پس از طلاق، چگونه با کودکم برخورد کنم؟ (۲)
برخی مواقع خانواده ها پس از طلاق بصورت افراطی با کودک رفتارهای محبت آمیز انجام می دهند و با توجه نشان دادن بیش از حد، فراهم کردن امکانات، برآورده نمودن خواسته های کودک می خواهند تلخی طلاق را به نوعی برای او جبران کنند.
طلاق والدین یکی از مسایلی است که تاثیر آن بر روی بیش ازهر فرد دیگری است به عقیده روانشناسان در حالتیکه والدین بهر دلیل طلاق را برای ادامه زندگی خود برمی گزینند از روشهای کاهش اثرات مخرب آن بر کودکان آنست که زمانیکه تصمیم گرفته شد که جدا گردند، فرزندان را در جریان قرار داده و در برابر کشمکشها از آنها حمایت کنید. در مطلب پیش راه حلهایی برای کم شدن استرس کودکان در زمان طلاق والدین عنوان شد، در ادامه به موارد دیگر می پردازیم:
تاثیر طلاق بر کودکان با توجه به سن آنان:
سن کودک هر چقدر کمتر باشد تاثیر جدایی والدین بر او بیشتر خواهد بود. برخی از والدین فکر میکنند بچه دو سه ساله چیزی ازاین جرو بحث و جداییها متوجه نمی شود اما روانشناسان می گویند «کودکان در سنین پایینتر نسبت به بچههای بزرگتر حساسیتر می باشند. نوجوانان سریعتر از کودکان می توانند خود را با شرایط جدید وفق دهند و این بدین معنا نیست که طلاق برروی نوجوانان تاثیر نمیگذارد. ولی بهنظر میرسد که میتوانند نسبت بهبچههای کم سنتر مستقلتر عمل کنند. درهر حالت مهم است سعی کنید تا اثرات منفی طلاق بر کودکان را کاهش دهید.
به کودکان طلاق بیش از حد توجه نکنید:
بی توجهی یا توجه بیش ازحد بهکودکی که والدین او ازهم طلاق گرفته اند به یک میزان مخرب است. برخی مواقع خانواده ها پس از طلاق بصورت افراطی با کودک رفتارهای محبت آمیز انجام می دهند و با توجه نشان دادن بیش ازحد، فراهم کردن امکانات، برآورده نمودن خواسته ها و نیازهای بجا یا بیجای کودک می خواهند تلخی طلاق را به نوعی برای او جبران کنند. در صورتیکه باید کودک را با شرایط و وضعیت واقعی، دلتنگی، افسردگی و ناراحتی ناشی از آن همراهی کرد نه این که توجه او را معطوف بهچیز دیگری نمود. کودک بایستی روال پیشین خود را در مدل زندگی جدید خود حفظ نماید و همین امر باعث ایجاد آرامش خاطر در او می گردد.
پس از طلاق چگونه با کودک برخورد کنیم؟
توجه به جنس و سن کودک بهنگام طلاق توافق والدین در این زمینه باید رفتار درستی را در پیش بگیرید. بیشتر زوجین بهنگام طلاق تنها بفکر گرفتن حق حضانت فرزند خودهستند و بهتنها چیزی که توجه نمی کنند پرورش و ریزه کاری های تربیت یک کودک تک والد است ما بهشما توصیه می کنیم برای گذر از بحران طلاق درخانواده:
از یک مشاور آگاه کمک بگیرید: تجربه نشان می دهد کهزن یا مردی کهبا طلاق مواجه می شود معمولا دچار بحران، مشکلات روحی، روانی و خلاء عاطفی می گردد و درچنین زمانی نمی تواند بخوبی نقش پدری یا مادری خود را ایفا کند. بههمین دلیل است کهکمک گرفتن از مشاور در چنین شرایطی بنفع والدین و کودکان می باشد.
-به صحبتهای کودک خود نیز توجه کنید.
-قبل انجام تغییرات آنرا به کودک اطلاع دهید و ازتغییرات به یکباره خودداری کنید.
-بهتر است دوستی بین کودک و والدی کهبا او زندگی نمیکند پا برجا باشد: ایجاد نفرت ازپدریا مادر درکودکان بصلاح کودک نیست.
-بهتر است پس از طلاق تغییراتی مانند عوض کردن مدرسه یا محل زندگی و... با فاصله بیشتری از طلاق صورت گیرد.
با احساسات کودک خود کنار بیایید. کودک احتیاج دارد بدون شنیدن سرزنش، ترس، سوءتفاهم احساسات درونی خود را بهزبان آورد. دراینگونه موارد بهتر است بجای تلاش برای تغییر احساسات درکودکان، آنرا بپذیرید و بهاحساسات او هر بد و ناگوار گوش دهید. بهتر است ازکودک بخواهیم احساس خود، را نسبت بهپدریا مادرش بگوید و بهاو کمک کنیم تا کلمه مورد نظرش را برای توصیف وی پیدا کند. گاهی کودک دامنه لغت بالایی ندارد و نمی تواند آن چه را که می خواهد، بگوید.
- بهتر است کسانی کهکودک را بیشتر دوست دارند و کودک بهلحاظ عاطفی بهآنها وابستگی بیشتری دارد، درکنار کودک باشند. اگر کودک با پدرزندگی میکند مادربزرگ یا عمه کودک در کنار او باشند و اگر با مادر زندگی میکند است، پدربزرگ و دایی حضور داشته باشند.
تاثیر طلاق بر کودکان با توجه به سن آنان:
سن کودک هر چقدر کمتر باشد تاثیر جدایی والدین بر او بیشتر خواهد بود. برخی از والدین فکر میکنند بچه دو سه ساله چیزی ازاین جرو بحث و جداییها متوجه نمی شود اما روانشناسان می گویند «کودکان در سنین پایینتر نسبت به بچههای بزرگتر حساسیتر می باشند. نوجوانان سریعتر از کودکان می توانند خود را با شرایط جدید وفق دهند و این بدین معنا نیست که طلاق برروی نوجوانان تاثیر نمیگذارد. ولی بهنظر میرسد که میتوانند نسبت بهبچههای کم سنتر مستقلتر عمل کنند. درهر حالت مهم است سعی کنید تا اثرات منفی طلاق بر کودکان را کاهش دهید.
به کودکان طلاق بیش از حد توجه نکنید:
بی توجهی یا توجه بیش ازحد بهکودکی که والدین او ازهم طلاق گرفته اند به یک میزان مخرب است. برخی مواقع خانواده ها پس از طلاق بصورت افراطی با کودک رفتارهای محبت آمیز انجام می دهند و با توجه نشان دادن بیش ازحد، فراهم کردن امکانات، برآورده نمودن خواسته ها و نیازهای بجا یا بیجای کودک می خواهند تلخی طلاق را به نوعی برای او جبران کنند. در صورتیکه باید کودک را با شرایط و وضعیت واقعی، دلتنگی، افسردگی و ناراحتی ناشی از آن همراهی کرد نه این که توجه او را معطوف بهچیز دیگری نمود. کودک بایستی روال پیشین خود را در مدل زندگی جدید خود حفظ نماید و همین امر باعث ایجاد آرامش خاطر در او می گردد.
پس از طلاق چگونه با کودک برخورد کنیم؟
توجه به جنس و سن کودک بهنگام طلاق توافق والدین در این زمینه باید رفتار درستی را در پیش بگیرید. بیشتر زوجین بهنگام طلاق تنها بفکر گرفتن حق حضانت فرزند خودهستند و بهتنها چیزی که توجه نمی کنند پرورش و ریزه کاری های تربیت یک کودک تک والد است ما بهشما توصیه می کنیم برای گذر از بحران طلاق درخانواده:
از یک مشاور آگاه کمک بگیرید: تجربه نشان می دهد کهزن یا مردی کهبا طلاق مواجه می شود معمولا دچار بحران، مشکلات روحی، روانی و خلاء عاطفی می گردد و درچنین زمانی نمی تواند بخوبی نقش پدری یا مادری خود را ایفا کند. بههمین دلیل است کهکمک گرفتن از مشاور در چنین شرایطی بنفع والدین و کودکان می باشد.
-به صحبتهای کودک خود نیز توجه کنید.
-قبل انجام تغییرات آنرا به کودک اطلاع دهید و ازتغییرات به یکباره خودداری کنید.
-بهتر است دوستی بین کودک و والدی کهبا او زندگی نمیکند پا برجا باشد: ایجاد نفرت ازپدریا مادر درکودکان بصلاح کودک نیست.
-بهتر است پس از طلاق تغییراتی مانند عوض کردن مدرسه یا محل زندگی و... با فاصله بیشتری از طلاق صورت گیرد.
با احساسات کودک خود کنار بیایید. کودک احتیاج دارد بدون شنیدن سرزنش، ترس، سوءتفاهم احساسات درونی خود را بهزبان آورد. دراینگونه موارد بهتر است بجای تلاش برای تغییر احساسات درکودکان، آنرا بپذیرید و بهاحساسات او هر بد و ناگوار گوش دهید. بهتر است ازکودک بخواهیم احساس خود، را نسبت بهپدریا مادرش بگوید و بهاو کمک کنیم تا کلمه مورد نظرش را برای توصیف وی پیدا کند. گاهی کودک دامنه لغت بالایی ندارد و نمی تواند آن چه را که می خواهد، بگوید.
- بهتر است کسانی کهکودک را بیشتر دوست دارند و کودک بهلحاظ عاطفی بهآنها وابستگی بیشتری دارد، درکنار کودک باشند. اگر کودک با پدرزندگی میکند مادربزرگ یا عمه کودک در کنار او باشند و اگر با مادر زندگی میکند است، پدربزرگ و دایی حضور داشته باشند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼