علت ترس بچه ها، کابوسشان را به رویا تبدیل کنید
۷۰ درصد کودکان رویاهای ترسناکشان در مورد چیزی است که در تلویزیون مشاهده کردهاند.
۷۰ درصد کودکان رویاهای ترسناکشان در مورد چیزی است که در تلویزیون مشاهده کردهاند. اگثر کابوس ها در طول خواب REM اتفاق می افتد، و بسیاری از بچهها بعد از آن، دیگر از ترس کابوس بیدار نمیشوند. به یاد داشته باشید که کابوس های بچه ها در سنین مختلف فرق دارد، عموما بچه ها در سن ۶ الی ۱۰ سالگی از دیدن کابوس در خواب رنج می برند. معمولا کودکان پیش دبستانی با توجه به قدرت تخیل بالایی که دارند، وجود یک هیولا را زیر تختشان در هنگام خواب حس می کنند. این در حالی است که بچه های بزرگتر از ترس های زندگی واقعی چون ربوده شدن، شکایت دارند.
۷۰ درصد کودکان رویاهای ترسناکشان در مورد چیزی است که در تلویزیون مشاهده کردهاند. اگثر کابوس ها در طول خواب REM اتفاق می افتد، و بسیاری از بچهها بعد از آن، دیگر از ترس کابوس بیدار نمیشوند. با این وجود، رویاها می توانند یک کودک را به طور جزئی تحریک کرده و تحت تاثیر قرار دهد.
ترس باعث می شود که ضربان قلب کودکان بالا رفته و این امر ممکن است، سلامت روحی و جسمی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
سعی کنید هرگونه منبع استرس را از جلوی دید فرزندتان دور کنید. این گونه موارد میتواند کابوس های آنها را افزایش دهند.
دیده شده است که کودکان از تصویری که روی دیوار خانه نصب شده است، برای خودشان تصویر سازی می کنند و همان تصویر به صورت کابوس به خوابشان می آید.
به هیچ عنوان فرزند خود را با چیزی که از آن ترس دارد امتحان نکنید، اما می توان درباره آن تصویر در روز روشن و در کنار سایر اعضای خانواده، برای فرزندتان شرح دهید.
اگر کودک تان بیش از اندازه از کابوس رنج می برد، بدون معطلی به یک روانپزشک مراجعه کنید، تا چاره ای برای رفع این مشکل به شما پیشنهاد دهد. این امر کاملا طبیعی است؛ کودکی که درون اتاق خواب کابوس می بیند به هیچ وجه دوست ندارد که آنجا بخوابد. به هیچ عنوان در چنین شرایطی کودکتان را مجبور نکنید که در اتاق خودش بخوابد، زیرا فرزندتان فکر می کند که آن کابوس هر شب منتظر ورودش به اتاق خواب است. در چنین شرایطی موقعیت و وضعیت فرزندتان را در نظر بگیرید.
1. موقعیت کودکتان را درک کنید
اگر فرزندتان کابوس های بدی داشته باشد، باید به او بگویید:«این خواب هایی که می بیند واقعی نیست و به تختخواباش برگردد».
البته دیدن کابوس برای کودک کاملا واقعی جلوه می کند، سعی کنید موقعیت کودکتان را درک کنید و خودتان را جای او فرض کنید. اینگونه مسائل را فقط از دید خود نگاه نکنید. شما می توانید به کودکتان بگویید من می دانم که کابوس ها ترسناک هستند، اما مطمئن باش که چنین چیزی در دنیای واقعی وجود ندارد.
۲. زمان خواب کودکان را تنظیم کنید
کودکانی که دیرتر به خواب می روند، بیشتر احتمال دارد دچار کابوس شوند. بچه ها به ۱۰ الی ۱۱ ساعت خواب در طول شبانه روز نیاز دارند. لوازم روشنایی در هنگام خواب مانع تولید ملاتونین همان هورمون القاء خواب می شوند.
این گونه چراغ های روشنایی باید نیم ساعت قبل از خواب خاموش شوند. حمام رفتن نیز می تواند آرامش پیش از خواب را زیاد کند. توجه داشته باشید بچه با مثانه پر به رختخواب نرود. همین امر نیز می تواند اختلالاتی برای کودکان به همراه داشته باشد.
3. تمرین هایی برای آرام کردن کودک
بدن آرام و بدون تنش، زمان به خواب رفتن را کاهش داده و میزان خوابیدن را افزایش می دهد. تمرین نفس کشیدن درست، راهی است که می تواند آرامش کودکانتان را قبل از خواب تامین کنید. کنترل در نفس کشیدن و پر کردن کامل شش ها از هوا می تواند کودکان را آرام کند. وقتی کودک ذهن خود را روی درست نفس کشیدن می گذارد، دیگر نمی تواند به رویا پردازی بپردازد، چرا که همین رویاها در اکثر مواقع پیش زمینه کابوس های کودکان هستند. به طور مثال؛ شما می توانید به فرزندتان بگوید که نفس را از سوراخ سمت راست بینی به بالا بکشد و از سوراخ سمت چپ بینی خارج کند. چنین کاری کودک را به خودش مشغول می کند تا کمتر اسیر کابوس های عذاب آور شود.
۴. اجسام و تصاویر ترسناک را از دید کودکان دور کنید
دیده شده است که برخی از والدین و یا دیگر اعضای خانواده کودک، عروسک هایی با شکل و شمایل ترسناک برای کودکان خریداری می کنند. این گونه افراد قبل از خرید چنین وسایلی کمی تامل کنند. بچه ها با توجه به آنچه که می بینند، تصویر سازی می کنند. ممکن است در نگاه اول یک عروسک و یا یک تصویر آنچنان ترسناک نباشد، اما کودکان قادرند در ذهنشان از آنها موجودات ترسناکی بسازند. بهترین کار برای کودکانی که کابوس می بینند، این است که از آنها سوال شود چه چیزی را مشاهده می کنند و با توجه به نظر بچه دقت کنند که کابوسش با کدام تصویر و یا عروسک شباهت دارد.
در این صورت می توانند عامل کابوس بچه را شناسایی کنند. در بیشتر مواقع کودکان از شخصیت کارتون های که می بینند، می ترسند. شما می توانید با پیدا کردن کارتون و یا برنامه ای که باعث کابوس بچه ها می شود، آن را از چشم کودکتان دور کنید. این کار باعث می شود تا به مرور زمان کودکتان آن کابوس را از یاد ببرد. به یاد داشته باشید که کودکان لزوما از وسایل و یا عروسک های خیلی بزرگ نمی ترسند. ممکن است تصویر و یا عروسکی کوچک که اصلا به چشم ما نمی آید، چنین حالتی را در بچه ایجاد کند. سعی کنید به دنبال علت کابوس باشید تا با برطرف کردن آن بتوانید معضل خواب بچه تان را نیز برطرف کنید.
شما می توانید کودک خود را در طول روز تحت نظر داشته باشید و نگاه های او و طرز برخوردش با عروسک هایش را در نظر بگیرید، شاید از این راه بتوانید بفهمید که کدام وسیله و یا برنامه باعث وحشت بچه در طول شب می شود. خواندن کتاب درباره عروسک ها می تواند ذهنیت بچه ها را نسبت به آنها عوض کند. نگاه کردن فیلم های خشونت آمیز هم می تواند روی روحیه بچه ها تاثیر نامطلوب بگذارد. در برخی از موارد موزیک های ترسناکی که گاها از این گونه فیلم ها پخش می شود نیز می تواند روی بچه ها تاثیر بگذارد، حتی اگر آنها فیلم را مشاهده نکنند.
5. روی فکر کودکتان کنترل داشته باشید
کودکان به سادگی می توانند خاطرات بد خود را با خاطرات خوب جایگزین کنند. وقتی کودکتان کابوس می بیند سعی کنید با رفتار که خوشش می آید، ذهنیتش را نسبت به کابوسی که دیده عوض کنید. در پاره ای از اوقات می توانید در حضور فرزندتان به زیر تخت بروید و بگویید که اینجا هیچ هیولایی نیست. این کار به آنان اطمینان خاطر می دهد که اتاق خوابش از وجود چنین موجوداتی خالی است. تشویق کردن کودکان برای فراموش کردن کابوس های ترسناک می تواند موثر واقع شود. شما می توانید مقابل فرزندتان جوری وانمود کنید که مثلا هیولایی که می بیند، بعد از چند دقیقه تبدل به یک تکه شکلات بزرگ می شود. فقط کافیست بچه ها چنین تصوری را در خودشان شکل دهند. این کار به آنها کمک می کند تا هر آن چیزی را که می بیینند، برایش یک تصویر خوب طراحی کنند.
۶. کمک خارجی را در نظر بگیرید
اگر هیچکدام از استراتژی های بالا کار ساز نبود و کابوس کودکتان کماکان ادامه داشت و ترس کودکتان برای خوابیدن، چنان شد که زندگی شما مختل شد، بهتر است کودک خود را پیش یک روانپزشک ببرید. این کار بدان معنی نیست که کودکتان از نظر ذهنی مشکل دارد، بلکه روانپزشکان چون با کودکان زیاد این چنینی برخود داشته اند، نسبت به شما تجربه بیشتری برای درمان چنین معظلی ارائه می دهند. شما پس از چند جلسه مراجعه به روانپزشک می توانید تغیییرات را در کودک خود احساس کنید.
نسبت به رفتن پیش روانپزشک جبهه نگیرید. همانطور که وقتی دندانتان درد می گیرد، شما به دندانپزشک مراجعه می کنید، پس وقتی روحیه شما و یا فرزندتان دچار مشکل شد، باید به یک روانپزشک مراجعه کنید.
منبع:
مجله پزشکی داروینه
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼