تربیت معنوی کودک (۱)
کودکان با توانایی ذاتی برای معنویت و روحانیت متولد می شوند، درست مانند اینکه آنها با قابلیت یادگیری زبان، خواندن و فکر کردن به دنیا می آیند.
نی نی بان، گروه ترجمه: با وجود گذشت بیش از یک دهه توجه گسترده به شادی و فواید روانشناسی مثبت نگر، ناخوشنودی همه گیری در کودکان و نوجوانان وجود دارد. آمارهای مربوط به سلامت در ده سال گذشته نشان می دهند که علاوه بر ۲۰% تا ۲۵% نوجوانانی که به افسردگی مبتلا هستند، ۴۰% دیگر (در مجموع ۶۵%) هم وجود دارند که به نوعی با درجات گوناگونی از نشانه های افسردگی که معمولا با اضطراب و سومصرف مواد همراه است، دست و پنجه نرم می کنند.
کودکان متعلق به طبقه متوسط و مرفه -کودکانی که به نظر می رسد همه چیز برایشان فراهم است- در مقایسه با همسالانی که در رفاه کمتری هستند؛ به میزان بیشتری دچار افسردگی، سوء مصرف مواد و گرایشات ضد اجتماعی می شوند. چرا ایده شادی جمعی به ضرر کودکان ما بوده است؟ علوم، این مشکل را شفاف سازی می کند.
فرهنگ رو به رشد خودپرستی و پاداش همیشگی برای موفقیت، چه در زمین بازی و چه در صحنه اجرای موسیقی و یا در یک امتحان ریاضی، باعث به وجود آمدن چیزی می شود که در کتاب من از آن به عنوان «عملکرد فردی» کودک یاد شده است. منظور من کودکی است که احساس می کند ارزش او بر پایه توانایی ها و موفقیت هایی است که به دست می آورد.
ما می خواهیم کودکانمان برای مقاومت و پیروزی آماده باشند و به شکل خوش بینانه ای دوست داریم، موفقیت های بیشتری کسب کنند اما این خواسته ما در نهایت به چه می انجامد؟ کودکان باور می کنند که چیزی بییشتر از موفقیتی که کسب می کنند، نیستند و در صورتی چیزی را از دست بدهند یا شکست کوچکی بخورند، از احساس بی ارزش بودن رنج خواهند کشید. وقتی شرط عشق، عملکرد باشد، کودکان رنج می کشند.
و حالا به سراغ پادزهر می رویم. یک مطالعه جدید توسط آزمایشگاه من که در دانشگاه کلمبیا واقع است، در مجله آنلاین دین و سلامت منتشر شده است. این مطالعه نشان می دهد شادی و صفات شخصیتی مانند مقاومت و ثبات قدم در ارتباط تنگاتنگ با دارایی درونی عمیق تری است: معنویت که در این مطالعه به عنوان ارتباط عمیق روحانی با مفهوم جهان مقدس اندازه گیری شده است.
تحقیقات من که بیشتر از ۲۰ سال است که در مورد جوانی، افسردگی و معنویت انجام می شود، به طور خاص نشان می دهد چگونه اولویت دادن به عملکرد، مانع رشد زندگی درونی و خود روحانی می شود که قدرتمندترین حافظ فرد در برابر افسردگی و رنج است.
آنچه که ما آموختیم این است که کودکان با توانایی ذاتی برای معنویت و روحانیت متولد می شوند، درست مانند اینکه آنها با قابلیت یادگیری زبان، خواندن و فکر کردن به دنیا می آیند و همانطور که رشد توانایی حرف زدن یا خواندن به زمان و تلاش نیاز دارد، حس معنویت درونی هم برای رشد به این دو مولفه نیازمند است.
ادامه دارد...
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼