اقتصاد برای کودکان، تاثیری که نوسانات بر ذهنشان دارد
خانوم میدونید چی شده، دلار امروز رفته بالا و مامان و بابام دیگه اسباببازی که قول داده بودند رو برام نمیخرند.
کارشناسان از ریشه های اضطراب در کودکان میگویند «خانوم میدونید چی شده، دلار امروز رفته بالا و مامان و بابام دیگه اسباببازی که قول داده بودند رو برام نمیخرند.» این جملات رها دختر چهار سالهای است که برای بازیدرمانی به کلینیک روانشناسی آورده شده است و والدینش از ناخن جویدن او دیگر کلافه شدهاند.
تشخیص کلینیکی متخصصان برای رها «اضطراب» است؛ اضطرابی که نشانه آن جویدن ناخن و منشأ آن تحلیلهای اقتصادی والدین از شرایط نابسامان اقتصادی است. کودکان برخلاف تصور والدین همهچیز را میفهمند و پیام گفتههای دیگران را با ذهن محدود و ناتوان خود دریافت میکنند اما چیزی که آنها قادر به انجام آن نیستند پردازش صحیح مسئله است. آنها بدترین تعریفهای شناختی را دارند و در برابر نوسانات دلار بدترین تصویر را از فقر و گرسنگی در ذهنشان میسازند.
مونا فلسفی، رواندرمانگر کودکان گفت: شروع برخی از اضطرابها از دوران بارداری مادر تا ۷ماهگی نوزاد است. اگر والدین به نیازهای کودک در این دوران توجه نکنند اضطراب جدایی میتواند از یک سالگی شکل بگیرد. اگرچه ژن نیز در بروز اضطراب مؤثر است اما محیط نیز در تشدید و ایجاد اضطراب تأثیر فراوان دارد. در بازیدرمانی میتوان علائم اضطراب را بهخوبی یافت. معمولا بچهها اضطراب را با دلدرد، سردرد و تهوع نشان میدهند و در برخی موارد با پرخاشگری اضطراب خود را نشان میدهند. آنها درکی از احساسها و هیجانات خود ندارند و نمیتوانند اضطراب خود را بیان کنند در نتیجه آن را بهصورت تیک، کندن ناخن پا، کلنجار رفتن با دندان، لجبازی یا پرخاشگری نشان میدهند. اضطراب در کودکان یعنی والدین حرف بچه خود را به خوبی درک نکردهاند در نتیجه آنها با پرخاشگری تلافی میکنند.
والدینی که زبان همدلی با کودک را بلد نباشند بیشتر باعث بروز اضطراب او میشوند. مثلا وقتی بچه زمین میخورد به او میگویند «مرد که گریه نمیکند، چیزی نشده است»؛ یا وقتی در بازی شکست میخورد به او میگویند «مهم نیست به ما خوش گذشت» درحالیکه زمین خوردن درد دارد و شکست خوردن غمانگیز است؛ همانطور که برای ما شکست تلخ و دردناک است. درحالیکه باید به بچه گفت «میدانم که دردت آمد، یا میدانم که شکست خوردی ولی بیا تلاش کنیم شاید اینبار تو بردی». این جملات یعنی من حس تو را فهمیدم. اکثر والدین صدای هیجان بچهها را خاموش میکنند . والدین در برابر آنچه در مدرسه رخ میدهد همینطور عمل میکنند و مثلا در برابر واکنش معلم برای بد خط بودن دانشآموز میگویند: «من که گفتم مشقهات رو درست بنویس» این در حالی است که مادر پاسخگو میپرسد: «جلوی دیگران دعوایت کرد؟ حق داری ناراحت باشی، من هم جای تو بودم ناراحت میشدم». دو سه ساعت پس از اینکه با هیجان کودک همراهی کردید میتوانید بگویید بیا با هم مشقت را بنویسیم. بچهها زبان همدلی والدین را میفهمند.اضطراب اجتماعی نوع دیگر اضطراب است که خیلی از کودکان آنرا تجربه میکنند. مونا فلسفی
دراین باره میگوید: بچههای تک فرزند بیشتر به این نوع از اضطراب دچار میشوند. آنها کمتر با کسی دوست میشوند و اگر در سنین پایین به مهد رفته باشند، اضطراب اجتماعی خود را با پرخاشگری نشان میدهند. آنها مهارت اجتماعی بالایی ندارند.
وی با اشاره به اینکه اخبار و تحلیلهای اقتصادی والدین روی کودکان تأثیر میگذارد، گفت: بچهها نباید در معرض اخبار اقتصادی و حوادث قرار بگیرند. آنها توان تحلیل ندارند. بچه ۵سالهای که از ترس زلزله دیگر در تخت خود نمیخوابد، یا کودکی که قیمت به روز دلار را میداند در معرض خبرهایی است که برای او اضطراب ایجاد میکند. تحقیقات ثابت کرده است که اضطراب مغز کودکان را کوچک میکند بهخصوص بخشی که مربوط به حافظه است. اضطراب اختلال توجه و تمرکز به همراه میآورد و بچههایی را که در سن مدرسه رفتن هستند با مشکل مواجه میکند. والدین بهجای حل مسئله با مقایسه کردن، مشکلات را دوچندان میکنند و آنها را کمالگرا بار میآورند.
طرحوارههایی که اضطراب با خود میآورد
اضطراب موجود مرموزی است که از بهظاهر کماهمیتترین شرایط و موقعیتها در روان کودک رخنه میکند و تأثیر بزرگ میگذارد. بهروز مستخدمین حسینی، روانشناس در گفتوگو با همشهری گفت: شایعترین نوع اضطراب در کودکان، اضطراب جدایی است که اختصاصا به عوامل دوره بارداری، مدت بارداری و دوران نوزادی بستگی دارد. ریشه بسیاری از اضطرابها در این دوران است. بخشی را جامعه پزشکی نسبت به آن بیتفاوت است و بخشی نیز مربوط به اطلاعات کم خانوادههاست. کودکانی که به زردی مبتلا میشوند، اگر صحیح مراقبت عاطفی نشوند، دچار اضطراب جدایی میشوند. من در ایران ندیدهام که به این کودکان توجه شود.
وی در توضیح بیشتر گفت: بسیاری از والدین نمیدانند که بچهای که بهدلیل زردی در دستگاه گذاشته میشود، بهدلیل دوری از مادر دچار اضطراب جدایی میشود. نوزاد باید در روزهای اول در تماس با مادر باشد. پزشکی در این حد از دانش روانشناسی بیبهره است. در بیمارستانها باید پزشکان آموزش ببینند یا یک روانشناس در کنار خانوادهها باشد. عواملی مانند تولد زودرس، سزارین و استراحت مطلق مادر نیز ایجادکننده اضطراب در کودکان است. کودک به سن مدرسه میرسد و بسیاری از خانوادهها نمیدانند ریشه اضطراب کودکشان در چیست.
البته اگر چنین کودکی در دوران نوزادی و کودکی در شرایط ایمن زندگی کند، اضطرابش تا ۵ سالگی برطرف خواهد شد. بسیاری از والدین وقتی سبک واکنشهای اضطرابی کودک در نوجوانی تغییر کرد، به متخصص مراجعه میکنند.
این روانشناس در مورد اضطرابی که محیطهای اجتماعی به کودک وارد میکند، گفت: آنچه هم اضطراب ایجاد میکند و هم نمیگذارد آن برطرف شود، «تهدید» است. تهدید تا بزرگسالی نیز دنبال ماست. با نگاهی به رسانهها میبینید که تیتر روزنامهها ایمن نیست. شرایط اقتصادی و اجتماعی در کشور ثبات ندارد و برای همه سنین اضطرابزاست. برای درمان کودکی که دچار اضطراب جدایی است، نیاز است که او و مادرش (بهعنوان موضوع وابستگیاش) در شرایط تهدید از هر نوعی قرار نگیرند. توجه داشته باشید که «تهدید» ممکن است سرزنش و مقایسهکردن باشد. اگر در خانوادهای تنش باشد، اضطراب کودک بیشتر میشود. تهدید لزوما خشونتآمیز نیست، کودکی که مقایسه میشود، ترس ازدستدادن موقعیتش را دارد. مدارس منشأ چنین ترسی هستند. در مدارس ابتدایی نمره حذف شده و جای خود را به ستاره داده است درحالیکه تشویق با امتیازدهی اصلا ضروری نیست.
کودکی که مدام تهدید شود و مورد انتقاد و سرزنش قرارگیرد، انواع طرحوارههای بیاعتمادی و بداعتمادی را میگیرد. حسینی با اشاره به رویکرد متاخر طرحوارهای در علم روانشناسی گفت: کودک علاوه بر اضطراب با انواع روشهای غلط تربیتی، طرحوارههای مرضی پیدا میکند. در طرحواره، نگاه فرد بهخود و دیگران اهمیت دارد که در کودکی ایجاد و تثبیت میشود. فردی که با طرحواره بیاعتمادی وارد جامعه میشود، مشکلات زیادی را به جامعه تحمیل میکند.
آخرین قیمت طلا و ارز از زبان بچهها
بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IVTR) ۴درصد از کودکان ۳ تا ۶سال بهصورت طبیعی از اضطراب جدایی رنج میبرند. به گفته افسانه صمدزاده، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اضطراب یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی یا منشأ ناشناخته است که برانگیختگی فیزیولوژیک ایجاد میکند. علائم روانشناختی اضطراب احساس خستگی، غرغر کردن، بدخوابی و بیخوابی و بیاشتهایی عصبی است. علائم فیزیولوژیک آن نیز در کودکان طیف وسیعی از ناخن جویدن، حرکت غیرارادی پا، تپش قلب، تنفس نامنظم و... را شامل میشود که توسط یک متخصص تشخیص داده میشود، چون خیلی وقتها بچهها برای اینکه جلب توجه کنند مثلا ناخن میجوند. پیشینه و سبک ارتباط والدین با کودک در تشخیص اضطراب بسیار اهمیت دارد.
وی گفت: در بسیاری از مواقع، سبک ارتباط بین والدین و کودکان میتواند ایجادکننده اضطراب باشد. وقتی محیط احساس امنیت و آرامش را به کودک ندهد، او تعادل روحی و درونی خود را ازدست میدهد. او بهدلیل وحشت از دست دادن محبت پدر و مادر دچار اضطراب جدایی میشود. حتی سبک «فرزندپروری» سهل یا سختگیرانه هم میتواند باعث اضطراب شود. ولی روش مقتدرانه (به معنای سخت و آسانگیری بجا) میتواند در تعادل بچهها مفید باشد. البته نوع اضطراب بچهها بسته به سن آنها متفاوت است. اما قدر مسلم مقررات دستوپا گیر و امر و نهی کردن مکرر و جلوگیری از استقلال کودکان در سنین مختلف میتواند شکلهای مختلفی از اضطراب را در آنها ایجاد کند. مثلا وقتی کودک میخواهد کاری را انجام دهد ولی اطرافیان زودتر از او این کار را انجام میدهند استقلال و در نتیجه اعتمادبهنفس او را تخریب میکنند. اعتمادبهنفس شاخص مهمی برای حذف اضطراب است. احساس ارزشمندی از خود، با سبکهای غلط پدر و مادری از بین میرود.
بچهها فقط شاهد گفتوگوی والدین نیستند؛آنها با فهم محدود خود گفتهها را تحلیل میکنند. افسانه صمدزاده گفت: در شرایط اقتصادی کنونی که همه در مورد افزایش قیمتها حرف میزنند، مراجعهکنندگان نوجوانی داریم که قیمت طلا و ارز را بهصورت مداوم پیگیری میکنند چون احتمال خرید لپتاپشان بستگی مستقیم با قیمت طلا و ارز دارد. حضور کودک در این فضا برایش فقط اضطراب به همراه میآورد. درحالیکه والدین باید بهگونهای برخورد کنند که نظم و قانون موجود در خانه بهدرستی به کودک منتقل شود. او باید بداند قاعده تنظیم دخل و خرج در خانه یک اصل است. با بچههایی که در مرحلهای از رشدشان درک بالایی دارند می توان راجع به این مسائل حرف زد.
وی با تأکید بر اینکه باید به شخصیت کودک اهمیت داد و احترام گذاشت، گفت: در خانوادههایی که توهین، تمسخر، تبعیض و مقایسه وجود دارد، کودک با اضطراب رشد میکند. در خانوادههایی که به کودک محبتهای افراطی میکنند و به خواستههای نابجای او پاسخ مثبت میدهند نیز کودک دچار اضطراب میشود، چون جامعه مانند خانواده با تمایلات و خواستههای آنها برخورد نمیکند.
راههای تقویت اعتمادبهنفس برای رفع اضطراب:
- با کودک طوری رفتار کنید که او بفهمد. مورد پذیرش خانواده و دیگران است.
- «تا جایی که امکان دارد» خواستههای او را تامین کنید.
- محیط خانه باید گرم و صمیمی باشد و تا جایی که امکان دارد، بچهها در جریان اختلافات والدین قرار نگیرند.
- مفهوم نظم را با الگویی مقتدرانه از فرزندپروری به کودکان یاد دهیم.
- به کودکان احترام بگذاریم و به آنها استقلال دهیم که با توان محدود خود کارهای خود را انجام دهند.
- اگر چند بچه دارید تبعیض نگذارید و با مقایسه کردن فشار روحی به آنها وارد نکنید.
- در شبنشینیهایی که با دیگران دارید در کنار بچهها از فشارهای اقتصادی و ترسهای خود از آینده حرف نزنید.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼