذشته خوابید.
گروه ترجمه نی نی بان: بچهداری بدون تردید یکی از رضایتبخشترین، مهیجترین و سرگرمکنندهترین کارهایی است که تاکنون تجربه کردهاید. در عین حال، زندگی شما با وجود فرزندتان تغییر خواهد کرد، تغییراتی خوب و نیز بد. اینکه شما آن موجود کوچک را با لپهایی بزرگ بیش از حد تصور دوست دارید به معنای آن نیست که روزهای سختی در پیش نخواهید داشت یا گاهی در درون آرزو نمیکنید حتی برای دقایقی به گذشته بازگردید. بدون بچه زندگی سادهتر بود، اما حتی این موضوع هم به معنای آن نیست حتی لحظهای حاضر باشید زندگیتان را بدون فرزند تحمل کنید. در مجموع بررسی زندگیمان با حضور بچهها و درک تفاوتهایی که با گذشته داریم، خالی از لطف نیست.
۱. خواب
از زمان حضور کودک در خانه، هم مدت خواب و هم کیفیت خوابمان به شکل قابل توجهی تغییر میکند. دیگر نمیتوان مانند گذشته خوابید. حتی وقتی برای تعطیلات به سفر رفتهاید و بچهای دور و برتان نیست، باز هم ممکن است نیمه شب یا سحرگاه از خواب بپرید. این دور باطلی است که گویی هیچگاه تمام نمیشود.
2. حریم خصوصی
با حضور بچه بهتر است با حریم خصوصیتان وداع کنید. از لحظه به دنیاآمدن او، پرستارها شرایط بدنیتان را چه بخواهید و چه نه، بررسی میکنند؛ آیا میتوانید خودتان به نوزاد شیر بدهید، آیا در دستشویی رفتن مشکلی دارید و غیره. با بزرگتر شدن بچهها، این هیولاهای کوچک همه جا دنبال شما میآیند، حتی تا پشت در حمام و دستشویی و در همان حال، با شما صحبت میکنند. واقع قضیه آن است بچه میخواهد در هر لحظهای با شما باشد و نومیدکننده است که دیگر حتی برای دقیقهای تنها نخواهید ماند، حتی وقتی به دستشویی رفتهاید.
۳. تماشای فیلم/تلویزیون
آن روزهای خوابآلود تعطیل را به خاطر میآورید که در خانه پای تلویزیون مینشستید و تمام روز فیلم تماشا میکردید؟ خوب، با حضور کودکتان دیگر خبری از این حرفها نیست و نمیتوانید سریال یا برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان را در آرامش ببینید. وقتی بچه بیدار باشد، کانال تلویزیون دائما روی برنامه کودک یا برنامههای مورد علاقه اوست، البته میدانم! نه فقط به خاطر آنکه این برنامهها مناسب سن بچه است، بلکه به این خاطر که فرزندتان دوست ندارد لحظهای شما را آرام بگذارد! آنها هر دو دقیقه یکبار از شما میخواهند کارتون مورد علاقهشان را برایشان بگذارید و مهم هم نیست برنامه مورد اشاره همان لحظه در حال پخش از تلویزیون باشد!
4. گوشدادن به موسیقی
در گذشته یکی از کارهای مورد علاقهام در حین رانندگی این بود شیشه خودرو را بالا بدهم و همراه خواننده، ترانهای را که گذاشته بودم، بخوانم. اما حالا با وجود پسر کوچکم، اگر صدای موسیقی را زیاد کنم، قطعا با تذکر جدی او مواجه خواهم شد. تازه اگر وی بگذارد غیر از موسیقی متن جدیدترین فیلم کارتونی والت دیسنی، چیز دیگری پخش شود. روزهای خوش و بیخیال گذشته اینک شبیه خاطرهای غبارگرفته از گذشته است، دوستان!
۵. شرایط جسمیتان
اگر تا حالا متوجه این موضوع نشدهاید، باید خدمتتان اعلام کنم، بعد از بچهدارشدن شرایط جسمیتان دیگر مانند گذشته نخواهد شد. در گذشته شاید ساعتها می گذشت بدون آن که به دستشویی بروم، و حالا اگر شانس بیاورم فقط یک ساعت بتوانم دوام بیاورم. از وقتی پسرم دو سال پیش به دنیا آمد، پوستم همیشه خشک بوده است. پاهایم موقع بارداری بزرگ شد و حالا هیچکدام از کفشهای قدیمیام را نمیتوانم بپوشم و باید کفشهایی با اندازه بزرگتر به پا کنم.
6. زندگی اجتماعی
با وجود بچه بهتر است با زندگی اجتماعی به سبک گذشته وداع کنید. بیرونرفتن با دوستان، دیگر مانند گذشته نخواهد بود، چه با کودکتان بیرون بروید و چه بدون او. اگر بچهها را با خود بیرون ببرید، به سختی وقتی برای گرمگرفتن با دوستانتان خواهید یافت، چه دائما باید مشغول تمیزکردن کثیفکاری بچه، دنبالکردن کودک گریزپایتان، تنبیه وی، بردن او به دستشویی و غیره باشید. و اگر بدون بچه بیرون بروید، باز هم زندگی اجتماعیتان تحت تاثیر او خواهد بود. حالا به جای صحبت درباره بازیگران و ستارههای سینما و غیبتکردن و صحبت درباره تیم ورزشی مورد علاقهتان، دائما درباره بدترین پوشکی که تا حالا عوض کردهاید، شنیدن توصیههایی درباره خواباندن بچه یا اتفاقات خندهدار مرتبط با بچهها با دوستانتان صحبت میکنید.
۷. غذاخوردن در محیطی آرام و دور از هیاهو
آن روزهایی که میتوانستید با همسرتان به رستورانی بروید و از غذاخوردن در محیطی آرام و دور از هیاهو لذت ببرید، گذشته است. حالا اگر با وجود بچه، چه در خانه باشید و چه به رستوران بروید، دیگر موقعیت آرامشبخشی را تجربه نخواهید کرد، چه دائما باید با کودکتان سر غذا خوردنش سر و کله بزنید، یا نوشیدنیاش را که روی میز ریخته تمیز کنید یا دائما بکوشید سرش را گرم کنید...و فهرست این کارها ادامه دارد. حالا وقتی موقع غذاخوردن میشود و پسرم دور و بر نیست، با حرص و ولع مشغول خوردن میشوم، چه این موقعیت ممکن است دیگر به دست نیاید!
8. خرید کردن
چقدر دلم برای خریدکردن بدون بچه تنگ شده است. چقدر آن زمان خریدکردن آرامشبخش، مفرح و درمانکننده بود! حالا خریدکردن بیشتر شبیه شرکت در دوی ماراتن است. با بچه بیرونرفتن برای خرید به طور قطع کار سادهای نیست، چه خرید از سوپر محل، چه خرید لباس و چه هر چیز دیگری، این کار به شدت پرزحمت، دیوانهکننده و بسیار خستهکننده به نظر میرسد. البته طبیعی است بچه از ساعتها چرخیدن بین استند فروشگاهها و در مراکز خرید خوشش نمیآید، نتیجه آنکه شما هم دیگر نمیتوانید مثل گذشته از این کار خوشتان بیاید!
۱. خواب
از زمان حضور کودک در خانه، هم مدت خواب و هم کیفیت خوابمان به شکل قابل توجهی تغییر میکند. دیگر نمیتوان مانند گذشته خوابید. حتی وقتی برای تعطیلات به سفر رفتهاید و بچهای دور و برتان نیست، باز هم ممکن است نیمه شب یا سحرگاه از خواب بپرید. این دور باطلی است که گویی هیچگاه تمام نمیشود.
2. حریم خصوصی
با حضور بچه بهتر است با حریم خصوصیتان وداع کنید. از لحظه به دنیاآمدن او، پرستارها شرایط بدنیتان را چه بخواهید و چه نه، بررسی میکنند؛ آیا میتوانید خودتان به نوزاد شیر بدهید، آیا در دستشویی رفتن مشکلی دارید و غیره. با بزرگتر شدن بچهها، این هیولاهای کوچک همه جا دنبال شما میآیند، حتی تا پشت در حمام و دستشویی و در همان حال، با شما صحبت میکنند. واقع قضیه آن است بچه میخواهد در هر لحظهای با شما باشد و نومیدکننده است که دیگر حتی برای دقیقهای تنها نخواهید ماند، حتی وقتی به دستشویی رفتهاید.
۳. تماشای فیلم/تلویزیون
آن روزهای خوابآلود تعطیل را به خاطر میآورید که در خانه پای تلویزیون مینشستید و تمام روز فیلم تماشا میکردید؟ خوب، با حضور کودکتان دیگر خبری از این حرفها نیست و نمیتوانید سریال یا برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان را در آرامش ببینید. وقتی بچه بیدار باشد، کانال تلویزیون دائما روی برنامه کودک یا برنامههای مورد علاقه اوست، البته میدانم! نه فقط به خاطر آنکه این برنامهها مناسب سن بچه است، بلکه به این خاطر که فرزندتان دوست ندارد لحظهای شما را آرام بگذارد! آنها هر دو دقیقه یکبار از شما میخواهند کارتون مورد علاقهشان را برایشان بگذارید و مهم هم نیست برنامه مورد اشاره همان لحظه در حال پخش از تلویزیون باشد!
4. گوشدادن به موسیقی
در گذشته یکی از کارهای مورد علاقهام در حین رانندگی این بود شیشه خودرو را بالا بدهم و همراه خواننده، ترانهای را که گذاشته بودم، بخوانم. اما حالا با وجود پسر کوچکم، اگر صدای موسیقی را زیاد کنم، قطعا با تذکر جدی او مواجه خواهم شد. تازه اگر وی بگذارد غیر از موسیقی متن جدیدترین فیلم کارتونی والت دیسنی، چیز دیگری پخش شود. روزهای خوش و بیخیال گذشته اینک شبیه خاطرهای غبارگرفته از گذشته است، دوستان!
۵. شرایط جسمیتان
اگر تا حالا متوجه این موضوع نشدهاید، باید خدمتتان اعلام کنم، بعد از بچهدارشدن شرایط جسمیتان دیگر مانند گذشته نخواهد شد. در گذشته شاید ساعتها می گذشت بدون آن که به دستشویی بروم، و حالا اگر شانس بیاورم فقط یک ساعت بتوانم دوام بیاورم. از وقتی پسرم دو سال پیش به دنیا آمد، پوستم همیشه خشک بوده است. پاهایم موقع بارداری بزرگ شد و حالا هیچکدام از کفشهای قدیمیام را نمیتوانم بپوشم و باید کفشهایی با اندازه بزرگتر به پا کنم.
6. زندگی اجتماعی
با وجود بچه بهتر است با زندگی اجتماعی به سبک گذشته وداع کنید. بیرونرفتن با دوستان، دیگر مانند گذشته نخواهد بود، چه با کودکتان بیرون بروید و چه بدون او. اگر بچهها را با خود بیرون ببرید، به سختی وقتی برای گرمگرفتن با دوستانتان خواهید یافت، چه دائما باید مشغول تمیزکردن کثیفکاری بچه، دنبالکردن کودک گریزپایتان، تنبیه وی، بردن او به دستشویی و غیره باشید. و اگر بدون بچه بیرون بروید، باز هم زندگی اجتماعیتان تحت تاثیر او خواهد بود. حالا به جای صحبت درباره بازیگران و ستارههای سینما و غیبتکردن و صحبت درباره تیم ورزشی مورد علاقهتان، دائما درباره بدترین پوشکی که تا حالا عوض کردهاید، شنیدن توصیههایی درباره خواباندن بچه یا اتفاقات خندهدار مرتبط با بچهها با دوستانتان صحبت میکنید.
۷. غذاخوردن در محیطی آرام و دور از هیاهو
آن روزهایی که میتوانستید با همسرتان به رستورانی بروید و از غذاخوردن در محیطی آرام و دور از هیاهو لذت ببرید، گذشته است. حالا اگر با وجود بچه، چه در خانه باشید و چه به رستوران بروید، دیگر موقعیت آرامشبخشی را تجربه نخواهید کرد، چه دائما باید با کودکتان سر غذا خوردنش سر و کله بزنید، یا نوشیدنیاش را که روی میز ریخته تمیز کنید یا دائما بکوشید سرش را گرم کنید...و فهرست این کارها ادامه دارد. حالا وقتی موقع غذاخوردن میشود و پسرم دور و بر نیست، با حرص و ولع مشغول خوردن میشوم، چه این موقعیت ممکن است دیگر به دست نیاید!
8. خرید کردن
چقدر دلم برای خریدکردن بدون بچه تنگ شده است. چقدر آن زمان خریدکردن آرامشبخش، مفرح و درمانکننده بود! حالا خریدکردن بیشتر شبیه شرکت در دوی ماراتن است. با بچه بیرونرفتن برای خرید به طور قطع کار سادهای نیست، چه خرید از سوپر محل، چه خرید لباس و چه هر چیز دیگری، این کار به شدت پرزحمت، دیوانهکننده و بسیار خستهکننده به نظر میرسد. البته طبیعی است بچه از ساعتها چرخیدن بین استند فروشگاهها و در مراکز خرید خوشش نمیآید، نتیجه آنکه شما هم دیگر نمیتوانید مثل گذشته از این کار خوشتان بیاید!
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼