اعتیاد به موبایل در کودکان، راهکارهای ترک آن
گزارش ها حکایت از اعتیاد کودکان به تلفن همراه دارند که استفاده از تلفن همراه در بچه ها به معنای واقعی کلمه...
گزارش ها حکایت از اعتیاد کودکان به تلفن همراه دارند که استفاده از تلفن همراه در بچه ها به معنای واقعی کلمه بی رویه بوده و آنها در این ابزار، غرق شده اند. اخبار هشدار دهنده است و در بسیاری از موارد، بچه های ما هشت ساعت یا بیشتر را در تلفنهای خود می گذرانند، درحالیکه به عقیده کارشناسان، فقط تا دو ساعت مجاز محسوب می شود. والدین، جوامع و تولید کنندگان این محصولات در این قبال، مسئول هستند.
باید کاری برای این اعتیاد کودکان به تلفن همراه انجام دهیم و سریع هم انجام دهیم. بچه ها به طور فزاینده ای از موبایل خود استفاده می کنند و سلامت روان خود را در معرض خطری بزرگ و وحشتناک قرار می دهند. نظرسنجی های اکثر کشورها نشان می دهد که امروزه کودکان و نوجوانان بیشتر از هر زمان دیگری مضطرب بوده و با افزایش نرخ افسردگی و خودکشی مواجه هستند.
از دید بسیاری کارشناسان و بررسی ها، یکی از ریشه های این مشکلات رشد تصنعی تکنولوژی و در راس آن، تلفنهای همراه و شبکه های اجتماعی است که این روزها به اسباب بازی رایج بسیاری از نوجوانان بدل شده است. البته این به این معنی نیست که همه علت همین است، اما وجود رابطه مستقیم بین این مسائل، قابل تامل است. جای تامل دارد که افزایش نرخ حقیقی اختلالات خلقی و اضطراب گزارش شده در نوجوانان، ماحصل رشد یک محصول جنبی تکنولوژی و افزایش قابلیت دسترس پذیری آن به اینترنت است. محصولی که ارتباطها را گسترش می دهد و در عین حال قطع می کند!
قطعاً درباره یک مساله اعتیادآور مواردی شنیده اید: لایک کردن و لایک شدن متن ها. این همه ما (بچه ها و بزرگسالان) را معتاد می کند، در اتاق خوابمان نشسته ایم درست مانند قمار بازها، زمان را فراموش می کنیم، معتاد به متن بعدی و سپس تبعات منفی آن.
قضیه به هدر رفتن زمان و اعتیاد کودکان به تلفن همراه ختم نمی شود و خبرهای بدتری نیز در راه است. به نظر می رسد که اعتیاد آنلاین ما را در معرض آزار و اذیت بیشتری قرار می دهد و اضطراب، تنها رهاورد آن برای کودکان ماست. طی یک مقاله اخیر در مجله پزشکی کانادا که توسط گروهی از محققانی که در Quebec فعالند، منتشر شده، آنان دریافتند که در میان نمونه های بزرگی از نوجوانان ۵۹٪ در معرض آزار و اذیت نسبی هستند و ۱۴٪ نیز مشکلات حاد پیدا کرده اند. این تمایل، فقط یک گرایش ساده یا حتی یک بیماری نیست و ابعادی فراتر دارد. در این تحقیق، تجارب کودکان از بروز این مشکلات، تقریباً به همان اندازه نوجوانان است.
اگر همه اینها باعث شده است که به عنوان پدر و مادر نگران شده باشید، وقت آن است که فکر کنید و در مورد نقشی که شما (و دیگران) می توانید برای برون رفت از این هرج و مرج و مقابله با اعتیاد کودکان به تلفن همراه ایفا کنید، تصمیم جدی بگیرید. اینجا چند راه حل معرفی شده است.
ابتدا با شرکت ها شروع می کنیم. آنها باید این ابزار را به عنوان یک وسیله خانواده و نه شخصی معرفی کنند، بنابراین اگر ما بخواهیم، می توانیم دسترسی کودکان (و حتی خود را) به تلفن های همراه محدود کنیم. اخیراً نظام بازنشستگی معلولان ایالت کالیفرنیا، که از سرمایه گذاران و سهامداران عمده اپل است، درخواست خود را برای شرکت، جهت پیدا کردن راهکاری که از بچه ها در برابر آسیب های احتمالی اعتیاد کودکان به تلفن همراه و شبکه های اجتماعی محافظت کند، مطرح کرده اند. تولید کنندگان گوشی های هوشمند می توانند راهی برای ساخت یک سیستم رمز عبور ساده در سیستم عامل خود پیدا کنند که برای هر کسی (حتی صاحبش) پس از ساعت مشخصی در هر روز قفل می شود، البته به غیر از ارتباطهای تعریف شده ضروری.
البته این فقط یک ایده خام است و کار نخواهد کرد. جوانان به سادگی به پلت فرم های جدید و دستگاه های جدید روی می آورند و هکرها راهی برای باز کردن قفل پیدا خواهند کرد.
در وهله دوم، بیایید درباره برخی جوامع صحبت کنیم. به عنوان مثال، موفقیت در ایسلند در مقابله با تخلفات مواد مخدر و سوء مصرف الکل مورد توجه قرار گرفته و یک نمونه برجسته است. هاروی میلکمن، استاد روانشناسی آمریکایی که در سالهای تحصیل در دانشگاه ریکیاویک تحصیل می کرد، طی دو دهه قبل در پایان نامه خود نشان داد که مواد مخدر و الکل، مغز کودکان را بسته به زیست شناسی بدن آنها، با انواع مختلف محرک ها، تحریک می کند. اعتیاد اولیه موجب تغییر در فعل و انفعالات شیمیایی مغز می شود و اعتیاد را رفته رفته عمیق می کند. نوجوانان بعضاً ارضاء حس هیجان خود را از طریق سوء مصرف مواد و یا سرقت و یا خشونت انجام می دهند. کودکان مضطرب، از موادی مانند الکل برای آرام کردن خود استفاده می کنند تا مشکلاتی را که ناشی از اضطراب آنهاست، حس نکنند.
برجستگی ایده ای که ایسلند انجام داد، در این بود که یک تلاش و عزم سراسری برای جایگزینی برآوردهای طبیعی به جای این ابزارها و استفاده از روش های دیگر تغییر فعل و انفعالات شیمیایی مغز از طریق تجربیات واقعی به وجود آمد که می توانست با بالاترین میزان مواد مصنوعی موجود در مواد مخدر (و شاید حتی تلفن های همراه) رقابت کند.
این طرح در ایسلند موفق بود. در سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶، میزان نوجوانانی که تمایل به مصرف زیاد الکل داشتند، از ۴۲ درصد به ۵ درصد کاهش یافت. مصرف ماری جوانا از ۱۷ درصد به ۷ درصد و مصرف سیگار نیز از ۲۳ درصد به ۳ درصد کاهش یافته است. بسیاری از این تغییرات به سبب دادن فرصت های زیاد و پر تعداد به جوانان برای مشارکت با یکدیگر، شرکت در فعالیت های ورزشی و هنری و ایجاد فضاهای امن بعد از مدرسه بوده است. سیستم جامع نیز با تزریق یارانه ها و معافیت های مالیاتی برای والدین، مشوق آنها بوده است.
در حالی که یقیناً استفاده مکرر از تلفن همراه اینگونه برنامه ها و فرصت ها را تهدید می کند، به نظر می رسد که حداقل بخشی از راه حل اعتیاد کودکان به تلفن همراه ، این است که برای آنها به همان اندازه محرک و فرصت های اجتماعی جذاب ایجاد کنیم که فعل و انفعالات شیمیایی مغز را به مدت هشت ساعت در روز به جای تمرکز روی یک صفحه آبی کوچک، اینگونه جهت دهی کند.
در وهله سوم، باید در مورد مکانیسم استفاده از گوشی های هوشمند در مدرسه دوباره بازنگری شود. در انگلستان و در بسیاری از موسسات آموزشی، کودکان اجازه آوردن موبایل به کلاس را ندارند. تصور اولیه این بود که تلفنها می توانند کمک آموزشی خوبی باشند، دانش آموزان را قادر به دسترسی به اطلاعات کنند، از سلامت روانی حمایت کنند و ارتباط را جهانی کنند، اما موضع فعلی استفاده از موبایل، کاربرد کاملاً کنترل نشده آن است. در مورد هر چیزی استفاده بیش از حد، تاثیرات معکوس خواهد داشت. شاید راه حل در مدارس در نظر گرفتن مناطق و زمان آزاد برای استفاده از موبایل باشد.
درست همانطور که بسیاری از شرکت ها این کار را انجام داده اند، بنابراین کارکنانی که وابستگی بیشتری به استفاده از تلفنهای همراهشان دارند، پریشان نیستند که اصلاً امکان استفاده از آن را ندارند. مطمئناً برخی والدین اظهار می کنند که نمی توانند همیشه مراقب فرزند خود باشند. به این والدین باید گفت که به معنای واقعی کلمه به فرزندانشان آسیب می رسانند و رشد روحی و اجتماعی او را تهدید می کنند. در این مورد، باید دانست که خطر آسیب، جدی و واقعی است.
در وهله چهارم و پایانی، به عنوان پدر و مادر ما باید در تأثیرگذاری بر بچه هایمان، توانمند باشیم. البته کار سختی است، اما ممکن است. اگر صریح باشیم، واقعیت این است که در اکثر خانواده ها بزرگسالان این وسایل را خریداری می کنند و به بچه ها اجازه دسترسی به آنها را می دهند. ما اجازه می دهیم آنها را با خود به تختشان ببرند، ما بازی ها را خریداری می کنیم و … و متوقع هستیم خود کودک از آنها درست استفاده کند. بنابراین قبل از اینکه ما از اپل برای طراحی دستگاه های پیش گیرنده درخواست کنیم، شاید خودمان به عنوان پدر و مادر باید ترمز کرده و برای توقف رشد اعتیاد کودکان به تلفن همراه برنامه ریزی کنیم.
با توجه به مطالعات زیادی که در مورد انعطاف پذیری کودکان انجام شده است، بارها و بارها اثبات شده است که آنها مفهوم ساختار و عواقب معقول را درک می کنند. آنها الگوریتم و عواقب قابل پیش بینی آن را دوست دارند. آنها دلبستگی های واقعی و شبکه های بزرگ روابط اجتماعی را می خواهند و مانند بچه ها در ایسلند، طالب فرصت هایی برای نشان دادن استعدادهای خود به دیگران هستند، می خواهند از جلد راحتی و یکنواختی خود خارج شده و چیزهای جدید را امتحان کنند تا بتوانند به لحاظ جسمی و ذهنی فعال شوند. این ها همه چیزهایی است که ما، به عنوان پدر و مادر، نباید مانع ارائه آنها به بچه هایمان شویم.
در شرایطی که بتوانید برای فرزندانتان فعالیتهای مکفی جسمی و ذهنی ایجاد کنید، استفاده از این ابزارها و اینترنت چندان ایرادی ندارد، هرچند به تجربه ثابت شده که چندان مفید هم نیست. وقتی که در نسلهای قبل صرف خواندن کتاب ها و کسب مهارت برای یادگیری می شد، امروزه هیچگونه کارآیی خاصی در موبایل و شبکه های اجتماعی برای کودکان ندارد.
آنها هرگز رمان نمی خوانند و دنیا را تجربه نمی کنند. به استثنای زمانی که ما سفر می کنیم و گوشی خاموش است. چگونگی سپری شدن کودکی بچه های این نسل، واقعاً ناراحت کننده است، آنها در اینترنت و موبایل خود ۲-۳ ساعت از عمرشان را در روز تلف می کنند. برای یک پدر و مادر آگاه، زمان انتظار برای پیام بعدی اینستاگرام و استیصال کسب لایک در فیس بوک برای فرزندشان، ناراحت کننده است.
بهتر است ما به عنوان پدر و مادر برخی از استراتژی های جدید را در مورد اعتیاد کودکان به تلفن همراه امتحان کنیم:
- با یک مدل مناسب، از اینترنت و تلفن همراه استفاده کنید. با آنچه می توانید انجام دهید، شروع کنید. گوشیهای موبایل را در گوشه ای قرار دهید و آنها را در هنگام صرف غذا خاموش کنید. با خواندن متنهای بی سر و ته در شبکه های اجتماعی، زمان اختصاصی به خانواده را هدر ندهید. اگر ما محدودیت را اعمال کنیم، شاید بچه های ما از این رفتار ، الگو بگیرند.
- دسترسی را محدود کنید. اگر فرزند شما به گوشی هوشمند معتاد شده است، آنها را قطع کنید و برای اینترنت پولی پرداخت نکنید. هنگامی که فرزند استطاعت خرید گوشی و اینترنت را داشته باشد، احتمالاً ظرفیت کافی برای پذیرش مسئولیت آن را نیز دارد، ولی تا قبل از آن مدیریت این کار باید با شما باشد. البته بهتر است به آنها پول تو جیبی اختصاص داده و اجازه دهید فرزند شما تلفن خود، بسته های اینترنت خود و بازی های خود را خودش خریداری کند.
اجازه ندهید آنها احساس کنند که مفاهیم دوست داشتنی بودن و اعتماد به نفس، در گرو داشتن همه چیزهایی است که بچه های دیگر دارند. تلقی آنها از "متفاوت" بودنشان باید به "منحصر به فرد" بودن تغییر کند. اگر نوجوانان انگیزه پیدا کردن کار را داشته باشند و خودشان را به روز نگه دارند، احتمالاً کمتر وقت خود را برای تبدیل شدن به یک معتاد اینترنت و گوشی هوشمند تلف می کنند.
- روال ها و قوانین را وضع کنید. استفاده از تلفن همراه در هنگام خواب ممنوع بوده و موبایل باید خاموش شود. هر گونه اعتیاد که موجب تغییر در عملکرد مغز شود، تا زمانی که ابزارش در دست مهیا بوده و خط مشی ما را به شکلی عصبی تعیین کند، کنترلش بسیار دشوار است. البته به عنوان پدر و مادر کار ما آسان نخواهد بود. این کار به منظور آماده کردن کودکان برای زندگی است و به این معنی است که باید برخی اوقات به آنها یک «نه» محکم بگویید و این چیزی است که آنها در هیچ شرایط و به هیچ عنوان نمی خواهند بشنوند.
- پیشنهادات جایگزین بدهید. ایجاد فرصت برای بچه ها و مشغول نگه داشتنشان، آنها را وادار به انجام کارها و مسئولیت های واقعی که به خانواده مربوط می شود، می کند. مخصوصاً گشت و گذار و سفر باعث می شود تا هم مشکلات زندگی عیناً لمس شوند و هم بچه ها فعال باشند. بیایید روند فعلی زندگی کودکانمان را متوقف کرده و در رویه آنها تغییرات واقعی اعمال کنیم. مشکلات بسیاری سر این راه وجود خواهد داشت، اما نتیجه نهایی احتمالاً تربیت یک کودک شادتر و جذاب تر با داشتن مهارت ها و ملزومات زندگی است که باعث می شود آنها سالم تر رشد کرده و در بزرگسالی موفق شوند. ما فکر می کنیم ارزش دردسرش را داشته باشد. شما چطور؟
منبع:
سرسره
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼