رازهای تربیتی برای کوچولوها(۱)
مدام نه گفتن به کودکتان تنها باعث می شود که او کلمه نه را یاد بگیرد، پس بهتر است شیوه های تربیتی اصولی تری را به کار ببرید.
تربیت کودک، مخصوصاً کودکان دردسر ساز میتواند بهترین و بدترین نتایج را برای ما والدین به بار آورد. خیلی ناراحت کننده است که کودک پس از چندین بار تذکر باز هم به پرتاب کردن اشیاء یا زدن خواهر و بردارش ادامه میدهد. اما جلوگیری از عصبانیت خود میتواند والدین خوبی از ما بسازد. زیرا تربیت کودک با اعتماد شروع میشود.
کودکی که مطمئن است والدینش به هنگام نیاز به او غذا خواهند داد، هنگامی که برای مثال به او میگویند که «دست نزن!» نیز به آنها اعتماد میکند. به همین دلیل تربیت برای کودکان زیر ۲ سال بیشتر در مورد ایجاد اطمینان آنها به شماست تا در مورد تنبیه. تربیت در این سن به معنی پاسخ به گریههای او، قرار دادن او در گهواره یا صندلیاش و صرف زمان زیادی برای در آغوش گرفتن یکدیگر است.
البته، این کار به این سادگی نیست. حتی در مورد والدین و نوزادان وابسته و صمیمی هم مشکلاتی پیش میآید. اما اگر از زاویه دید کودکتان به رفتاری بنگرید، میتوانید برای هدایت رفتار او واکنش درستی داشته باشید. به عنوان مثال مادری تعریف میکرد که کودک نوپای او به نام سارا یک بار ناگهان یک پاکت شیر از یخچال برداشت و آن را روی زمین انداخت و شروع به به خندیدن کرد. مادر سارا به جای اینکه عصبانی شود و او را سرزنش کند، درباره اتفاقی که افتاده بود با خونسری و ملایمت با او صحبت کرد. وقتی از او پرسیدیم که چطور توانسته با این قدر خونسردی مشکل را رفع کند پاسخ داد: «از خودم پرسیدم که اگر من جای سارا بودم، دوست داشتم مادرم چه رفتاری بامن داشته باشد؟»
گاهی وقتها بیرون آمدن از دنیای خودتان و قرار گرفتن در جای کودکتان باعث کاهش فشارهای روانی میشود. بنابراین اگر کودک نوپایتان با انجام کاری اعصابتان را به هم ریخت، این شعار تربیتی را به یاد آورید که: «خودتان را جای او قرار دهید. با این کار (تقریباً!) همیشه پاسخ درستی به او خواهید داد.»
نمیدانید در شرایط ناامید کننده خاص چه کار کنید، در ادامه توصیههایی در این مورد ارائه میشود:
دست زدن یا چنگ زدن به چیزهای خطرناک
چرا کودکان نوپا و کنجکاو همیشه به دنبال یک چیزی هستند که آن را بکشند، هل بدهند، به چنگ بگیرند، بیندازند و پرت کنند؟ چه آن شیء تلفن همراه شما باشد یا چیزی در فر اجاق گاز داغتان. کودک با کاوش دنیا از طریق لمس کردن و خوردن اشیا میآموزد.
نحوه برخورد:
به جای اینکه پی در پی بگویید «نه، نه، نه!» (که تنها نتیجه آن، وارد شدن این کلمه در فهرست واژگان او است)، آن را شخصی سازی کنید برای مثال: «این کار برای بابی ممنوع است». پدر و مادری تجربه خود را در مورد کودک خود با ما در میان گذاشتهاند: «هنگامی که سعی میکردیم لارن ۱۴ ماهه را از خطر یا شیطنت بازداریم، صدایش میکریم:» لارن! «او با شنیدن نامش غافلگیر شده و همان لحظه خواستهاش را فراموش میکرد. همین که توجهاش را جلب میکردیم قبل از اینکه خودش را به دردسر بیاندازد، سریع نظرش را به چیز دیگری معطوف میکردیم.»
کلمات تداعی کننده را به کوچولوی کنجکاوتان بیاموزید تا بفهمد که به چه چیزی میتواند دست بزند و به چه چیزی نباید دست بزند. برای مثال برای چیزیهایی که دست زدن به آنها خطری ندارد بگویید: «دست بزن»، برای اشیائ خطرناک «دست نزن» و برای حیوانات و چهرهها از جمله «آهسته دست بزن (نوازش کن)» استفاده کنید.
برای آرام کردن او وقتی به چیزی هجوم میآورد و میخواهد به آن چنگ بزند، سعی کنید او را تشویق کنید که یک انگشتش را به آن بزند. برای اشیاء داغ آشپزخانه، شومینهها و... از کلمه «جیز» استفاده کنید (البته، قابلمهها را روی شعلههای عقب اجاق گاز و سایر وسایل را دور از دسترس او قرار دهید). تنها نشان دادن چیزهای ممنوعه به کودکتان مهم نیست، بلکه باید همزمان به او نشان بدهید که چه چیزهایی مال او هستند. برای مثال وقتی که در آشپزخانه با چاقو مشغول خرد کردن سبزی هستید و کودک ۲۰ ماههتان مشتاق است که او هم لذت این کار را امتحان کند، به او بگویید: «این مال تو نیست.
این چاقو مال مامانه، این هم قاشق توئه.» این فن را که فن جایگزینی و تغییر جهت نام دارد، به احتمال زیاد پیش از این هم به طور غریزی انجام میدادید و وقتی که چیزی را که نباید به آن دست بزند، از او میگیرید، یک اسباب بازی جایگزین آن میکنید. خوب، فرض کنید که او یک گلدان شکستنی را به چنگ گرفته است. به جای اینکه آن را سریع از چنگش در آورید و در این حین بگویید «ولش کن!» که قطعاً باعث اعتراض شدید او میشود، در حالی که گلدان را از یک دستش میگیرید، اسباب بازی را در دست دیگرش قرار دهید و بگویید: «این مال تو نیست.»
ادامه دارد...
کودکی که مطمئن است والدینش به هنگام نیاز به او غذا خواهند داد، هنگامی که برای مثال به او میگویند که «دست نزن!» نیز به آنها اعتماد میکند. به همین دلیل تربیت برای کودکان زیر ۲ سال بیشتر در مورد ایجاد اطمینان آنها به شماست تا در مورد تنبیه. تربیت در این سن به معنی پاسخ به گریههای او، قرار دادن او در گهواره یا صندلیاش و صرف زمان زیادی برای در آغوش گرفتن یکدیگر است.
البته، این کار به این سادگی نیست. حتی در مورد والدین و نوزادان وابسته و صمیمی هم مشکلاتی پیش میآید. اما اگر از زاویه دید کودکتان به رفتاری بنگرید، میتوانید برای هدایت رفتار او واکنش درستی داشته باشید. به عنوان مثال مادری تعریف میکرد که کودک نوپای او به نام سارا یک بار ناگهان یک پاکت شیر از یخچال برداشت و آن را روی زمین انداخت و شروع به به خندیدن کرد. مادر سارا به جای اینکه عصبانی شود و او را سرزنش کند، درباره اتفاقی که افتاده بود با خونسری و ملایمت با او صحبت کرد. وقتی از او پرسیدیم که چطور توانسته با این قدر خونسردی مشکل را رفع کند پاسخ داد: «از خودم پرسیدم که اگر من جای سارا بودم، دوست داشتم مادرم چه رفتاری بامن داشته باشد؟»
گاهی وقتها بیرون آمدن از دنیای خودتان و قرار گرفتن در جای کودکتان باعث کاهش فشارهای روانی میشود. بنابراین اگر کودک نوپایتان با انجام کاری اعصابتان را به هم ریخت، این شعار تربیتی را به یاد آورید که: «خودتان را جای او قرار دهید. با این کار (تقریباً!) همیشه پاسخ درستی به او خواهید داد.»
نمیدانید در شرایط ناامید کننده خاص چه کار کنید، در ادامه توصیههایی در این مورد ارائه میشود:
دست زدن یا چنگ زدن به چیزهای خطرناک
چرا کودکان نوپا و کنجکاو همیشه به دنبال یک چیزی هستند که آن را بکشند، هل بدهند، به چنگ بگیرند، بیندازند و پرت کنند؟ چه آن شیء تلفن همراه شما باشد یا چیزی در فر اجاق گاز داغتان. کودک با کاوش دنیا از طریق لمس کردن و خوردن اشیا میآموزد.
نحوه برخورد:
به جای اینکه پی در پی بگویید «نه، نه، نه!» (که تنها نتیجه آن، وارد شدن این کلمه در فهرست واژگان او است)، آن را شخصی سازی کنید برای مثال: «این کار برای بابی ممنوع است». پدر و مادری تجربه خود را در مورد کودک خود با ما در میان گذاشتهاند: «هنگامی که سعی میکردیم لارن ۱۴ ماهه را از خطر یا شیطنت بازداریم، صدایش میکریم:» لارن! «او با شنیدن نامش غافلگیر شده و همان لحظه خواستهاش را فراموش میکرد. همین که توجهاش را جلب میکردیم قبل از اینکه خودش را به دردسر بیاندازد، سریع نظرش را به چیز دیگری معطوف میکردیم.»
کلمات تداعی کننده را به کوچولوی کنجکاوتان بیاموزید تا بفهمد که به چه چیزی میتواند دست بزند و به چه چیزی نباید دست بزند. برای مثال برای چیزیهایی که دست زدن به آنها خطری ندارد بگویید: «دست بزن»، برای اشیائ خطرناک «دست نزن» و برای حیوانات و چهرهها از جمله «آهسته دست بزن (نوازش کن)» استفاده کنید.
برای آرام کردن او وقتی به چیزی هجوم میآورد و میخواهد به آن چنگ بزند، سعی کنید او را تشویق کنید که یک انگشتش را به آن بزند. برای اشیاء داغ آشپزخانه، شومینهها و... از کلمه «جیز» استفاده کنید (البته، قابلمهها را روی شعلههای عقب اجاق گاز و سایر وسایل را دور از دسترس او قرار دهید). تنها نشان دادن چیزهای ممنوعه به کودکتان مهم نیست، بلکه باید همزمان به او نشان بدهید که چه چیزهایی مال او هستند. برای مثال وقتی که در آشپزخانه با چاقو مشغول خرد کردن سبزی هستید و کودک ۲۰ ماههتان مشتاق است که او هم لذت این کار را امتحان کند، به او بگویید: «این مال تو نیست.
این چاقو مال مامانه، این هم قاشق توئه.» این فن را که فن جایگزینی و تغییر جهت نام دارد، به احتمال زیاد پیش از این هم به طور غریزی انجام میدادید و وقتی که چیزی را که نباید به آن دست بزند، از او میگیرید، یک اسباب بازی جایگزین آن میکنید. خوب، فرض کنید که او یک گلدان شکستنی را به چنگ گرفته است. به جای اینکه آن را سریع از چنگش در آورید و در این حین بگویید «ولش کن!» که قطعاً باعث اعتراض شدید او میشود، در حالی که گلدان را از یک دستش میگیرید، اسباب بازی را در دست دیگرش قرار دهید و بگویید: «این مال تو نیست.»
ادامه دارد...
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼