یه روزی که مثل همیشه علی به زمین ورزشی رفته بود تا با دوستاش فوتبال بازی کنه، دوستش سعید فورا رسید و گفت بچه ها بدویین بیاین یه چیز خیلی جالب پیدا کردم...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.