جنسیت در ادبیات کودک، چه مهنایی دارد؟
دخترها از چه زمانی و چطور بین خودشان و پسرها فرق میگذارند؟
هنوز بهدنیا نیامده که برایش تعیین میکنید چه رنگی را دوست داشته باشد و چطور لباس بپوشد. از قدیم تعیین شده که صورتی رنگ دخترهاست و پسرها بهجای آنکه لباسی از این رنگ انتخاب کنند، باید سراغ آبی بروند. تلاش پدر و مادرها برای ساختن یک دختر تمامعیار از دختر کوچولویشان و تزریق مردانگی بیشتر به پسرشان، با چنین آموزشهای ساده و کلیشهای شروع شده و در جریان زندگی، با نمایش برخی رفتارهای خود در مقابلشان تکمیل میشود.
گاهی هم این تلاش به سرریز شدن چنین درکی منجر میشود و هر یک از دو جنس را بیش از اندازه غرق در کلیشههای جنسیتی میکند. جمعی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه روانشناسی کودک، در کتاب مشهور «رشد و شخصیت کودک» که مهشید یاسایی آن را ترجمه کرده، توضیح دادهاند که چطور زنها و مردها از کودکی با زنانگی و مردانگی آشنا میشوند و تصویر ذهنیشان از نقشهایی که بهخاطر جنسیت خود باید برعهده بگیرند یا از آنها پرهیز کنند را کامل میکنند. آنچه در ادامه میخوانید، پاسخی است که این کارشناسان برای رایجترین سوالهایی که در زمینه هویتیابی جنسی در ذهن والدین چرخ میزند، پیدا کردهاند.
تو همیشه دختر میمانی!
ثبات جنسیت عبارت است از درک کودک از اینکه جنسیت تغییر نمیکند. کودکان ثبات جنسیت را در سه مرحله یاد میگیرند؛ اول اینکه، کودکان هویت جنسیتی را کسب میکنند، سپس میآموزند (حدود 4سالگی) که جنسیت با گذشت زمان تغییر نمیکند. در 5 یا شش سالگی اغلب کودکان میفهمند که جنسیت علیرغم تغییر در قیافه ظاهری، لباس یا فعالیتها تغییر نمیکند. کودکان قبل از این سن ممکن است بگویند پسری که لباس دخترانه میپوشد و عروسک بازی میکند، دختر است.
البته چنین اشتباهاتی ممکن است تاحدودی به نحوه سوال کردن و جهتدهی والدین به نگاه فرزندان ربط داشته باشد. اگر از کودکان سوال شود که پسری که لباس دخترانه پوشیده دختر است یا تظاهر میکند که دختر است، غالبا درست پاسخ میدهند. البته کودکانی که نمیدانند آلت تناسلی عامل اصلی تعیینکننده زن یا مرد بودن است، ممکن است کاملا سردرگم شوند؛ اما کودکانی که از تفاوت بین آلت تناسلی زن و مرد آگاهند، میفهمند که با تغییر لباس و آرایش مو جنسیت تغییر نمیکند.
زنانگی در 18ماهگی
بچهها بین ۱۸ماهگی تا سه سالگی درباره هویت جنسی، شناختی ناقص کسب میکنند. آنها یاد میگیرند که خود و دیگران را بهعنوان زن یا مرد طبقهبندی کنند. با این وجود تا قبل از اینکه کودکتان به مدرسه برود، درکش از جنسیت محدود است. برای مثال پسربچهای که میگوید وقتی بزرگ شد میخواهد مامان شود، پدر و مادرش را حیرت زده میکند یا کودک دیگری وقتی میبیند مادرش برای جشنی لباس مردانه پوشیده متعجب میشود.
کودکان به این دلیل دچار چنین اشتباهاتی میشوند که درک ناقصی از جنسی زیستشناختی دارند و نمیتوانند بفهمند که صرفا یک لباس نمیتواند جنسیت را برای همیشه تغییر دهد یا اتفاقی مثل باردار شدن و مادری که ویژگیهای زیستشناسی یک زن تا اندازه زیادی آن را برای او به ارمغان میآورد برای یک مرد با شرایط خاص جسمانیاش نمیتواند اتفاق بیفتد. درواقع بچهها در سالهای پیش از دبستان فاقد آن چیزی هستند که نظریهپردازان آن را ثبات جنسیت میدانند.
چرا دخترها ماشینبازی میکنند؟
در اواسط دوران کودکی تصور کودکان درمورد انتظارات اجتماعی از مردان و زنان پیشرفتهتر شده و در عین حال تفکر آنان انعطافپذیرتر میشود. در این سالها بچهها بهتر میفهمند که مردم میتوانند رفتارهای قالبی زنانه و مردانه را با هم ترکیب کنند و دور شدن از نقش جنسیتی را بهتر میپذیرند. البته حتی در این سنین هم کودکان غالبا فعالیتها و نقشهایی را ترجیح میدهند که برای جنس خودشان پذیرفته شده است.
البته در این زمینه تفاوتهایی هم میان دو جنس وجود دارد. آنقدر که پسرها مجذوب فعالیتهای پسرانه میشوند دخترها مجذوب فعالیتهای دخترانه نمیشوند. در حقیقت بسیاری از دختران خردسال از بازیهای پسرانه لذت میبرند، بهخصوص در دوران دبستان. از آنجا که در بیشتر جوامع نقش مردانه موقعیتی بهتر از نقش زنانه دارد، پسرها و دخترها غالبا مجذوب چیزهایی میشوند که مردانه تلقی میشود، بههمین دلیل کمتر دیده میشود که یک پسر دبستانی با دخترها عروسکبازی کند اما دختر بچههای دبستانی از اینکه در یک بازی نقش تعمیرکار خودرو یا پدر خانواده را بهعهده بگیرند، ابایی ندارند.
مردها ظرف نمیشویند
کودکان پیش مدرسهای غالبا گمان میکنند قالبهای جنسیتی تعیینکننده رفتار درست برای زن یا مرد است و گاهی بر این گمان خود بیشتر از بزرگسالان پافشاری میکنند. گرچه نگرش سختگیرانه بسیاری از کودکان با بزرگتر شدن تغییر میکند اما برخی آنها با تقویت اجتماعی یاد میگیرند که باید تا ابد روی این نظرهای سرسختانه پافشاری کنند و براساس آن زندگی کنند.
در حدود پنج سالگی کودکان شروع به یادگیری قالبهای جنسیتی درمورد رفتار اجتماعی و شخصیتی میکنند و درصورتی که خانواده، همسالان، مدرسه و اجتماع به نگاه آنها جهتگیری سختگیرانهای دهند تا پایان عمر ممکن است چنین پافشاریهایی را انجام دهند. برای مثال مردی که حتی اگر یک هفته تنها بماند حاضر به آشپزی کردن برای سیر کردن شکمش نمیشود، همان کسی است که تصور میکند غذا درست کردن یک کار کاملا زنانه است و اگر مردی آن را انجام دهد، به یک زن تبدیل میشود.
کودکتان از شما یاد میگیرد
والدین و معلمان و همسالان رفتارهای متفاوتی را در پسرها و دخترها تقویت میکنند و در رفتار الگویابی جنسی کودکان موثرند. مثلا کودکان مادران شاغل در مقایسه با مادرانی که مدام در خانهاند درمورد نقشهای جنسیتی کمتر سنتی فکر میکنند. پدری که در کارهای خانه کمک میکند باعث نمیشود که قالبهای جنسیتی کودکان تغییر کند مگر آنکه مادر درمورد نقش مردانه نگرشهای غیرسنتی داشته باشد. درواقع گرچه بچهها نمونه کپی شده پدران و مادرانشان نیستند اما تا اندازه زیادی با شنیدن حرفها و مشاهده رفتارهایشان یاد میگیرند که در این مورد چطور فکر کنند.
اگر شما در کودکی نگرشهای سختگیرانه و سنتی درمورد نقش زن و مرد را به کودکتان تزریق کنید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که او در آینده همه این دیدگاهها را کنار بگذارد و کلیشهای فکر نکند. کودکان از طریق تقویت مستقیم و مشاهده دیگران توقعات و انتظاراتی که اجتماع از زنان و مردان دارد را میآموزند. البته رفتار آنها و ترجیح دادن یک نقش جنسیتی بر نقش دیگر به ارزش اجتماعی و تقویتی که از افراد مهم اطرافشان دریافت میکنند هم بستگی دارد.
پسر و دختر ندارد!
هرچند از همان اوایل کودکی تفاوتهای جنسیتی بارزی هنگام بازی، فعالیتها و انتخاب همسالان به چشم میخورد، الگویابی جنسیتی در شخصیت و رفتار اجتماعی حتی در اواسط کودکی کمتر مشخص است. پسران بهطور متوسط پرخاشگرتر از دختران هستند ولی بین دو جنس هیچ تفاوت محسوسی از لحاظ وابستگی، نوعدوستی، استقلال یا سایر خصوصیات شخصیتی دیده نمیشود.
به شما نگاه میکند!
برخی روانشناسان میگویند کودکان بهطور خودجوش و بدون آموزش مستقیم به هویت جنسی و دانش درباره نقشهای جنسی دست مییابند. آنان با مشاهده والدین، معلمان، همسایگان، خواهران و برادران و چهرههای تلویزیونی درباره رفتار زنان و مردان اطلاعاتی کسب میکنند. البته شواهد نشان میدهد کودکان که از سنین اولیه ثبات جنسی را میفهمند، بیش از کودکانی که بعدها آن را میفهمند رفتار مناسب جنسیتشان را کسب نمیکنند.
چه برنامهای را میبیند؟
علاوه بر این همه کودکان نقشهایی را که برای جنسیتشان تغیین شده را تایید نمیکنند، هرچند که آن را درک میکنند. رسانههای جمعی بهخصوص تلویزیون در جهت دادن به درک کودکان از جنسیت و نقشهای متناسب با آن بسیار تاثیرگذارند. وقتی مجری برنامه تلویزیونی هر روز کلیشههایی را در برنامه محبوب کودکتان تکرار میکند، ذهن فرزند شما برای پذیرش آن کلیشهها آمادهتر میشود.
تایید شما را میخواهد
پسرها و دخترها از اوایل کودکی در برابر رفتارهای متفاوتی تشویق و تنبیه میشوند و البته با مشاهده دیگران یاد میگیرند نقشهای زنانه و مردانه را چطور تعریف کنند. وقتی به پسر کوچولویتان که سراغ رژلبها رفته با لبخند و تایید نگاه میکنید، او را به سمت این رفتار سوق میدهید، اما اگر بدون نشان دادن واکنش مثبت با یک پنبه رژلب را پاک کنید، انگیزه تکرار رفتار را در او میکشید.
برای زن شدن زود است
مراقب باشید نگرانی شما درمورد خارج شدن رفتارهای کودکتان از رفتارهای اجتماعپسند، او را گرفتار بحرانهای تازهای نکند! برای آموزش زنانگی و مردانگی به فرزندتان، دلیلی برای عجله کردن وجود ندارد. بچهها در سنین مختلف به شیوهای متفاوت این واقعیتها را درک میکنند و اگر خیلی زود برای ارائه این آموزشها به فرزندتان دست به کار شوید، تنها خودتان را خسته کردهاید و استرستان را بیهوده به فرزندی که هنوز درکی از این تفاوتها ندارد تزریق کردهاید.
اگر دختر یکسالونیمه شما از ماشینبازی لذت میبرد و پسر یکسالهتان وقت خوابیدن خرس عروسکیاش را بغل میکند، نگران مخدوش شدن هویت جنسیاش نشوید. بچهها از دوسالگی اسباببازیها و فعالیتهایی را انتخاب میکنند که با قالبهای جنسیتی آنان جور در میآید و از این سنین است که تمایل بیشتری برای قرار گرفتن در نقشهایی که بزرگترهای همجنسشان آنها را ایفا میکنند در بازیها پیدا میکنند. گذشته از این، کودکان در سالهای پیش از مدرسه همبازیهای همجنس خودشان را انتخاب میکنند و در حدود سه، چهار سالگی ترجیح میدهند در مهدکودک و در جمع کودکان فامیل، یک همبازی از جنس خود را برای سرگرم شدن انتخاب کنند.
یک همبازی شدن دختر کوچولوی شما با پسرهای خانواده یا عروسک دوست بودن پسر زیر دو سالتان نشانه مستعد بودنش برای ابتلا به انحراف های جنسی نیست. او هنوز آنقدر بزرگ نشده که جنسیت را به شیوهای که شما درک میکنید درک کند. پس بهنام آموزش جنسی و بالا بردن قدرت درک فرزندتان در این مورد، او را زودتر از آنچه که باید از علائقاش محروم نکنید.
گاهی هم این تلاش به سرریز شدن چنین درکی منجر میشود و هر یک از دو جنس را بیش از اندازه غرق در کلیشههای جنسیتی میکند. جمعی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه روانشناسی کودک، در کتاب مشهور «رشد و شخصیت کودک» که مهشید یاسایی آن را ترجمه کرده، توضیح دادهاند که چطور زنها و مردها از کودکی با زنانگی و مردانگی آشنا میشوند و تصویر ذهنیشان از نقشهایی که بهخاطر جنسیت خود باید برعهده بگیرند یا از آنها پرهیز کنند را کامل میکنند. آنچه در ادامه میخوانید، پاسخی است که این کارشناسان برای رایجترین سوالهایی که در زمینه هویتیابی جنسی در ذهن والدین چرخ میزند، پیدا کردهاند.
تو همیشه دختر میمانی!
ثبات جنسیت عبارت است از درک کودک از اینکه جنسیت تغییر نمیکند. کودکان ثبات جنسیت را در سه مرحله یاد میگیرند؛ اول اینکه، کودکان هویت جنسیتی را کسب میکنند، سپس میآموزند (حدود 4سالگی) که جنسیت با گذشت زمان تغییر نمیکند. در 5 یا شش سالگی اغلب کودکان میفهمند که جنسیت علیرغم تغییر در قیافه ظاهری، لباس یا فعالیتها تغییر نمیکند. کودکان قبل از این سن ممکن است بگویند پسری که لباس دخترانه میپوشد و عروسک بازی میکند، دختر است.
البته چنین اشتباهاتی ممکن است تاحدودی به نحوه سوال کردن و جهتدهی والدین به نگاه فرزندان ربط داشته باشد. اگر از کودکان سوال شود که پسری که لباس دخترانه پوشیده دختر است یا تظاهر میکند که دختر است، غالبا درست پاسخ میدهند. البته کودکانی که نمیدانند آلت تناسلی عامل اصلی تعیینکننده زن یا مرد بودن است، ممکن است کاملا سردرگم شوند؛ اما کودکانی که از تفاوت بین آلت تناسلی زن و مرد آگاهند، میفهمند که با تغییر لباس و آرایش مو جنسیت تغییر نمیکند.
زنانگی در 18ماهگی
بچهها بین ۱۸ماهگی تا سه سالگی درباره هویت جنسی، شناختی ناقص کسب میکنند. آنها یاد میگیرند که خود و دیگران را بهعنوان زن یا مرد طبقهبندی کنند. با این وجود تا قبل از اینکه کودکتان به مدرسه برود، درکش از جنسیت محدود است. برای مثال پسربچهای که میگوید وقتی بزرگ شد میخواهد مامان شود، پدر و مادرش را حیرت زده میکند یا کودک دیگری وقتی میبیند مادرش برای جشنی لباس مردانه پوشیده متعجب میشود.
کودکان به این دلیل دچار چنین اشتباهاتی میشوند که درک ناقصی از جنسی زیستشناختی دارند و نمیتوانند بفهمند که صرفا یک لباس نمیتواند جنسیت را برای همیشه تغییر دهد یا اتفاقی مثل باردار شدن و مادری که ویژگیهای زیستشناسی یک زن تا اندازه زیادی آن را برای او به ارمغان میآورد برای یک مرد با شرایط خاص جسمانیاش نمیتواند اتفاق بیفتد. درواقع بچهها در سالهای پیش از دبستان فاقد آن چیزی هستند که نظریهپردازان آن را ثبات جنسیت میدانند.
چرا دخترها ماشینبازی میکنند؟
در اواسط دوران کودکی تصور کودکان درمورد انتظارات اجتماعی از مردان و زنان پیشرفتهتر شده و در عین حال تفکر آنان انعطافپذیرتر میشود. در این سالها بچهها بهتر میفهمند که مردم میتوانند رفتارهای قالبی زنانه و مردانه را با هم ترکیب کنند و دور شدن از نقش جنسیتی را بهتر میپذیرند. البته حتی در این سنین هم کودکان غالبا فعالیتها و نقشهایی را ترجیح میدهند که برای جنس خودشان پذیرفته شده است.
البته در این زمینه تفاوتهایی هم میان دو جنس وجود دارد. آنقدر که پسرها مجذوب فعالیتهای پسرانه میشوند دخترها مجذوب فعالیتهای دخترانه نمیشوند. در حقیقت بسیاری از دختران خردسال از بازیهای پسرانه لذت میبرند، بهخصوص در دوران دبستان. از آنجا که در بیشتر جوامع نقش مردانه موقعیتی بهتر از نقش زنانه دارد، پسرها و دخترها غالبا مجذوب چیزهایی میشوند که مردانه تلقی میشود، بههمین دلیل کمتر دیده میشود که یک پسر دبستانی با دخترها عروسکبازی کند اما دختر بچههای دبستانی از اینکه در یک بازی نقش تعمیرکار خودرو یا پدر خانواده را بهعهده بگیرند، ابایی ندارند.
مردها ظرف نمیشویند
کودکان پیش مدرسهای غالبا گمان میکنند قالبهای جنسیتی تعیینکننده رفتار درست برای زن یا مرد است و گاهی بر این گمان خود بیشتر از بزرگسالان پافشاری میکنند. گرچه نگرش سختگیرانه بسیاری از کودکان با بزرگتر شدن تغییر میکند اما برخی آنها با تقویت اجتماعی یاد میگیرند که باید تا ابد روی این نظرهای سرسختانه پافشاری کنند و براساس آن زندگی کنند.
در حدود پنج سالگی کودکان شروع به یادگیری قالبهای جنسیتی درمورد رفتار اجتماعی و شخصیتی میکنند و درصورتی که خانواده، همسالان، مدرسه و اجتماع به نگاه آنها جهتگیری سختگیرانهای دهند تا پایان عمر ممکن است چنین پافشاریهایی را انجام دهند. برای مثال مردی که حتی اگر یک هفته تنها بماند حاضر به آشپزی کردن برای سیر کردن شکمش نمیشود، همان کسی است که تصور میکند غذا درست کردن یک کار کاملا زنانه است و اگر مردی آن را انجام دهد، به یک زن تبدیل میشود.
کودکتان از شما یاد میگیرد
والدین و معلمان و همسالان رفتارهای متفاوتی را در پسرها و دخترها تقویت میکنند و در رفتار الگویابی جنسی کودکان موثرند. مثلا کودکان مادران شاغل در مقایسه با مادرانی که مدام در خانهاند درمورد نقشهای جنسیتی کمتر سنتی فکر میکنند. پدری که در کارهای خانه کمک میکند باعث نمیشود که قالبهای جنسیتی کودکان تغییر کند مگر آنکه مادر درمورد نقش مردانه نگرشهای غیرسنتی داشته باشد. درواقع گرچه بچهها نمونه کپی شده پدران و مادرانشان نیستند اما تا اندازه زیادی با شنیدن حرفها و مشاهده رفتارهایشان یاد میگیرند که در این مورد چطور فکر کنند.
اگر شما در کودکی نگرشهای سختگیرانه و سنتی درمورد نقش زن و مرد را به کودکتان تزریق کنید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که او در آینده همه این دیدگاهها را کنار بگذارد و کلیشهای فکر نکند. کودکان از طریق تقویت مستقیم و مشاهده دیگران توقعات و انتظاراتی که اجتماع از زنان و مردان دارد را میآموزند. البته رفتار آنها و ترجیح دادن یک نقش جنسیتی بر نقش دیگر به ارزش اجتماعی و تقویتی که از افراد مهم اطرافشان دریافت میکنند هم بستگی دارد.
پسر و دختر ندارد!
هرچند از همان اوایل کودکی تفاوتهای جنسیتی بارزی هنگام بازی، فعالیتها و انتخاب همسالان به چشم میخورد، الگویابی جنسیتی در شخصیت و رفتار اجتماعی حتی در اواسط کودکی کمتر مشخص است. پسران بهطور متوسط پرخاشگرتر از دختران هستند ولی بین دو جنس هیچ تفاوت محسوسی از لحاظ وابستگی، نوعدوستی، استقلال یا سایر خصوصیات شخصیتی دیده نمیشود.
به شما نگاه میکند!
برخی روانشناسان میگویند کودکان بهطور خودجوش و بدون آموزش مستقیم به هویت جنسی و دانش درباره نقشهای جنسی دست مییابند. آنان با مشاهده والدین، معلمان، همسایگان، خواهران و برادران و چهرههای تلویزیونی درباره رفتار زنان و مردان اطلاعاتی کسب میکنند. البته شواهد نشان میدهد کودکان که از سنین اولیه ثبات جنسی را میفهمند، بیش از کودکانی که بعدها آن را میفهمند رفتار مناسب جنسیتشان را کسب نمیکنند.
چه برنامهای را میبیند؟
علاوه بر این همه کودکان نقشهایی را که برای جنسیتشان تغیین شده را تایید نمیکنند، هرچند که آن را درک میکنند. رسانههای جمعی بهخصوص تلویزیون در جهت دادن به درک کودکان از جنسیت و نقشهای متناسب با آن بسیار تاثیرگذارند. وقتی مجری برنامه تلویزیونی هر روز کلیشههایی را در برنامه محبوب کودکتان تکرار میکند، ذهن فرزند شما برای پذیرش آن کلیشهها آمادهتر میشود.
تایید شما را میخواهد
پسرها و دخترها از اوایل کودکی در برابر رفتارهای متفاوتی تشویق و تنبیه میشوند و البته با مشاهده دیگران یاد میگیرند نقشهای زنانه و مردانه را چطور تعریف کنند. وقتی به پسر کوچولویتان که سراغ رژلبها رفته با لبخند و تایید نگاه میکنید، او را به سمت این رفتار سوق میدهید، اما اگر بدون نشان دادن واکنش مثبت با یک پنبه رژلب را پاک کنید، انگیزه تکرار رفتار را در او میکشید.
برای زن شدن زود است
مراقب باشید نگرانی شما درمورد خارج شدن رفتارهای کودکتان از رفتارهای اجتماعپسند، او را گرفتار بحرانهای تازهای نکند! برای آموزش زنانگی و مردانگی به فرزندتان، دلیلی برای عجله کردن وجود ندارد. بچهها در سنین مختلف به شیوهای متفاوت این واقعیتها را درک میکنند و اگر خیلی زود برای ارائه این آموزشها به فرزندتان دست به کار شوید، تنها خودتان را خسته کردهاید و استرستان را بیهوده به فرزندی که هنوز درکی از این تفاوتها ندارد تزریق کردهاید.
اگر دختر یکسالونیمه شما از ماشینبازی لذت میبرد و پسر یکسالهتان وقت خوابیدن خرس عروسکیاش را بغل میکند، نگران مخدوش شدن هویت جنسیاش نشوید. بچهها از دوسالگی اسباببازیها و فعالیتهایی را انتخاب میکنند که با قالبهای جنسیتی آنان جور در میآید و از این سنین است که تمایل بیشتری برای قرار گرفتن در نقشهایی که بزرگترهای همجنسشان آنها را ایفا میکنند در بازیها پیدا میکنند. گذشته از این، کودکان در سالهای پیش از مدرسه همبازیهای همجنس خودشان را انتخاب میکنند و در حدود سه، چهار سالگی ترجیح میدهند در مهدکودک و در جمع کودکان فامیل، یک همبازی از جنس خود را برای سرگرم شدن انتخاب کنند.
یک همبازی شدن دختر کوچولوی شما با پسرهای خانواده یا عروسک دوست بودن پسر زیر دو سالتان نشانه مستعد بودنش برای ابتلا به انحراف های جنسی نیست. او هنوز آنقدر بزرگ نشده که جنسیت را به شیوهای که شما درک میکنید درک کند. پس بهنام آموزش جنسی و بالا بردن قدرت درک فرزندتان در این مورد، او را زودتر از آنچه که باید از علائقاش محروم نکنید.
منبع:
سیب سبز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼