زندگی بدون پدر، چند توصیه مهم
طلاق، فوت شوهر، زندان و... مسائلی است که متأسفانه در بعضی خانواده ها دیده می شود.
روان یار، کلینیک آنلاین روان شناسی و مشاوره خانواده: طلاق، فوت شوهر، زندان و... مسائلی است که متأسفانه در بعضی خانواده ها دیده می شود. در چنین شرایطی به خاطر این که مادر مجبور است فرزندش را به تنهایی بزرگ کند، با مسائل کم و بیش پیچیده ای روبرو می شود.
یکی از مهم ترین مشکلات این مادران، سؤالات مختلف و گاه کلافه کننده ای است که فرزندان از آنها می پرسند. علت غیبت پدر هرچه که باشد چندان تفاوتی ندارد، بلکه مهم این است که مادر چطور باید با پرسش های مختلف کودک برخورد کرده و پاسخ هایی صحیح به او بدهد.
نقش پدر
همه می دانیم که رابطه مادر با فرزندش خصوصا در ماه های نخستین تولد بسیار قوی است و به عبارت بهتر طوری است که آنها را به هم پیوند می دهد.
دراین زمان، نقش پدر ایجاد فاصله ای معقول دراین رابطه است که در واقع مانع از رابطه افراطی آنها می شود. درشرایطی که پدر در خانه حضور ندارد، شخصیت کودک، کم کم مانند یک فرد بزرگسال شکل می گیرد.
اما نکته مهم این است که نمی توان مدعی شد مادران تنها، قادر به برقراری این فاصله منطقی بین خود و فرزندشان نیستند. در واقع جدایی مادر و کودک به طور طبیعی پس از مدتی که مادر می خواهد به امور مختلف روزمره اش برسد، شکل می گیرد.
خصوصا این حالت در مورد مادر کارمند پس از پایان مرخصی زایمان که باید سرکارش برگردد و مجبور است کودک را به شخص سومی بسپارد، ملموس تر است.
مادران تنها معمولا خود را در کمبود احساسی فرزندشان مقصر می دانند. درست است که شما خود را به جای کودکتان می گذارید و احساس او را درک می کنید، اما نباید نگران باشید. درنخستین ماههای زندگی کودک، او به عشق و محبت زیادی نیاز دارد که شما به خوبی می توانید آن را تأمین کنید.
مسئله بسیار مهم دیگر این که به سلامت جسمی و روحی خود توجه داشته باشید. زیرا نه تنها بزرگ کردن کودک بدون حضور پدر مشکل است؛ بلکه به علاوه شما باید جای خالی او را نیز برای فرزندتان پر کنید که این امر سلامتی روحی و جسمی شما را می طلبد.
۱۸ ماهگی سن شروع پرسش ها
برای کودک یکسال و نیمه، معیار تشخیص همان محیطی است که در آن زندگی می کند، وقتی می شنود که دوستان کوچکش کلمه «بابا» را به زبان می آورند، او نیز آنچه را که شنیده، تکرار می کند. با شنیدن این کلمه مادر بسیار آشفته می شود و بلافاصله این تصور در ذهنش شکل می گیرد که غیبت پدر، کودک را به تکرار این کلمه واداشته است.
گاه فقط سؤالات کودک در مورد پدرش نیست که مادر را به صحبت کردن ترغیب می کند، بلکه احساسات درونی او نیز تا حد زیادی در این گفتگوها نقش دارد. شاید زمانی که شما با فرزند خردسالتان در مورد پدرش صحبت می کنید، او واقعا تمام صحبت های شما را درک نکند؛ اما این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که کلمه «بابا» بین شما و او به یک عبارت ممنوعه تبدیل نشود.
وقتی که فرزندتان هنوز خیلی کوچک است با او صحبت کنید، زیرا در این صورت از بروز نگرانی و ناراحتی هایی که به خاطر سؤالات بی پاسخ در ذهنش نقش می بندد، پیشگیری کرده اید.
با پیش گرفتن این رویه، این مجوز را برای خود صادر کرده اید که در آینده نیز بدون احساس ناراحتی درباره این موضوع صحبت کنید. با گذشت زمان، وقتی شما راجع به ازدواجتان حرف بزنید، به سؤالات کودک در مورد تولدش نیز پاسخ داده اید.
«تو هم پدر داری عزیزم»!
اطمینان بخشیدن به کودک درباره این که همه بچه ها پدر دارند، درچنین شرایطی اهمیت بیشتری پیدا می کند. عباراتی مانند «تو هم مثل همه بچه ها پدر داری؛ منتهی فقط او با ما زندگی نمی کند» و... به او اجازه می دهد که از تخیلاتش بیرون بیاید، خصوصا «اگر شما با توضیح جزئیاتی از شخصیت پدرش، حس کنجکاوی او را ارضا کنید.»
حتی اگر احساسات منفی و خاطرات تلخ زندگی مشترک بر شما غلبه دارد، سعی کنید که ابتدا برخی از خصوصیات مثبت را ذکر کنید. مطمئن باشید زمانی خواهد رسید که او درباره علت غیبت پدرش از شما سؤال می کند.
پس شما مادر عزیز، سعی کنید با به کاربردن کلماتی ساده این مسئله را به کودک تفهیم کنید. توجه داشته باشید که او به هیچ وجه مسئول تصمیمات شما بزرگترها نیست. اگر به این نکته دقت نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که او خود را مقصر و گناهکار جدایی شما بداند.
در رابطه با غیبت پدر؛ خود را مقصر ندانید!
صحبت کردن با کودک راجع به غیبت پدرش برای رشد او مهم و لازم است و شما نباید در این باره خود را مقصر بدانید. «رفتن پدر تقصیر من است». «مامان احساس بدبختی می کند، چون بابا اینجا نیست، نکند که تقصیر من باشد» و... سؤالاتی از این قبیل مرتب در ذهن کودک شکل می گیرد و این وظیفه شماست که در طول زمان آنها را برطرف کنید.
بد نیست که خیلی کوتاه و مختصر راجع به مشکلاتی که شما را به سمت جدایی پیش برده، با فرزندتان حرف بزنید.» من هم دوست دارم که پدر در کنار ما باشد، اما امکان پذیر نیست.» «مهم این است که تو اینجا کنار من هستی، چون یک کوچولوی ناز و فوق العاده ای». این کلمات با ارزش به او درباره جایگاهی که دارد، قوت قلب می دهد.
اما هیچ چیز نمی تواند مانع او شود که گاه حسودانه به پدر دوستانش نگاه نکند. در این صورت باید به او کمک کرد که بدون انکار واقعیت و قبول تفاوتش با دیگران با شرایط کنار بیاید. تحت هر شرایطی توجه داشته باشید که خود را گناهکار ندانید.
در مورد پذیرش غیبت پدر، کودک نباید احساس کند که در دنیای ظلم و بی عدالتی زندگی می کند. این وظیفه شماست که به او آرامش خاطر دهید که شانس های زیادی برای موفقیت در زندگی دارد. پس نکته مهم دیگر اینکه برایش عذر و بهانه نیاورید چون این نوع رفتار هیچ کمکی به رشد و پرورش او نمی کند. برخلاف این اگر رفتار شما عادی و جدی باشد، می تواند فرزند را در مورد توانایی ها و اعتمادی که بر او دارید مطمئن کند.
چند توصیه برای اینکه همه چیز خوب پیش برود:
علت جدایی شما هر آنچه هست اما همیشه در مورد همسرتان به خوبی صحبت کنید.
تاجایی که می توانید امکان ملاقات فرزند با همسرتان را فراهم کنید.
موقعیت کودک را درک کنید و او را سنگ صبور خود برای درد دل کردن فرض نکنید.
برای اینکه ارتباط مادر و فرزندی بیش از حد شدید نشود، ارتباط فرزندتان را با شخص سومی مثل عمو، دایی و... تقویت کنید.
هرگز اجازه ندهید از شما تصویر یک والد تنها و نگران در ذهن فرزندتان شکل بگیرد.
خانواده ای متفاوت
زمانی که کودک متوجه می شود روزی که با پدرش زندگی کند، هرگز نخواهد رسید، سعی می کند نگرش متعادل تری به زندگی خانوادگی داشته باشد.
تنها زندگی کردن با فرزند نیز چندان بی فایده نیست. در غالب موارد، بچه های تک والد، بهتر با دیگران و همسالانشان ارتباط برقرار می کنند؛ زیرا وقتی کسی در یک خانواده کوچک زندگی می کند، طبیعی است که نیاز به برقراری ارتباط با بیرون از منزل را نیز احساس می کند.
و سخن آخر اینکه، سؤالات این کوچولوهای زندگی، شناخت متفاوت آنها از زندگی و نیاز به پذیرش موقعیت خود همه عواملی هستند که کودک را به تفکر ترغیب و به بزرگ شدن او کمک می کند. پس بهتر است پاسخ های بزرگ ترها روشن، واضح و منظم باشد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼