بازی با کودک سه ساله، تدابیر مادرانه
یک کودک سه ساله قادر است توانایی های خود را کنترل کند و از آن ها به نحو درست استفاده کند.
یک کودک سه ساله قادر است توانایی های خود را کنترل کند و از آن ها به نحو درست استفاده کند. همچنین بچه های سه ساله بسیار کنجکاو هستند و قادر به درک مسایل زیادتری می باشند. والدین کودک سه ساله به عنوان اولین معلم وی می توانند با انجام یک سری فعالیت های ساده به غنای رشد این دوره بیافزایند و همچنین اعتماد به نفس کودک را در فعالیت های روزانه اش بالا ببرند.
خواندن یک داستان (حتی خیلی کوتاه) هر شب قبل از خواب. این کار را به عنوان یک برنامه مشخص برای آرام کردن کودک قبل از خواب انجام دهید. بهتر است یک داستان واقعی بگویید. به همراه کودک و برای او از کتابخانه های محلی کتاب قرض بگیرید و برایش بخوانید. از تلویزیون برای آرام کردن کودک استفاده نکنید. زمان تماشای تلوزیون و تعداد دفعات آن را کم کنید. به فرزندانتان خاموش کردن تلویزیون را آموزش دهید. این کار به آن ها کمک می کند تا زمان کافی برای تماشای تلویزیون را تشخیص دهند. زمانی که خانواده برای صرف یک وعده غذایی دور هم جمع هستند تلویزیون را خاموش کنید.
زمانی را به پیاده روی با کودک خود و با سرعت او در بیرون از خانه اختصاص دهید. وقتی با کودکتان در بیرون از خانه به سر می برید با او به پدیده های مختلف اطراف دقت کنید. اسامی چیزهای مختلف را به او بگویید تا مجموعه لغاتش را افزایش دهید. در هنگام پیاده روی با کودکتان تمرین ایستادن روی یک پا را انجام دهید. به او کمک کنید تا معنی رنگ های چراغ راهنمایی را بفهمد.
کودکتان را به انجام فعالیت های فیزیکی تشویق کنید. این کار باعث تقویت ماهیچه های او می شود و همچنین کمک می کند تا کودک بهتر بخوابد. کودکتان را تشویق کنید تا به محیط زیست احترام بگذارد. کودک را در انجام فعالیت های باغبانی و کاشت گل و گیاه شرکت دهید. همچنین آن ها را برای تهیه و تدارک غذا مشارکت دهید.
به آن ها فعالیت هایی همچون بردن زباله ها به بیرون بدهید و یا کودک را در جمع آوری کاغذها و زباله های بازیافتی مشارکت دهید. از او بخواهید که اسراف نکند مثلا از کاغذ نقاشی اش به درستی استفاده کند و هر دو روی آن را نقاشی بکشد. اسباب بازی های ساده را جایگزین اسباب بازی های الکتریکی و دیجیتالی کنید.
بچه ها در این سن از پازل ها و اسباب بازی هایی که نیاز به سر هم کردن و ساختن داشته باشد لذت می برند. همچنین خمیربازی، کتاب، نقاشی و موسیقی و سازهای ساده از علاقه مندی های آن هاست. با جعبه ها و کارتن های دور ریختنی می توان آن ها را سرگرم کرد.
شاید شما هم بچههایی را دیده باشید که از موضوعی عصبانی هستند ولی حاضر به صحبت در مورد آن نیستند؛ یا خوشحال اند ولی نمیتوانند آن را بیان کنند. حتی ممکن است شما بخواهید با آن ها در این موارد صحبت کنید اما آن ها منکر اضطراب یا ترسشان شوند. این مسئله دلایل گوناگونی دارد. یکی از دلایل آن آشنا نبودن بچهها با احساسات خودشان است. یک بای برای این کار پیشنهاد می گردد:
روبهروی کودکتان با کمی فاصله روی زمین بنشینید؛ طوری که او بتواند کاملا صورت شما را ببیند. برای شروع از احساسات ساده و ملموستر استفاده کنید؛ مثل خوشحالی، عصبانیت یا ترس. احساساتی مثل خجالت کشیدن، احساس گناه یا حسادت را که برای کودک خیلی ملموس نیست برای مراحل بعدی یا سنین بالاتر بگذارید. حالت صورت خود را به شکلی که کاملا نشاندهنده احساس موردنظرتان باشد در بیاورید.
مثلا در عصبانیت اخم کنید، چشمانتان را کمی گرد کرده و دهانتان را بسته نگه دارید، سپس از کودکتان بخواهید که حدس بزند شما چه احساسی دارید. بعد از آن که کودکتان حدس زد بدون دادن جواب درست داستانی را تعریف کنید که در آن، این احساس به شما دست داده است.
به عنوان مثال، شما قیافه خندانی دارید، پس داستانتان میتواند درمورد گرفتن هدیه یا یک نقاشی از کودکتان باشد. در رابطه با داستان، توجه داشته باشید موضوعاتی را مطرح کنید که برای کودکتان ملموس بوده و او نیز آن ها را تجربه کرده باشد. بعد از تعریف داستان، درمورد احساس مطرح شده با کودکتان صحبت کنید؛ درمورد موقعیتهای دیگری که میتوانند این احساس را
ایجاد کنند. سعی کنید از اتفاقات چند روز گذشته که برای او افتاده استفاده کنید. نکته مهم دیگر که باید در رابطه با آن صحبت شود نحوه برخورد صحیح با این احساس است.
به عنوان مثال زمانی که از موضوعی میترسیم، چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم که ترسمان کمتر شود یا انجام چه کار هایی اشتباه است. مثلا صحبت با یک بزرگتر میتواند به ما در پیدا کردن راه حل برای ترسمان کمک کند ولی جیغ کشیدن یا فرار فایدهای ندارد. در مرحله بعد، نوبت کودک است که با تغییر حالت صورت، برای شما معما طرح کند.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼