یادگیری سریع کودکان، آیا امکان پذیره؟
تشویق صرف دانش آموزان به جذب اطلاعات به منظور ذخیره در مغزشان یا ایجاد شرایط رقابتی با همسالانشان کمککننده نیست.
کشور سنگاپور اغلب به خاطر سیستم آموزش درجه یک ستایش میشود اما رشد کودکان در چنین محیطی بسیار استرسزا است. تمامی امور از قبیل امتحانهای رایج تا آزمونهای بزرگ و مهم برای تربیت و تعلیم دانش آموزان برنامهریزیشدهاند نه تحتفشار قرار دادن آنها. بنابراین، برخی از والدین در چنین شرایطی تمایل دارند تا کودکانشان آموزشها را سریعتر از دیگران فرابگیرند و سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا واقعاً آموزش و یادگیری سریع کودک ممکن است؟
بااینوجود فردو سوتانتو (Freda Sutanto) به عنوان استاد روانپزشکی آموزش و پرورش و توسعه در مرکز خدمات کالیودوسکوپ (Kaleidoscope Therapy Centre) اظهار داشته است که تشویق صرف دانش آموزان به جذب اطلاعات به منظور ذخیره در مغزشان یا ایجاد شرایط رقابتی با همسالانشان کمککننده نیست. او دراینباره گفت:
چیزی که والدین باید در راستای بهبود تجربه یادگیری سریع کودک کار بکنند درواقع یادگیری معنادار و ذهنیت رشد است.
یادگیری معنادار زمانی رخ میدهد که مغز اطلاعات را در درون چارچوبی که برای کودکان منطقی به نظر میرسد ذخیره کرده و با جهانبینی آنها را همتراز میکند. یک ذهنیت رشد به نگرش شناخت و کنار آمدن با چالشها و باوری اشاره دارد که درگیر بودن در چالشها به مرورزمان هوش را بهبود میبخشد.
درنهایت، شما باید از کودک خود توقع داشته باشید که نه تنها مطالب را سریع یاد بگیرد بلکه روش یادگیری نیز سازنده و معنادار باشد. به همین منظور در این مقاله استراتژیهایی برای کمک به شما برای یادگیری سریع کودک یا همان یادگیری معنادار آورده شده است.
کمک کردن به کودکان برای قبول مسئولیت برای یادگیری سریع کودک
لازم است بدانید که یکی از دلایلی که کودکان به خوبی یاد نمیگیرند این است که اطلاعات به طور منفعلانه به آنها خورانده میشود. در عوض، آنها باید سوالات را فرموله کرده و درک مفاهیم خود را تغییر دهند.
برای اینکه به کودکتان بر عهده گرفتن اهداف یادگیریاش را آموزش دهید، از آنها بپرسید که از یادگیری یک مفهوم خاص به دست آوردن چه چیزی را انتظار دارند؟ برای مثال، به فرزندتان جلد یک کتاب را نشان دهید و از او بپرسید که چه میبیند و در رابطه با آنچه فکری میکند. او ممکن است تفکراتی نظیر این داشته باشد که؛ «من تعجب میکنم چرا غذای روی میز تمام نشده است» یا « متعجبم که چرا این گربه عصبانی به نظر میرسد.»
سوتانتو پیشنهاد میکند که:
پس از تمام شدن کتاب از کودک خود بپرسید که آیا سوالهایی که در ذهنشان نقش بسته بود پاسخدادهشدهاند؟ این امر درواقع وسیلهای برای تقویت مفاهیم بیشتر است.
بازیهایی را برای تشویق به یادگیری مستقل و خودشناسی انجام دهید
لی جیان شنگ (Lee Jian Sheng)، صاحب آکادمی یادگیری Paideia معتقد است که پرورش کودکانی با قابلیت یادگیری سریع بیش از دنبال کردن فنهای خاص به تشویق آنها برای کشف خود مرتبط است. او در این رابطه اعلام کرد که:
من پسر ۶ ساله و دختر ۸ سالهام را تشویق میکنم که تا حد ممکن بهصورت مستقل یاد بگیرند. در حال حاضر، فهمیدهام که معرفی آنها به بازیهای کارتی و فکری متعدد موجب میشود که یادگیری آنها سریعتر و واضحتر شود.
لی گمان میکند که خواندن، استراتژی سازی و قرار گرفتن در معرض موقعیتهای چالشی در این بازیها به فرزندانش اجازه میدهد تا از جنبههای مختلف تواناییشان استفاده کنند. کودکان نیازمند خواندن قوانین بازی، یادگیری قدمهای منطقی هر بازی و پی بردن به نحوه برنده شدن در آنها هستند. کاربرد سوادآموزی، تفکر انتقادی و مهارتهای حل مسئله بهصورت کلی در یادگیری بهتر آنها کمککنندهاند.
تحریک پاسخهای عاطفی بهمنظور به یادماندنیتر شدن موضوع
این امر درواقع به طیف وسیع احساسات از کنجکاوی و لذت تا عصبانیت و عدالت اشاره دارد.
سوتانتو در این رابطه شرح میدهد که:
یادگیری به صورت قلبی و احساسی است. زمانی که در رابطه با یادگیری معنادار حرف میزنیم، درواقع از چگونگی تجدید یک مفهوم با یک فرد و تجارب آنها صحبت میکنیم. زمانی که یک موضوع معنادار است و پاسخی عاطفی را به دنبال دارد، به راحتی فراموش نمیشود.
مسلم است که برخی از موضوعات به طور طبیعی و ذاتی معنادارتر از دیگر موضوعات هستند. برای مثال، یادگیری در رابطه با حیوانات در معرض خطر انقراض یا بلایای طبیعی و چگونگی تأثیر آنها روی کره زمین واکنشهای احساسی را در پیدارند. بااینحال کلید یادگیری سریع کودک از مفاهیمی نظیر ریاضیات که انتزاعی هستند، معنادار کردن آنها برای کودکان است.
سوتانتو در این رابطه کلاس ریاضیای را مثال میزند که یک معلم ریاضی خوب دارد و این معلم در زمان توضیح مفهوم عدد پی در ریاضی به کودکان، در رابطه با ثابت (ثابت بودن این رقم بدون توجه به اندازه دایره) و غیرمنطقی بودن آن (عدم تکرار دسیمال ها) با کودکان صحبت میکند. سپس از آنها میخواهد که به چیزی در زندگی خود فکر کنند که ثابت و غیرمنطقی بوده است. دانش آموزان جواب مایی نظیر پیتزا را میدهد. پیتزا درواقع یک غذای ثابت است که ترکیبات بینهایت زیادی دارد. دیگری خانواده خود را مثال میزند که اعضای آن ثابتاند اما عناوین آنها بینهایت است.
درحالیکه هیچ فرمولی برای معنادار کردن مفاهیم وجود ندارد اما موضوعاتی که برانگیخته شدن احساسات را در پی داشته باشند، بهتر در خاطر میمانند.
درک طول زمان توجه و محدودیتهای حین کار کودک
کودکان طول زمان توجه طولانیای ندارند پس این نکته در رابطه با یادگیری سریع کودک را در هنگام آموختن چیزی به آنها در ذهن داشته باشید. برخی از مواقع آنها ممکن است متمرکز به نظر برسند اما در حقیقت توجه آنها کم شده است. طبیعی است که مجبور کردن آنها به تمرکز درحالیکه از انگیزه برخوردار نیستند، در مدت طولانی یادگیری را در آنها کاهش میدهد.
سوتانتو پیشنهاد میکند که:
زمانی را به درک مدت زمان توجه کودک خود و نحوه عملکرد او در این محدودیتها صرف کنید تا به اینترتیب توجه او را مدیریت و جلب کنید.
این کار شامل تحت نظر قرار دادن آنها در طی سه یا چهار دوره از یادگیری وظایف در خانه (برای این منظور از یک تایمر استفاده کنید) و به دست آوردن میانگین زمان حین کار کودک (زمان واقعی انجام یا فکر کردن در رابطه باکاری) است.
اگر دریافتید که کودکتان میتواند در حدود ۱۵ دقیقه تمرکز کرده و سپس حواسش پرت میشود، برنامه مطالعهای را تنظیم کنید که شامل ۱۵ دقیقه مطالعه و سپس ۵ دقیقه استراحت شود. زمانی که صحبت از فعالیتهای زمان استراحت به میان میآید، فعالیتهای فیزیکی نظیر پریدن یا ورزشهای کششی ایدئال هستند. فعالیتهای زمان استراحت نباید شامل استفاده از اسباببازیهای الکترونیکی و موردعلاقه شود زیرا آنها بازگشت به فرایند مطالعه را سختتر میکنند.
والدین کودکانی که زمان توجه کمتری دارند باید سعی کنند تا این مدت را با استفاده از افزایش زمان حین کار به یک یا دو دقیقه در هفته افزایش دهند.
آشنا کردن کودکان با حفره یادگیری
زمانی که کودک شما موضوع خاصی را یاد میگیرد، ممکن است برای درک آن با مشکل مواجه شده و بیشتر در حفره یادگیری فرو بروند. سوتانتو توضیح میدهد که در این تئوری، چالش برای یادگیری سریع کودک امری ضروری در نظر گرفته میشود. شما باید قبل از این که بتوانید از این حفره خارج شوید، پیشرفت کنید.
هر چهکار یا مفهومی چالشبرانگیزتر باشد، حفره یادگیری نیز عمیقتر است. بگذارید کودکان بدانند که بدون وجود حفره، فرایند یادگیری صورت نخواهد گرفت. برخی از این حفرهها کمعمق و برخی عمیقاند اما اگر هیچ حفرهای وجود نداشته باشد پس آن مفهوم در حال حاضر به صورت کامل آموختهشده است.
توضیح مفهوم «حفره» به کودکتان به آنها در درک سخت بودن یادگیری کمک میکند. بااینحال، آنها میتوانند برای موفقیت در این چالشها از استراتژیهای متفاوتی استفاده کنند. این استراتژیها شامل ساختن یک چالش، خواندن بیشتر در رابطه با موضوع موردنظر، بحث کردن در رابطه با آن یا فرد دیگر یا آزمایش رویکردی جدید است. متعاقبا با احساس روشنتر شدن مفهوم، آنها از انتهای این حفره بالا میآیند.
یادگیری سریع کودک امکانپذیر است اما نباید والدین یا مربیان دچار این اشتباه شوند که با افزایش فشار بر کودک میتوان یادگیری را سریعتر کرد. یادگیری عمیق بهتر از یادگیری سطحی است و اگر این هدف محقق شود کودک قابلیتهای خود را خواهد شناخت و از آن چه آموخته است بهتر استفاده خواهد کرد.
منبع:
کودکت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼