پرورش صحیح کودک، چند نکته خواندنی
طبیعی است که شما بخواهید فرزندتان را از صدمه دیدن، خدشه دار شدن غرور و یا احساس ناخوشایند ارتکاب اشتباه و خطا مصون بدارید.
البته درست است که پرورش کودکان برجسته حتی اگر در حال آموختن خزیدن، پرتاب یک توپ یا رسم یک دایره باشند نیز نیاز به تشویق های انگیزه دهنده دارند، اما فرزند شما نباید به شنیدن " عالی " و تشویقهای متمادی شما عادت کند. اینگونه او ممکن است به سختی درک کند که کدام موفقیت های او واقعاً شایسته جشن گرفتن و تحسین هستند. او همچنین کاملاً حس می کند که شما چه زمان اغراق می کنید (" مثلاً این بهترین نقاشی ای است که من تا کنون دیده ام!") و ممکن است شروع به نادیده گرفتن تحسین های شما کند. بنابراین اگر فرزندتان کاری را انجام می دهد که باید انجام دهد، او را بیجا تحسین نکنید.
به عنوان مثال، هنگامی که دندان هایش را مسواک می زند و یا پیراهن خود را به ماشین لباس شویی می اندازد، یک تشکر ساده از سوی شما کافی است. سعی کنید بازخورد مثبت خود را به شیوه خاصی ارائه دهید و به جای بیان این که طراحی فرزندتان خیلی درخشان است، بهتر است از استفاده هنرمندانه او از رنگ بنفش سخن بگویید.
فرزندتان را به طور دائم مراقبت و رصد نکنید
طبیعی است که شما بخواهید فرزندتان را از صدمه دیدن، خدشه دار شدن غرور و یا احساس ناخوشایند ارتکاب اشتباه و خطا مصون بدارید، اما هنگامی که شما بدینگونه مداخله می کنید و مثلاً برای دعوت او به یک جشن تولدی که اسمش در مهمانان نیست تلاش می کنید و یا از مربی فوتبال او می خواهید که زمان بیشتری به او بازی بدهد، شما در واقع هیچ لطفی به فرزندتان نمی کنید.
دکتر رابرت بروکس می گوید: " کودکان برجسته از همان بچگی باید بدانند که تجربه شکست، احساس ناراحتی، اضطراب و یا عصبانیت کاملاً در زندگی طبیعی است. آنها با غلبه بر موانع موفق می شوند، نه با حذف آنها".
دکتر کتی هیرش پاشک، استاد روانپزشکی دانشگاه تمپل در فیلادلفیا می گوید: " این امر برای کودکان برجسته خردسال بسیار مهم است که بدون اینکه احساس کنند والدینشان آنها را برای انجام کار اشتباهشان شماتت کرده و یا خودشان آن را اصلاح می کنند، بدانند که فرصت انجامش را دارند و می توانند ریسک کنند". او حتی پدر و مادرها را تشویق می کند گاهی اشتباهات عمدی را به منظوری خاص انجام دهند و اظهار می کند که گاهی دیدن شما در حال آشفتگی و بی نظمی و القای این حس که در این شرایط لزوماً اتفاق بدی رخ نمی دهد برایش خوب است.
اجازه دهید او تصمیم بگیرد
هنگامی که فرزند شما فرصت انتخاب را از سن نوجوانی پیدا می کند، به قضاوت خوب خود اطمینان پیدا خواهد کرد. البته بچه ها عاشق اجرای نمایش و خودنمایی هستند، اما کنترل بیش از حد می تواند برایشان ملال آور باشد؛ بنابراین بهتر است که دو یا سه گزینه را برای فرزندتان انتخاب کنید تا او از بین آنها انتخاب نهایی را انجام دهد.
به عنوان مثال، از ۳ سالگی از آنچه که او برای ناهار میل دارد بپرسید، اما گزینه هایی مانند پاستا یا کره بادام زمینی و ژله را قرار ندهید. در عین حال، اجازه دهید فرزند شما بداند که انتخاب هایش برای شما مهم است. دختر ۸ ساله گلوریا کوشیل، کارولین، از نیویورک دوست دارد مانند یک پسر لباس بپوشد و موهایش را کوتاه کند و او می گوید من تصمیم گرفتم که اجازه دهم که این گزینه را داشته باشد، اما چیزهای دیگری مثل اینکه او موزیک متال گوش دهد، در حیطه انتخاب و اختیار خودش نیست.
اگر کودکان برجسته شما احساس ناامیدی از شکست دارد، به او کمک کنید تا بیشتر خوش بین باشد. دکتر کارن ریویچ کمک نویسنده " بهترین کودک " می گوید: " به جای اینکه با چرب زبانی به او وعده و وعید روزهای درخشان آینده را بدهید، او را تشویق به فکر کردن درباره شیوه های خاصی برای بهبود وضعیتش و نزدیک شدن به اهدافش کنید. از او بخواهید تا فکر کند که موفقیتهای قبلی اش را چگونه به دست آورده است و متوجهش کنید که قطعاً بدون زحمت نبوده است.
بنابراین اگر او در خواندن از همکلاسی های خود عقبتر است، به او توضیح دهید که هر کس با سرعت خود می آموزد و وقت بیشتری را با او برای خواندن بگذارید. اگر او ناراحت است زیرا در بازی خاصی نمی تواند پیشرفت کند، نگویید خب، از نظر من فکر میکنم تو یک ستاره هستی. در عوض بگویید من می توانم ببینم که تو چرا شکست خوردی و ناامید شدی. بیا راجع به چگونه بیشتر شدن شانس برد تو فکر کنیم".
سعی کنید فرزندتان را در معرض فعالیت های مختلف قرار داده و او را تشویق کنید تا چیزی را که واقعاً دوست دارد پیدا کند. بچه هایی که به چیزی خاص علاقه وافر دارند، چه بازی با دایناسورها باشد و چه پخت و پز، به تخصص خود افتخار می کنند و در دیگر زمینه های زندگی نیز بیشتر موفق هستند.
سرگرمی های اینگونه ممکن است برای بچه هایی که در مدرسه سرسخت به نظر می رسند نیز مفید باشد و با این روشها همچنین می توانید فرزندتان را به ارتباط با دیگر بچه ها علاقه مند کنید. به عنوان مثال، اگر پسر شما نقاشی دوست داشته باشد اما بیشتر پسرها در کلاس ورزش را دوست دارند، او را تشویق به کشیدن نقاشی های ورزشی کنید. او می تواند یک مجموعه از نقاشیهای خود را به بچه های کلاس نشان دهد.
توانایی مواجهه با مشکلات و حل آنها را در آنها ارتقاء دهید
دکتر میرنا شور نویسنده کتاب "پرورش یک کودک متفکر" می گوید: " اطفال وقتی دلگرم می شوند که بتوانند برای آنچه که می خواهند گفتگو و مذاکره کنند". تحقیقات او نشان می دهد که شما حتی می توانید به یک کودک خردسال نیز نحوه حل مشکلات خودش را آموزش دهید. نکته کلیدی چگونگی گفتار شماست. اگر فرزندتان نزد شما می آید و شکایت می کند که یک بچه ماشین او را در زمین بازی از او گرفته است، بپرسید که خودش فکر می کند چه راهی برای بازگرداندن آن خوب است.
حتی اگر نخستین ایده اش این است که ماشین را به زور پس بگیرد، از او بخواهید که به راههای بهتر فکر کند. سپس بپرسید که آیا می توانی از روش های دیگری برای بازگرداندن آن استفاده کنی که خشونت نداشته باشد؟ در یکی از مطالعات دکتر شور در مورد این وضعیت، یک کودک ۴ ساله ایده ه شگفت آور و ایده آلی ارائه داد و به گیرنده ماشین گفت : " تو اگر با من بازی کنی، نسبت به بازی تنها با خودت، سرگرم تر خواهی بود".
دکتر بروکس می گوید: " هنگامی که کودکان برجسته احساس می کنند که تفاوت ها را رقم می زنند و کارهای بزرگتری انجام می دهند، مثلاً فنجان ها را در مهد کودک جابجا می کنند و یا شیرینی بین بچه ها پخش می کنند احساس اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند. این امر که بچه ها مسئولیت های خانوادگی داشته باشند مهم است و ممکن است حتی یک کودک کوچک بتواند به شما برای انجام برخی کارها کمک کند. دکتر هیرش پاشک می گوید، او ابتدا متوجه خواهد شد که انجام وظایف بزرگسالان نیاز به تلاش دارد و او می تواند کسب مهارت هایی را که در آینده به آنها نیاز دارد، از هم اکنون آغاز نموده و کارها را آسان تر انجام دهد.
هر چند کودکان برجسته و نوجوانان دوست دارند با دوستانشان وقت بگذرانند، اما همچنین برای آنها بسیار مهم است که در کنار بزرگسالان متعدد نیز باشند. صرف وقت با افراد مسن تر، جهان کودک را گسترش می دهد و او را مجبور می کند علاوه بر شما با افراد بالغ دیگری نیز صحبت کند و روش های مختلف تفکر را یاد بگیرد. همچنین تحقیقات نشان داده است که داشتن ارتباط نزدیک با یک بزرگسال بالغ مانند یک معلم، یک عمو یا دایی، یک مربی مهد کودک و یا یک والد دوستش باعث می شود که بچه ها بیشتر انعطاف پذیر باشند.
اگر بچه ها بتوانند تصور کنند که وقتی بزرگ می شوند در حال انجام کار مهمی هستند از هم اکنون احساس اعتماد به نفس بیشتری کسب می کنند. با فرزندتان درباره اینکه چگونه شما، همسرتان و سایر بزرگسالانی که او را میشناسد شغلشان را انتخاب کرده اند، صحبت کنید. کودک شما ممکن است رویای یک خواننده پاپ یا فضانورد شدن را داشته باشد، سعی نکنید انتظارات او را پایین بیاورید. حتی اگر ذهن او تغییر کند، مهم این است که او به اهدافش فکر کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼