تعریف کودکان بد سرپرست، آسیبها و وظایف جامعه چیست؟
کودکان بد سرپرست هیچ وقت فرصتی برای نشان دادن استعداد و تواناییهای خودشان ندارند و عموما نادیده گرفته میشوند.
کودکان بد سرپرست کودکانی هستند که والدینشان رفتار مناسبی با آنها ندارند و باعث به وجود آمدن انواع مشکلات و کمبودها در زندگی فرد میشوند و آسیبهای زیادی به این کودکان وارد میکنند که نه تنها خودشان، بلکه جامعه را نیز به خطر میاندازد. جامعه و اطرافیان مسئولیتهایی در قبال این افراد دارند که اگر آن را نادیده بگیرند نتایج جبران ناپذیری را به دنبال دارد. در ادامه مقاله به بررسی آسیبها و وظایف جامعه در قبال این کودکان خواهیم پرداخت.
کودکان بد سرپرست
کودکان بد سرپرست به کودکانی گفته میشود که به هردلیلی والدینشان نمیتواند از کودک مراقبت کنند و با یکی از رفتارهایشان به او آسیب میزنند و شرایطی را فراهم میکنند که زندگی فرزندشان را به خطر میاندازد. این کودکان هیچ حس حمایت و همدلی را از والدین خودشان دریافت نمیکنند. دلایلی که باعث میشود والدین نتوانند از فرزندشان نگهداری صحیح انجام دهند شامل فقر، بزهکاری، طلاق، مشکلات روانی والدین و دلایل بسیاری از این دست میباشد.
آسیبهای کودکان بد سرپرست
عدم اعتماد به نفس
کودکان بد سرپرست هیچ وقت فرصتی برای نشان دادن استعداد و تواناییهای خودشان ندارند و عموما نادیده گرفته میشوند و یا والدین، آنها را سرکوب میکنند. در نتیجه اعتماد به نفس این کودکان تخریب میشود و آن را از دست میدهند که این امر خود زمینه بسیاری از آسیبهای دیگر را فراهم میکند.
ایجاد اضطراب از جمله آسیبهای وارده بر کودکان بد سرپرست
به دلیل واکنشهایی که این کودکان از خانواده خود میبینند و هیچوقت دلبستگی ایمنی برای آنها به وجود نیامده است دچار اضطراب میشوند. این اضطراب در همه حالتها همراهشان است حتی در زمانی که هیچ دلیلی برای اضطراب داشتن وجود ندارد.
خشم
خشم یکی از آسیبهایی است که هیچوقت نمیشود آن را نادیده گرفت به این دلیل که بهداشت روانی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث میشود واکنشهای جبران ناپذیری را نشان دهد که به ضرر خود و اطرافیانش باشد. این کودکان عموما خشم را از والدین خود میآموزند و تا بزرگسالی به همراه دارند.
تنهایی
تنهایی یکی دیگر از آسیبهایی است که این کودکان تجربه میکنند. عموما این افراد با دیگران هیچ ارتباطی برقرار نمیکنند و همیشه سعی میکنند که از اجتماع دور شوند.
افسردگی از جمله آسیبهای وارده بر کودکان بد سرپرست
در نتیجه تنهایی و سرکوب کردن احساسات و دریافت نکردن عاطفه، این اشخاص بیشتر از کودکان عادی دچار افسردگی میشوند. افسردگی در این کودکان میتواند تا بزرگسالی ادامه پیدا کند و زندگیشان را تحت تاثیر قرار دهد.
عدم ابراز احساسات
این افراد به راحتی نمیتوانند احساسات خودشان را بروز دهند به این دلیل که هیچ وقت اینکار را نیاموختهاند و ممکن است هربار احساسات خود را نشان دادهاند پاسخ خوبی از والدینشان دریافت نکرده باشند.
ناامیدی از جمله آسیبهای وارده بر کودکان بد سرپرست
هیچ وقت به هیچ مسئلهای احساسات خوبی ندارند و فکر میکنند همه چیز برعلیه آنهاست. قبول نمیکنند که ممکن است اتفاقات خوبی برای آنها بیوفتد و میتوانند موفق باشند.
نافرمانی
این افراد به راحتی چیزی را قبول نمیکنند و دوست دارند که از قوانین وضع شده دوری کنند. به اصطلاح علاقه دارند که همیشه نافرمانی کنند و از مسئولیتی که دارند فرار کنند. با این رفتار میخواهند تا حدودی اتفاقاتی که برایشان رخ داده را تخلیه کنند.
وابستگی زیاد از جمله آسیبهای وارده بر کودکان بد سرپرست
به هر شخصی که در زندگیشان ورود پیدا کند و بتوانند به آنها نزدیک شوند به زودی وابسته میشوند و این وابستگی بسیار شدید و زیاد است. به طوری که در صورت دور شدن یا جدا شدن میتوانند به خودشان یا شخص مقابل آسیب بزنند.
تاثیرات کودکان بد سرپرست بر جامعه
این کودکان مشکلات و آسیبشان از مرز خانواده عبور میکند و اگر از این وضعیت دور نشوند و یا والدینشان اصلاح نشوند میتوانند در سطح جامعه تاثیراتشان را بگذارند. این کودکان عموما در جامعه به هنجار شکنی میپردازند که ناشی از محیطی است که دوران کودکیشان را در آن گذراندهاند. اشخاص بزهکار و کسانی که خلاف انجام میدهند عموما در کودکی بد سرپرست بودهاند که زمینه این نوع شخصیت را فراهم کرده و در نهایت آرامش و امنیت را از جامعه سلب میکنند. این افراد به راحتی میتوانند انواع هنجارشکنیها را به افراد مستعد آموزش دهند و باعث گسترش بزهکاری شوند. نسل بعدی این افراد هم دارای سرپرستی هستند که صلاحیت ندارند پس آنها هم کودکانی بد سرپرست به وجود میآورند که اگر در مقابل آنها جلوگیری نشود جامعه را تهدید میکنند.
وظیفه جامعه در قبال کودکان بد سرپرست
تحت نظر گرفتن کودکان
همه کودکان مخصوصا در مدارس و محیطهای اجتماعی باید زیر نظر گرفته شوند. کودکانی که چنین شرایطی را دارند باید از تمام حالتهای آنها در بسیاری از زمانها باخبر بشوند تا از بروز آسیبهای دیگر خیلی زود جلوگیری کنند.
آموزشهای لازم از وظایف جامعه در قبال کودکان بد سرپرست
بهتر است آموزشهای لازم به کودکان داده شود تا در صورت آزار و اذیت از سمت خانواده یا بروز مشکل با اورژانس اجتماعی تماس بگیرند. بهتر است از اطرافیان هم خواسته شود تا در صورت بروز همچین اتفاقاتی و مشاهده کودکان بد سرپرست به این اشخاص خبر دهند.
توجیه کردن برای مراجعه به روانشناس
در صورتی که وضعیت خیلی خطرناک نشده است بهتر است یک متخصص آنها را قانع کند که در جلسات مشاوره حضور پیدا کنند تا این آسیب را کاهش دهند.
تحویل کودک به بهزیستی از وظایف جامعه در قبال کودکان بد سرپرست
اگر نداشتن صلاحیت والدین اثبات شد و هیچ راهی وجود نداشت بهتر است که کودک از خانواده جدا شود و به بهزیستی تحویل داده شود. در اینجا نبودن والدین کمتر از بودنشان به کودک آسیب میرساند.
شرکت در کلاسهای روانشناسی
بعد از این که کودک از خانواده جدا شد باید تحت نظر یک متخصص قرار بگیرد تا آسیبهای وارد شده و آسیبهای ناشی از نبودن والدین کاهش پیدا کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼