پاسخ به سوالات کودکان، بهترین جواب ها
وقتی انسان پا به این دنیا میگذارد و با حواس خود با پیرامونش ارتباط برقرار میکند با اولین چیزی که لمس میکند، میشنود، میبیند یا بو میکشد کنجکاویاش شروع میشود. کودک از خود میپرسد این که لمس میکنم چیست؟ آن که دیدم چه بود؟ این صدا به چه معناست؟ و بوی چه میآید؟ اینها ابتداییترین پرسشهایی است که کودک از ابتدا از خود و اطرافش میپرسد.
شهرزاد:وقتی انسان پا به این دنیا میگذارد و با حواس خود با پیرامونش ارتباط برقرار میکند با اولین چیزی که لمس میکند، میشنود، میبیند یا بو میکشد کنجکاویاش شروع میشود. کودک از خود میپرسد این که لمس میکنم چیست؟ آن که دیدم چه بود؟ این صدا به چه معناست؟ و بوی چه میآید؟ اینها ابتداییترین پرسشهایی است که کودک از ابتدا از خود و اطرافش میپرسد.
یکی از مهمترین، در دسترسترین و موثقترین منابعی که از همان ابتدا برای پاسخ به پرسشهای انسان وجود دارد، والدین هستند. والدین قبل از این که کودک زبان به پرسیدن باز کند بسیاری از پرسشهای او را جواب میدهند، به او صحبت کردن میآموزند و با دنیای اطراف آشنایش میکنند و کودک پرسشهای خود را با جمله این چیه؟ آغاز میکند.
هر چه کودک بیشتر رشد میکند پرسشهایش هم با او بزرگ میشوند به طوری که حتی گاهی پرسشهایی میپرسد که از سنش هم فراتر است (البته دقت داشته باشید که پرسشهای کودکان هم بر حسب اطلاعات و دانستههای آنهاست هم سن و سالشان). یکی از بزرگترین وظایف والدین پاسخگویی به پرسشهای کودکان است چراکه همین پرسش و جوابها میتواند یک رابطه سالم و مفید و با اعتماد متقابل یا بالعکس رابطهای نادرست و بیاعتماد بین کودکان و والدین ایجاد کند.
اصغر فروعالدین عدل، روانشناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه در این باره میگوید: از آنجایی که کنجکاوی و به دنبال آن پرسش کردن امری ذاتی و طبیعی است عدم پاسخگویی به پرسشهای کودکان به معنی عدم ارضای یکی از اساسیترین نیازهای بشر بوده و بدون شک عوارض زیانباری خواهد داشت. عدم رشد فکری، کاهش خلاقیت، کاهش انگیزه زندگی، بیتفاوتی، مشکلات تحصیلی، عدم پیشرفت، مشکلات جنسی و... از عوارض و مشکلات ناشی از عدم پاسخگویی به پرسشهای کودکان است.
این روانشناس میگوید: پرسش کردن به دنبال ایجاد پرسش در ذهن و تفکر ابراز میشود بنابراین به نظر میرسد میزان هوش با پرسش کردن رابطه مستقیم داشته باشد، اما این امر مطلق نیست و به معنی آن نیست که کودکانی که کمتر پرسش میکنند کمهوشترند، چراکه مسائل تربیتی و شخصیتی نیز در این رابطه موثرند. گرچه کودکانی که بیشتر پرسش میپرسند باهوشترند اما دقت کنید گاهی پرسشهای مکرر و تکراری میتواند بیمارگونه بوده و نشانگر نوعی وسواس باشد.
دروغ نگویید، طفره نروید
کودکان براساس جوابهایی که دریافت میکنند یاد میگیرند که چگونه زندگی کنند و افکار و شخصیتشان در جهت همین جوابها شکل میگیرد، در نتیجه قطعا والدین دوست دارند که این شکلگیری تحت نظر و کنترل آنها باشد، همین دلیل کافی است که والدین به پاسخگویی به پرسشهای کودکان حساس باشند و بخواهند که کودک همه پرسشهای خود را از آنها بپرسد. این اتفاق وقتی میافتد که کودک بداند شما با او صادق هستید و برای تمام پرسشهای او جواب دارید. هرگز به او نگویید که وقتی بزرگ شدی این را میفهمی چون او میخواهد همین حالا به جواب خود برسد پس دنبال یک جواب قانعکننده برای او باشید.
عدل در این زمینه میگوید: هیچ وقت به کودک خود دروغ نگویید و برای او داستانسرایی نکنید. او از شما جوابهای درست، دقیق و منطقی میخواهد و اگر از شما دروغ بشنود اعتمادخود را از دست داده و این اعتماد به سختی بازمیگردد. حتی اگر جواب پرسشی را نمیدانید به اتفاق کودکتان آن پاسخ را بیابید و او را رها نکنید و یا از او بخواهید، به شما فرصت دهد تا جواب پرسشاش را بیابید و در اولین فرصت این کار را انجام دهید و پاسخ پرسش او را بگویید. هرگز به او نگویید که حوصلهتان را با پرسشهایش سر برده است. همان طور که برای تغذیه کودکتان حوصله دارید باید برای رشد ذهنی و تغذیه فکری او نیز ذوق و حوصله به خرج دهید. در مواقع استثناء اگر خستهاید، اگر خودتان حال خوبی ندارید بدون این که از جوابگویی به پرسش او طفره بروید او را به منبع موثقی که خودتان قبولش دارید راهنمایی کنید، از والد دیگر یا افراد دیگر یا اگر در سن مدرسه است از کتابها کمک بگیرید.
پرسشهای جنسی مثل بقیه پرسشها
والدین معمولا در ارتباط با پاسخگویی به پرسشهای کودکان مشکلی ندارند، اما وقتی پای پرسشهای جنسی در میان است دست و پای خود را گم میکنند و نمیدانند باید چه جوابی به کودک بدهند. بزرگسالان به دلیل حریمهای اجتماعی و اخلاقیاتی که در جوامع و مذاهب آموختهاند نسبت به مسائل جنسی حساساند، در صورتی که در نظر کودکان پرسشهای جنسی و غیرجنسی تفاوتی با هم ندارند. هر دو نوع پرسش به معنی میل به شناخت ناشناختههاست.
عدل در زمینه پرسشهای جنسی کودکان میگوید: اگر در برابر این پرسشها واکنش نشان دهیم، تعجب کنیم و جا بخوریم در ابتدای امر کودک فکر میکند که کار بدی انجام داده و همین امر موجب بروز اولین حساسیتها میشود. او احتمالا از آن به بعد پرسشهای خود را سانسور میکند و از افراد دیگری میپرسد. والدین بسیاری از اوقات به کودکان خود اطلاعاتی میدهند که به آنها در زندگی کمک میکند. چرا باید فکر کنیم که مسائل جنسی از این امر مستثنی هستند. البته باید بدانیم چه اطلاعاتی را و در چه زمانی انتقال میدهیم. مثلا در آستانه ورود به دوران بلوغ، حتما باید اطلاعات جنسی مورد نیاز را به نوجوان داد و آنها را برای ورود به این دوران آماده کرد.
در مورد پرسشهای جنسی کودکان موارد زیر قطعا به شما کمک میکند:
1- کودکان از 3 سالگی و از وقتی که متوجه تفاوتهای خود با جنس مخالف میشوند پرسشهای جنسی میپرسند. پس منتظر اینگونه پرسشها باشید تا جا نخورید.
2 - وقتی کودک از شما سوال جنسی میپرسد درست همانطور رفتار کنید که انگار یک سوال خیلی معمولی پرسیده است، چون برای خود او در واقع همینطور است. اصلا او را سرزنش نکنید و به هیچ وجه به او دروغ نگویید و داستانها و قصههای دروغین برایش نبافید.
3 - جوابتان باید قانعکننده باشد سادگی و روایی داشته باشد و گیجکننده و مبهم نباشد. مثلا اگر کودک به شما میگوید که من از کجا آمدهام به جای اینکه بخواهید واژههای پزشکی به کار ببرید و بگویید تو در رحم من رشد کردهای و... شکم خود را به او نشان دهید و بگویید تو یک دانه کوچک بودی که در شکم من رشد کردی دستش را بگیرید و روی شکمتان بگذارید و بگویید درست همینجا و بعد از اینکه آنقدر بزرگ شدی که در شکم من جا نمیشدی دکتر تو را از شکم من بیرون آورد.
4 - یادتان باشد شما باید از همان ابتدا که کودک، خود قادر به توالت رفتن است مسائل بهداشتی جنسی را به او آموزش دهید و هشدارهای غیرمستقیم بدهید مثلا به او بگویید که اندامهای جنسی حریم خصوصی افراد است و نباید در معرض دید دیگران قرار گیرد.
5 - در عین حال که دوستانه و راحت با کودک خود درباره مسائل جنسی گفتگو میکنید از توضیحات اضافی و غیر ضروری خودداری کنید. شرم و حیا را نیز به او آموزش دهید و با مهربانی و رفتار مناسب و غیر مستقیم از او بخواهید که پرسشهای جنسیاش را تنها از شما بپرسد.
پرسشهای ماورایی فیلسوف کوچک
اغلب کودکان در مورد مسائل ماورایی مثل مرگ، روح و خدا سوال میپرسند. اول از همه بدانید که هر انسانی از این مسائل تصور شخصی خودش را دارد حتی افرادی که مذهب مشترکی دارند. عدل میگوید: در مورد چنین پرسشهایی بهتراست در درجه اول کودک را به تفکر واداریم و از او بخواهیم ذهنیت خود را بیان کند. این روش او را به تفکر وامیدارد و او اندیشیدن را میآموزد. از او بخواهید نتایج تفکراتش را با شما در میان بگذارد. پاسخهایی که در این باره به او میدهید باید به گونهای باشند که احساسهای مثبتی از خدا و روح و حتی مرگ ایجاد کند و به هیچوجه نباید ترس از این موارد را در کودک به وجود آورد و حتی اگر در کودک ترسی وجود دارد باید آن را از بین برد.
کودک باید خدا را مظهر عشق و اعتماد بداند، روح را جایگاه احساسهای لطیف بشری و راه ورود به ماوراءالطبیعه بشناسد و مرگ را آرامش و ورود به مقطعی دیگر از وجود داشتن.
حتی اگر خودتان به مسائل ماورایی اعتقاد ندارید آن را به هیچ وجه به کودک منتقل نکنید چرا که ایمان به یک قدرت بزرگ ماورایی اعتماد به نفس و قدرت روحی و روانی کودک را افزایش میدهد.
این پرسشت را جواب نمیدهم
در موارد معدودی و به ۲ دلیل میتوان به پرسشهای کودک پاسخ نگفت اول آن که ما باید همواره به یاد داشته باشیم که به کودکان پاسخ میدهیم برای اینکه با زندگی سازگارتر شوند و ذهنشان با آرامش پرورش یابد.
چنانچه تشخیص دادیم جواب دادن به سوالی باعث از بین رفتن سازگاری کودک میشود و احساسات منفی ماندگاری پدید میآورد با زیرکی و البته با رعایت صداقت آن را جواب نمیدهیم.
مورد دوم زمانی است که کودک از مسائل شخصی ما سوال میپرسد مثلا از چیزی راجع به گذشته ما سوال میکند که ما دوست نداریم آن را به کسی بگوییم در این حالت با صراحت و صداقت و البته رویی خوش میگوییم که دوست ندارم راجع به این مساله صحبت کنم چرا که این مساله شخصی من است. باید به کودک گفت گاهی انسان به دلایل شخصی یا دلایل دیگری دوست ندارد به برخی سوالها پاسخ دهد. البته یادتان باشد که موارد پاسخ ندادن به پرسشهای کودک نباید زیاد باشد.
در نهایت بدانید که نگاه کودک به لبان شماست تا تکههای پازل دانستهها و ندانستههایش را کنار هم بگذارد و تصویری از زندگیاش بسازد. با درایت به کودک خود تصویری زیبا از زندگی هدیه دهی
نظر کاربران
عاااااااااااااااااااااالی بود