علت کودک آزاری چیست؟
به نظر میرسد روزانه رسانههای خبری اخبار و گزارشهای تکاندهندهای از انواع آسیبها و صدمه عمدی والدین به فرزندان خود منتشر میکنند.
به نظر میرسد روزانه رسانههای خبری اخبار و گزارشهای تکاندهندهای از انواع آسیبها و صدمه عمدی والدین به فرزندان خود منتشر میکنند. این حوادث و رویدادهای ناراحت کننده این باور را ایجاد میکنند که برخی افراد شیطان و گناه کار بوده و باید مورد سرزنش قرار بگیرند. چنین گزارشهایی احساسات عمومی را به شدت جریحهدار میکند.
یافته مهم و برجسته تحقیقات اخیر درمورد کودک آزاری این است که علل آن چندوجهی - از جمله طبیعت کودک٬ والدین٬ جامعه و فرهنگ - میباشد. برای مثال نوزادان در صورتی در معرض بیشترین خطر بدرفتاری هستند که خودشان دارای مشکل بوده (حساس بودن٬ گریه کردن٬ نیاز به تغذیه)٬ مادرشان افسرده بوده و احساس کنترل بر زندگی خود فرزندان خود را نداشته و خانواده به علت مشکلات مالی تحت استرس باشد. در چنین شرایطی٬ مادر٬ نوزاد خود را برای گریه کردن سرزنش میکند٬ در حالی که نوزاد از گریه کردن منظور خاصی ندارد.
تعریف بدرفتاری یا کودک آزاری
درک موضوع در کودک آزاری اولین قدم است. در گذشته٬ رسان های خبری و تقریبا هر فردی سوء رفتار با کودک را به عنوان یک حمله نادر تلقی میکرد که توسط فردی که دچار مشکل روانی است رخ میداد. امروز ما بهتر میدانیم که: بدرفتاری نه نادر و ناگهانی است٬ بلکه فراتر از حملات آشکار است و معمولا از سوی والدین یا بستگان نزدیک صورت میگیرد.
با این شناخت به تعریف جامعتری میرسیم:
بدرفتاری با کودک یا کودک آزاری یعنی هرگونه آسیب عمدی یا خطرات اجتنابپذیر است که بر روی افراد زیر ۱۸ سال صورت میگیرد.
بنابراین٬ کودک آزاری هم شامل سوء استفاده از کودک٬ به معنی هرگونه اقدام عامدانه که برای سلامتی فیزیکی٬ هیجانی یا جنسی کودک مضر است و هم غفلت از کودک٬ که به معنای شکست در برآورده ساختن نیازهای جسمانی یا هیجانی کودک است میباشد. توجه داشته باشید که سوء استفاده عمدی است. وقتی سوء استفادهگر والد باشد٬ کودک خردسال درمییابد که آسیب از طرف کسی به او وارد میشود که باید از او مراقبت کرده و مورد محبت قرار دهد.
تمام موارد بدرفتاری با کودکان گزارش نمیشوند و البته همه آنها هم به اثبات نمیرسند. امار به دست آمده از بدرفتاری با کودکان فقط محدود به آنهایی میباشد که طبق اسناد و مدارک صحیح به دست آمده است.
تاثیر مشاجرات والدین بر کودک آثار غیرقابل جبرانی دارد. والدین باید با راهکارهایی مشاجرات خود را کاهش داده تا آثار تنش ها بر سلامت کودک کاهش
در هنگامه مشاهده کودک آزاری فقط ناظر نباشیم
بعضی از مشاهدهکنندگان فکر میکنند با خبر دادن یک مورد بدرفتاری با کودک ممکن است وضع را از اینکه هست بدتر سازند. توجه داشته باشید که اهمال در برابر گزارش دادن سوء رفتار با یک کودک میتواند به اندازه همان سوء استفاده مخرب باشد٬ به این دلیل که کودکی که مورد آزار و اذیت قرارگرفته معمولا از دیگران نیز رنج میبرد. همیشه دیگران را از چنین مواردی مطلع سازید. بدین وسیله با متوقف کردن یک مرحله میتوانید از بروز حوادث دیگر نه تنها برای آن کودک خاص٬ بلکه برای خواهرها یا برادرهای او نیز جلوگیری کنید ( در صورت مشاهده کودکآزاری آن مورد را گزارش کنید و متوجه باشید که با این کار نه تنها خود کودک بلکه خواهران و برادران او را نیز از قرا گرفتن در برابر جنین رفتاری مصون ساختهاید).
کودکآزاری در خانواده ها٬ وقتی یکی از والدین رفتار بدی با کودک داشته باشد و دیگری بدون دخالت کردن به فرد خاطی اجازه دهد تا به مقصود خود برسد یک نوع خیانت محسوب میشود. در مواردی که یکی از والدین مقصر است و دیگری جلوی کار آن را نمیگیرد کودکان دارای روحیه طغیانگرانه و ویرانگرانه میشوند. فرزندان برزگتر هم ممکن است مورد آزار و اذیت قرار بگیرند و در بعضی موارد٬ خود نیز به یک آزاردهنده تبدیل میشوند. این گونه اهمال کاری ها معمولا در خانوادههایی بیشتر شایع است که کودک مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرد و قید و بند مناسبی در مورد رفتارهای جنسی بین آنها وجود ندارد.
علائم هشداردهنده کودک آزاری (بدرفتاری با کودک)
در مقایسه با سوء استفاده فیزیکی در کودکان٬ آمار غفلت و اهمالکاری تقریبا دوبرابر است و میتواند مخربتر باشد.
اولین نشانه غفلت٬ تاخیر در رشد زبان و صحبت کردن٬ کمتر بازی کردن و یا کمتر خندیدن کودک است.
شکل دیگری از غفلت عدم رشد طبیعی کودک است. موقعیتی که در آن نوزاد علیرغم ظاهر سالم با کمبود وزن مواجه است. در این گونه موارد مادران معمولا علت را چنین بیان میکنند که کودک از خوردن عذا امتناع میکند٬ اما اگر بچه مورد بستری قرار گیرد وزن به دست میآورد. کودکان همچنین ممکن است از یک غفلت پزشکی٬ در مواقعی که یک بیماری خطرناک درست درمان نشود یا غفلت آموزشی٬ وقتی که کودکی به مدرسهای فرستاده نمیشود٬ رنج ببرند.
برای کودکان کمی بزرگتر پاسخها و واکنشهای عاطفی اغلب میتوانند به عنوان نشانههایی از بدرفتاری تلقی گردند. برای مثال٬ برخی از کودکانی که در مقابل بدترین استرسها و فشار خانوادگی و حتی اطرافیان خود مورد حمایت قرار نگرفتهاند٬ همانند سربازانی هستند که در یک جنگ غیر قابل پیش بینی و ناخواسته شرکت کردهاند. بسیاری از کودکانی که مورد بدرفتاری قرار گرفته اند از هر گونه سر و صدای اطراف خود وحشتزده میشوند و سریعا به هر توهین که تصور میکنند پاسخ میدهند و بین دنیای واقعی و خیالی سرگردانند. اینها تماما علائم اختلال استرس پس از ضربه یا PSTD میباشد. این اختلال سندرمی است که نخستین بار در سربازان حاضر در میدان جنگ مشاهده شد٬ اما اکنون میتوان این حالت را در برخی کودکان که نسبت به آنها بدرفتاری شده است٬ مشاهده کرد.
نشانه دیگر بدرفتاری گوش به زنگ بودن یا هشیاری بیش از اندازه است: کودک به نظر میرسد که قادر به تمرکز بر کاری نباشد٬ زیرا او همواره با یک حالت عصبی به اطراف نگاه میکند. کودکان گوش به زنگ در صورتی که به طور مرتب و بدون دلیل مشخص مورد تنبیه والدین قرار گیرند و یا مورد غفلت قرارگرفته و شاهد وقایع وحشتناکی باشند٬ همانند کودکان دیگری هستند که در خانواده مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند.
در زیر علائم بدرفتاری با کودکان٬ سوء استفاده و غفلت و هم اهمالکاری آمده است. هیچ یک از این علائم نمیتوانند بدرفتاری را ثابت کنند٬ زیرا همه این علائم میتوانند دلایل دیگری نیز داشته باشند٬ اما زمانی که هر یک از آنها روی میدهد٬ باید به عنوان هشدار تلقی شوند که مشکلی وجود دارد.
صدمات و زخم٬هایی که آنها را نمیتوان با یک رویداد تصادفی تبیین کرد. خراشها یا کبودیهایی که در دو طرف صورت یا بدن; سوختگیهایی با خطوط مشخص بین پوست سوخته و نسوخته٬ سقوطهایی که منجر به جراحت شدید بدن میشوند و نهفقط خراشیدگی.
صدماتی که تکرار میشوند بخصوص شکستگی استخوامها که معمولا هم به عنوان اینکه کودک در حین بازی دچار این مشکل دشه است٬ معرفی میشود.
بازی خیالی با موضوعاتی در زمینه خشونت و جنسی
رشد کند جسمانی٬ بخصوص با اشتهای غیر عادی یا عدم اشتها.
شکایت های مربوط به دردهای جسمانی نظیر دلدرد٬ سردرد٬ درد اندامهای تناسلی و خوابآلودگی
رغبت نداشتن برای صحبت کردن٬ بازی کردن و یا تحرک٬ بخصوص زمانی که فرآیند زشد کند است.
نداشتن دوستان صمیمی و نزدیک٬ خصومت و دشمنی با دیگران٬ زور گفتن به بچههای کوچکتر.
گوش به زنگ بودن و عکسالعملهای سریع و شتابزده٬ همانند آسیب رساندن٬ ایجاد رعب و وحشت و چاپلوسی کردن.
غیبتهای مکرر از مدرسه٬ تغییر آدرس و یا مراقبت کنندگان جدید.
ابراز ترس بجای بردن لذت بردن از مشاهده مراقبت کننده.
عواقب کودک آزاری و بدرفتاری با کودک
تاثیر هر روش فرزندپروری بر کودکان متاثر از زمینه فرهنگی جامعه میباشد. برخی آداب و رسوم یک جامعه (همانند عمل ختنه کردن٬ سوراخ کردن گوش و تنبیه کردن با ضربه زدن به پشت کودک) در برخی فرهنگ ها به عنوان سوء استفاده تلقی میشود اما در برخی دیگر فرهنگها مورد پذیرش میباشند. کودکان در صورتی که احساس کنند در مقایسه با سایر کودکان به آنها بیمهری شده است و یا بر اساس استانداردهایی از سوی والدینشان مورد توجه نیستند بسیار آسیب خواهند دید. این بدان معناست که اگر خانه جایی باشد که کودک در آن تنها است و از این وضعیت وحشت دارد٬ هر نوع بدرفتاری باعث آسیب بیشتری میشود. اگر بدرفتاریای که با کودک صورت میگیرد زود شناسایی٬ گزارش و متوقف نگردد٬ تمام جنبه های رشد کودک آسیب خواهد دید.
بدرفتاری سلامت اولیه را از جنبه های مختلف٬ غفلت کردن در مورد واکسناسیون کودکان گرفته تا سوء تغذیه و اشکال مختلف مسمومیت٬ به خطر میاندازد. کودکانی که مورد سوء استفاده و غفلت قرار گرفتهاند اغلب آسیب دیده و بیمار بوده و بنابر دلایلی که به طور مستقیم مرتبط به بدرفتاری با آنها نمیباشد٬ در بیمارستان بستری میشوند.
معمولا هر آسیبی به مغز بازگشت ناپذیر است. میدانیم که ساختارهای مغز ممکن است با تکان دادن نوزاد٬ استرس شدید به آن یا ضربه به سر دچار آسیب شود. سوء استفاده از کودک به طرق دیگری باعث آسیب به مغز میشود. سوء تغذیه طولانی مدت باعث اختلال رشد مغز میشود.
بسیاری از نوزادانی که مورد غفلت و اهمال کاری گرفتهاند دچار سوء تغزیه میباشند٬ بسیاری از کودکان پیشدبستانی مورد غفلت واقع شده٬ کمتر غذای سالم میخورند. تراتوژنها (یا آسیبزا : به هرگونه عامل محیطی که در دوره پیش از تولد جنین، به آن آسیب برساند اشاره دارد) قبل از تولد به مغز او آسیب وارد میکنند٬ اما سموم نیز میتوانند در سالهای اولیه کودکی به مغز او آسیب وارد کنند.
بسیاری از والدین غافل٬ فرزندانشان را در مراکز مراقبت روزانه یا مواردی که به آنها تجربه تحریکی و انگیزشی که برای یادگیری به آن نیاز دارند را بدهند ثبت نام نمیکنند. رفتن به پارک و باغ وحش٬ خانه پدربزرگ و مادربزرگ و یا رفتن به خانه کودکان همسایه کاری غیر معمول در این خانوادهها است. از این رو انزوای اجتماعی هم علت و هم معلول بدرفتاری با کودک است. در صورتی که کودکان همیشه در خانه بمانند کمتر یاد خواهند گرفت.
مهارتهای اجتماعی آسیب دیده
اگرچه معلولیتهای زیستی٬ هوشی و تحصیلی بسیار مهم میباشند٬ و معمولا تا ۶سالگی به وضوح قابل مشاهده هستند٬ اما نقایص و کمبودهایی نیز وجود دارد که در مهارتهای اجتماعی بچههایی که مورد بدرفتاری قرارگرفتهاند٬ بیشتر به چشم میآیند. چنین بچههایی تمایل دارند تا به سایر افراد نگاه خصمانه داشته باشند. از اینرو آنها دوستان کمتری دارند و خشنتر بوده و نسبت به سایر بچه ها منزویتر میباشند. هرچه سوء استفاده از انها بیشتر طول بکشد و خیلی زودتر این پدیده شروع شود٬ روابط آنها با همسالان خود بدتر خواهد شد.
بچههایی که مورد بدرفتاری واقع شدهاند٬ در هر گروهی که هستند اغلب احساس قلدری و یا قربانی و یا هردورا دارند. همانند جوانان و بزرگترها٬ افرادی که در کودکی مورد بدرفتاری شدید قرار گرفتهاند(از لحاظ عاطفی٬ جنسی و جسمانی) اغلب به سوی مواد مخدر و مشروبات الکلی کشیده میشوند تا بدین طریق احساساتشان را کنترل کنند و دارای روابط نافرجام هستند٬ مهارتهای شغلی ضعیفی دارند٬ از نظر تغذیه یا خیلی زیاد میخورند و یا خیلی کم و عموما درگیر رفتارهای خودتخریبی هستند.
بزرگسالان- از حمله معلمان٬ همسایگان و سایر بستگان ـ که باید در مواقعی که کودک در معرض سوء استفاده و یا بدرفتاری قرار میگیرد دخالت کنند٬ اغلب خود را از رفتارها و شخصیت سرکشانه٬ افسرده و بدبین کودک دور میسازند. با این وجود٬ أن بچهها همانهایی هستند که بیشتر نیازمند کمک میباشند و احتمال کمی وجود دارد که آنها این کمک را دریافت کنند. تحقیقات در زمینه نشان میدهد کودکانی که مورد بدرفتاری و سوء استفاده قرار میگیرند٬ احتمالا دانشآموزانی مزاحم٬ نوجوانانی خلافکار و برگسالانی خشن میشوند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼