عوامل موثر در خلاقیت کودکان، تاثیرات فرهنگ و محیط
وراثت فرآیندی است که به وسیله آن مشخصات جسمانی معینی مثل رنگ پوست به شیوه بیولوژیکی از والدین به کودک منتقل میشود.
وراثت فرآیندی است که به وسیله آن مشخصات جسمانی معینی مثل رنگ پوست به شیوه بیولوژیکی از والدین به کودک منتقل میشود بر این اساس خیلی از ما شبیه پدر و مادر خود هستیم.
تحقیقات انجام شده در مورد دوقلوهای یکسان که دارای ژن های مشابه هستند نشان داده که آنها از نظر شخصیتی نیز مشابهت دارند. تشابه خصوصیات فکری ، احساسی و روانی دوقلوهای یکسانی که از بدو تولد در محیط های متفاوت رشد می یابند دلیل محکمی بر تاثیر توارث در شخصیت افراد است هرچند این گونه موارد ، محیط دارای نقش اساسی است.
اینکه خلاقیت ریشه های ارثی و ذاتی نیز دارد فرض مسلم است اثر وراثت در پیدایش نیروی ابتکار قابل انکار نیست. افراد بی شماری وجود دارند که در محیط های مساعد پرورش یافته اند ولی همه آنها موجد اندیشه و فکر نو نشده اند.
با آنکه عامل توارث پیدایش استعداد خلاقیت را در افراد ممکن می سازد معذالک بروز و رشد این استعداد تحت تاثیر عوامل محیطی است . محیط مساعد چه در زمینه جغرافیایی و چه از لحاظ اجتماعی و فرهنگی در رشد و پرورش قوه ابتکار تاثیر فراوان دارد.
عوامل محیطی نه تنها سبب پرورش استعدادهای مختلف افراد می شود بلکه موجباتی برای تحریک و تشویق افراد به خلق اندیشه ها را فراهم می سازد. در اجتماعاتی که رشد فردی و رفاه اجتماعی از طریق روش علمی در یک وضع رضایت آمیزی به وجود می آید.
معمولا مجال پرورش افکار و خلق اندیشه های تازه بیشتری فراهم میشود.برخوردها و نیازهای فرهنگی در شکل گیری رفتار هر فرد ، تاثیر به سزایی دارد.
انسان ها با تقلید از رفتار اطرافیان و متاثر از فرآیندهایی که تشویق و تقویت می شوند ، ارزش های اجتماعی جامعه و طبقه اقتصادی را بازندگی خود در می آمیزند. والدین به محض تولد نوزاد ، فرآیند اجتماعی کردن وی را آغاز می کنند.
مطالعات نشان داده است تفاوت های رفتاری بین دو جنس که قبلا ارثی شمرده می شد ، بیشتر محصول اجتماع است. والدین تکیه کلام ها ، روش ها، پیش بینی های اجتماعی و نحوه نگرش خود را به کودکانشان منتقل می کنند و کودک نیز آنها را پس از جذب به صورت بخشی از خصوصیات خود درمی آورند .
کودکان پرورش یافته در محیط های هوشمند و حساس که پیچیده و مملو از انگیزش های مختلف است ، احتمالا مجموعه متفاوتی از مهارت ها را کسب خواهند کرد. یک محیط زیرک تر و باهوش تر احتمالا انسان های باهوش تر و زیرک تری پرورش خواهد داد.
ادوارد دوبونو معتقد است در پاسخ به این پرسش که چرا ما به اندازه کافی توجه جدی به موضوع خلاقیت نکرده ایم دلایل بسیاری وجود دارد. اولین و در عین حال قوی ترین دلیل این است که هر تفکر خلاق و ارزشمندی ، همواره باید در مرحله ی بازنگری ، منطقی و قابل حصول جلوه کند.
دفاع و تحقق چنین ایده ای ساده خواهد بود. در غیر این صورت ارزش آن شناخته نشده و چه بسا سرکوب نیز بشود متاسفانه چنین واقعیت تلخ و در عین حال غلط ، ماهیت فرهنگی دارد که باعث بی اعتنایی همگان ، حتی پژوهشگران به خلاقیت می گردد بیش از ۹۵ درصد پژوهشگران دنیا این گونه می اندیشند.
ابراهام مازلو اشاره زیبایی به نقش فرهنگ و اجتماع در پرورش خلاقیت دارد (( همه انسان ها از بدو تولد دارای توانایی بالقوه خلاقیت هستند اما اکثر انسان ها این خصیصه را در جریان فرهنگ پذیری از دست می دهند مصادیق بارز عوامل محیطی و فرهنگی ، خانواده ، والدین ، مدرسه و مربیان هستند.
میل طبیعی خانواده ها و سازمان ها به رفتار پذیرفته شده و محافظه کاری است یعنی شرایطی که مقاومت جدی در برابر تغییرات وجود دارد. بدون شک تخیل و خلاقیت ابتدا در خانواده پایه ریزی می شود اگر خانواده فرصت های لازم را برای سوال کردن ، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند ، زمینه را برای رشد خلاقیت فراهم می کنند.
تنبیه و تهدیدهای مکرر ، آفت خلاقیت های ذهن است. فرزندان خلاق در خانه به آرامش روانی ، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی احتیاج دارند هر چند شواهد پژوهشی کافی نیست.
اما برخی تحقیقات نشان می دهد که والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی بیشتری نشان می دهند ، کودکان خود را آن گونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره اشیاء و امور تشویق می کنند و کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند کارها و برنامه های آنان را تحت نظر دارند و پیگیری می کنند.
تکالیف درسی ، تاکید بر محفوظات ، توجه به تفاوت های فردی و ویژگی های کودکان ، رفتار معلم ، جو مدرسه و.... از جمله عوامل تاثیر گذار بر پرورش و یا سرکوبی خلاقیت کودکان هستند. تعارض نقش ها نیز یکی از عوامل مهم محافظه کاری و ناکارآمدی مدارس در ایجاد تغییرات خلاقانه است.
از طرفی نظام آموزش و پرورش وظیفه حفظ و تداوم فرهنگ ، اصول ، ارزش ها و سنن اجتماعی را به عهده دارند. بر این اساس که مدارس از جمله سازمان های محافظه کار محسوب می شوند و از طرفی همه انتظار دارند مبانی رویکردهای خلاقانه و تغییرات از آموزش و پرورش شروع شود طبیعی است این وضع ، شرایط تعارض ایجاد کرده و کار برنامه ریزان و مجریان را سخت تر میکند. اگر مدیران و مربیان از این میان راه های متعادل را بیابند در واقع دست به کار هنرمندانه ای زده اند.
حمایت و یا نفی اساس خلاقیت و یا ترویج شکل فردی و اجتماعی آن و همچنین رویکرد خلاقیت های کوچک و بزرگ ، همه ریشه در فرهنگ ملل دارد.
همسالان و بزرگترها به عنوان بخشی از محیط رشد کودکان تاثیر شگرفی در بروز خلاقیت ، به ویژه شکل گیری اولیه آن دارند روزالیند معتقد است بذرهای عقاید و ایده های ابتکاری و نو ، اغلب از تعاملات با همسالان و بزرگترها به وجود می آید.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼