عشق ورزیدن به کودکان، مواردی که نباید انجام دهید
برخی شیوههای رایج پرورش کودک و نیز اظهار عشق به او که سالها است به والدین ارائه میشوند، در واقع مضر هستند.
اغراق نیست اگر بگوئیم مشکلترین شغل دنیا پدر و مادر بودن است. هیچ نوع مدرک، دانش یا تجربهی قبلی نمیخواهد، اما همه توقع دارند در آن بهترین باشیم. نه تنها هیچ کس نیست راهی درست برای پرورش کودک نشان دهد، بلکه میلیونها پند و نصیحت و وبگاههای گوناگون هستند که دیدگاههای متضاد هم ارائه میکنند. اظهار عشق به کودکان حد و مرزی دارد و باید در چارچوب اصول درستی قرار بگیرد. بعضی از روش های اظهار عشق به کودکان بیشتر به کودک آسیب میرساند. در ذیل به کارهایی که نباید در اظهار عشق به کودکان انجام داد اشاره شده است.
برخی شیوههای رایج پرورش کودک و نیز اظهار عشق به او که سالها است به والدین ارائه میشوند، در واقع مضر هستند، مثل مواردی که در فهرست پائین درباره اظهار عشق به کودکان میخوانید:
۱. همهی دنیایتان، کودکتان باشد
بسیارخوب، نوزادان تازه به دنیا آمده مطمئنا باید دنیای پدر و مادر باشند. وقتی بزرگتر میشوند اینکه به آنها زمانی را برای رشد انفرادی بدهیم به طور فزایندهای مهم میشود. به علاوه، آنها باید متوجه شوند شما زندگی دیگری هم بدون آنها دارید. اگر هر لحظهتان به این میگذرد که نیازهای آنان(یا خواستههایشان) را برآورده کنید برای هر چیزی به شما تکیه خواهند کرد. زمانی که به سنجوانی میرسند و باید بتوانند خودشان از پس مخارجشان بر بیایند، مهم است که اجازهی این کار را به آنها بدهید.
۲. نادیده گرفتن رفتار مثبت
کودکان به طور مرتب نیاز به تشویق دارند. در واقع آنها چیزی از خوب و بد نمیدانند تا وقتی که به آنها آموخته شود. میدانم که در دنیای واقعی هرگز به یک پلیس رشوه نمیدهید تا بتوانید برای خرید، درست زیر تابلوی توقف ممنوع پارککنید، اما همیشه باید از کودکانتان برای کار درستی که انجام دادهاند، تعریف کنید. برخی اوقات جمله سادهای مثل "خیلی ممنون که ظرفها را شستی" میتواند خیلی کارها انجام دهد. هرگز نباید فرض کنید کودک خودش میداند کار خوبی انجام داده است. اگر آنها را تشویق کنید با اعتماد بهنفس بار میآیند و روزی خود به خود بدون نیاز به تعریف و تمجید، راه درست را پیش میگیرند.
۳. تصدیق رفتار منفی با شیوههای بیثمر
از سوی دیگر، هرگاه کودکتان کار نادرستی انجام دهد، نخستین واکنشتان تنبیه اوست. در حالیکه واکنش به رفتار منفی و اصلاح آن مهم است، و باید بدون دخالت احساسات انجام شود. به جای از دستدادن کنترل خود، به آرامی کار اشتباهاش را گوش زد کنید، عامل محرک را از او بگیرد (یا دورش کنید). اگر همواره سرش داد بکشید و پرخاش کنید، پس از مدتی دیگر اهمیتی به آن نمیدهد. آرام و منطقی بودن بهترین روش در نطفه خفهکردن رفتار منفی است.
۴. رفتار بدون قید و شرط
میخواهید کودکانتان تا حد ممکن از زندگیشان لذت ببرند، اما به عنوان یک پدر یا مادر، این کار شما است که به آنان یاد دهید در موقعیتهای مختلف چه واکنشی نشان دهند. با صدای بلند حرف زدن جلوی تلویزیون خانه مهم نیست اما همین کار را نباید در سینما انجام داد. بهترین ایده برای یاد دادن به بچهها دربارهی "زمان و مکان" مناسب این است که خودتان انجامش دهید. آنها همیشه شما را الگو قرار میدهند، پس سعی کنید الگوی خوبی باشید.
۵. قانون مداری یا سهل گیری
اگر در خانه قوانینی وضع میکنید، باید همیشه رعایت کنید و در برابر شکستنش واکنش نشان دهید، فرقی هم نمیکند چه باشد. اگر فقط یک بار یکی از والدین در برابر قوانین سرسری عمل کند، والد دیگر همیشه به عنوان "آدم بده" شناخته خواهد شد. این کار در طولانیمدت، هم برای کودک و هم در روابط بزرگترها مشکل آفرین میشود. باید در تنبیهها ثابت قدم باشید، در غیر این صورت کودک یاد میگیرد در زمانهای خاص میتواند قسر در برود. محکم باشید و نشان دهید چه کسی رییس است!
۶. شرکت در مبارزهای که بُرد ندارد
همهی ما شنیدهایم که میگویند "جنگات را خودت انتخاب کن". در مواجهه با کودکان، این بینهایت اهمیت دارد. در بحث با یک کودک، هرگز نباید خم شوید. خزیدن در لاک دفاعی در یک بحث بچگانه، تنها باعث گستاخی بیشتر آنها میشود. به همین سادگی: آنها میخواهند دعوا کنند و شما نمیخواهید. اگر شامشان را نمیخورند، اصلا اشکالی ندارد. اگر واقعا گرسنهشوند، آن را خواهند خورد. اگر تکالیفشان را انجام نمیدهند، مشکلی نیست؛ اما شب از بازی رایانهای خبری نیست. باز هم میگویم واکنش بدون دخالت احساسات بهترین روش برای اجتناب از یک وضعیت خیلی وخیم است.
۷. پاسخگو نبودن کودک نسبت به رفتارش
میدانم که میخواهیم از فرزندانمان محافظت کنیم و معمولا آنها را به چشم فرشتههایی کوچک میبینیم. اگرچه، همیشه هم اینطور نیست. آنها با همهی کوچکیشان باعث مشکلاتی خواهند شد. مطمئن باشید از عواقب کارشان اطلاع دارند. مرغ آنها همیشه یک پا دارد و حتی شاید کمی هم لجبازتر. بیطرفانه به قضیه نگاه کنید. بدانید اگرچه آنها فرزندانتان هستند، کارهای آنها روی افراد دیگری که به اندازهی شما به آنها اهمیت نمیدهند، تاثیر میگذارد، و در تنبیهشان درنگ نمیکنند. اطمینان پیدا کنید که کودکتان این قضیه را متوجه میشود.
۸. تسلیم خواستههای آنها شدن
باز هم میگویم برای ثابت قدم بودن و در اظهار عشق به کودکان هرگز نباید تسلیم خواستههای آنان شوید. در واقع بچهها نباید هرگز هیچ چیز از والدین بخواهند. مهم نیست چقدر شما را به ستوه آوردهاند، ضروری است که روی حرفتان بایستید. اگر در یک نقطه کوتاه بیائید، آنها به سادگی میفهمند نقطه ضعف شما چیست و هر وقت چیزی بخواهند، بلافاصله سراغ آن خواهند رفت. به آنها یاد دهید "نه، یعنی نه! "
۹. پاداش نابجا دادن
بسیار خوب من مشکلی با هر چند وقت یکبار بستنیدادن به عنوان جایزه ندارم، اما کودکان نمیفهمند که جوایز به خاطر کارهای خاص است. این واکنش باعث میشود آنها هر کاری را فقط برای پاداش انجام دهند. به جایش به آنها کمک کنید روی این تمرکز کنند که با اتمام هر کار، چقدر بزرگتر میشوند.این اظهار عشق بیجا عواقب خوبی ندارد. پاداش و جایزه باید پیشرفت آنها باشد و لذتی که از انجام یک کار درست میبرند. اگرچه همانطور که گفتم هیچ اشکالی ندارد گاهی اوقات یک جایزهی کوچک هم بدهیم.
۱۰. کنارکشیدن از زندگی آنها
وقتی بچهها بزرگ میشوند، اغلب میخواهند تنها بمانند. متاسفانه این کار، پردهای بین والدین و کودک میکشد. در حالیکه مهم است به آنها فضا بدهیم، بودن در کنار آنها هم مهم است، حتی زمانی که میگویند شما را نمیخواهند. عشق بیقید و شرط بهترین راه برای یک رابطهی قوی با کودکی است که نوجوان میشود. ممکن است هر چند وقت یک بار خرابکاری کنند، و شما هم به قدر عصبانیت آنها، ناراحت باشید. این همان زمانهایی است که باید کنار فرزندانتان باشید، و نشان دهید با اینکه بزرگ شدهاند، همیشه عشق و پشتیبانی شما را خواهندداشت.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼