آیا اوتیسم درمان می شود؟
بر اساس چندین روش ارزیابی شیوع بیماری، شیوع اوتیسم در دهه های گذشته افزایش یافته است.
به نظر شما همه کودکان مبتلا به اوتیسم میتوانند خدمات درمانی لازم را دریافت کنند؟ چند درصد از این کودکان درمان میشوند؟ والدین کودکان مبتلا به اوتیسم به چه آموزشهایی نیاز دارند؟ یافتن پاسخ به این سوالات و دهها سوال دیگر دغدغه همه افرادی است که به نحوی به کودکان اوتیسم در ارتباط هستند.
طبق اطلاعات به دست آمده از بررسیهای جدید، حدود یک سوم کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است خدمات درمانی لازم را دریافت نکنند. بنابراین این تفکر که همه کودکان اوتیسم میتوانند درمان شوند، طبق این آمار کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
آیا تعداد کودکان مبتلا به اوتیسم در حال افزایش است؟
بر اساس چندین روش ارزیابی شیوع بیماری، شیوع اوتیسم در دهه های گذشته افزایش یافته است. بررسیهای جدید توسط یک تحقیق - با نرخ تخمین ۲.۵ درصدی - این الگو را تایید کرده است. این تحقیقات بیشتر به موانعی که خانوادههای کودکان مبتلا به اوتیسم برای درسترسی به خدمات درمانی با آن مواجه هستند، پرداخته است.
وی بائو (Wei Bao) نویسندهی اصلی یکی از این تحقیقات انجام شده در زمینه کودکان اوتیسم و اپیدمیولوژیست دانشگاه آیووا، میگوید:
تقریبا یک سوم کودکان مبتلا به اوتیسم موفق به دریافت خدمات درمانی نمیشوند.
اوتیسم بیماری است که تاثیر آن در تمام طول زندگی باقی میماند. بنابراین هدف ما این است که کودکان اوتیسم درمان مناسب را دریافت کنند. زیرا درمان مناسب سلامت آنها را در تمام طول زندگی تحت تاثیر قرار میدهد.
به دنبال انتشار آمار شیوع و درمان بیماری اوتیسم، دو تیم تحقیقاتی به بررسی اطلاعات به دست آمده از حوزهی سلامت کودکان در سال ۲۰۱۶ پرداختند. در این تحقیق ۴۳۰۰۰ کودک در سرتاسر ایالات متحده مورد مطالعه قرار گرفتند.
طی تحقیق از والدین این کودکان سوال شده است که آیا متخصص سلامت روان به آنها گفته است که کودکشان مبتلا به اوتیسم است یا خیر؟ در هر دو تحقیق گزارش شده است که بر اساس پاسخ والدین، حدود 2.5 درصد از کودکان ایالات متحده در سنین بین 3 تا 17 سال، به تشخیص پزشک مبتلا به اوتیسم گزارش شدهاند.
محققان تیم تحقیقاتی دانشگاه آیووا همچنین دریافتند که میزان ابتلا به این بیماری در شهرهای مختلف، متفاوت است. در این میان تگزاس کمترین شیوع (۱.۵۴ درصد) و فلوریدا بیشترین شیوع (۴.۸۸ درصد) را داشتهاند.
کودکان مبتلا به اوتیسم
وی بائو معتقد است که این اطلاعات به دست آمده از تحقیق باید با دقت زیادی تفسیر شوند. زیرا تعداد پاسخدهندگان به این پرسشنامه تنها کسری از کل جمعیت یک کشور بوده است. با این وجود، دیوید ماندل (David Mandell) رئیس مرکز قوانین و خدمات سلامت روان دانشگاه پنسیلوانیا، که در این تحقیقات مشارکت داشته است، میگوید که برخی ایالتها در ارائهی خدمات لازم موفق بودهاند. این در حالی است که بسیاری از ایالات دیگر در ارائهی همین خدمات با مشکل مواجهند. بررسی علت این تفاوتها، سوال مهمی است که باید پاسخ داده شود.
دانشمندان گزارش کردهاند که 30 درصد از کودکانی که برایشان تشخیص اوتیسم داده شده است، هیچ خدمات درمانی دریافت نکردهاند. از میان کودکان دریافتکنندهی درمان، 43 درصد از آنها درمان رفتاری، 7 درصد داروهای تجویزی و 20 درصد هر دو را دریافت کردهاند.
ماندل همچنین به این موضوع اشاره دارد که ممکن است والدین برخی از درمانهای خاص را، مانند خدماتی که از سوی سیستم آموزش ارائه میشوند، هنگام پاسخ دادن به پرسشنامه در نظر نگرفته باشند. عدم توجه به این درمان نیز میتواند در محاسبه نرخ درمان کودکان اوتیسم تاثیر گذار باشد.
در این میان یک تیم تحقیقاتی دیگر، تجربیات والدین کودکان مبتلا به اوتیسم را در مورد دسترسی به خدمات درمانی مورد بررسی قرار دادهاند. طبق این تحقیق مشخص شد که والدین فرزندان مبتلا به اوتیسم، دو برابر والدین فرزندان مبتلا به سایر بیماریهای عاطفی یا رفتاری مانند اضطراب، بیشفعالی و ناتوانی ذهنی، در اقدام برای دستیابی به خدمات درمانی، دچار ناامیدی میشوند.
میشل کوگان (Michael Kogan) رئیس ادراهی اپیدمیولوژی و پژوهش در سازمان منابع و خدمات سلامت، میگوید:
اوتیسم طیف وسیعی از علائم را دربرمیگیرد که نیاز به درمانهای مختلف، از رفتاردرمانی و مراقبتهای سلامت روان گرفته تا درمان فیزیکی و گفتاردرمانی دارد. همین موضوع باعث میشود تا خانوادهها با چالشهای منحصر به فردی رو به رو شوند. زیرا در این شرایط دستیابی به یک مراقبت پزشکی هماهنگ دشوار است.
طبق گفتههای ماندل، تصویری که توسط این پرسشنامه ترسیم شده است، محدودیتهایی جدی دارد. پرسیدن سوال از والدین در مورد فرزندانشان د مقایسه با رویکرد مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) که اسناد و مدارک پزشکی و آموزشی تمام کودکان هشتساله را بررسی میکند، کمتر قابل اعتماد است. CDC اوتیسم را به تنهایی نیز میتواند بررسی کند. در حالیکه فرمت پرسشنامه، سوالات مطرح شده در مورد اوتیسم را به صورت یک ارزیابی وسیعتر و وقتگیرتر مورد بررسی قرار میدهد.
مائورین دورکین (Maurin Durkin) استاد علوم سلامت جمعیت و اطفال در دانشگاه ویسکانسین، معتقد است که نتایج پرسشنامه ممکن است تحت تاثیر تصمیم اولیهی والدین برای شرکت یا عدم شرکت در تحقیق نیز قرار بگیرد. والدین فرزندان مبتلا به اوتیسم و دیگر اختلالات ممکن است نسبت به والدینی که هوز برای فرزندشان تشخیصی داده نشده است، انگیزهی بیشتری برای پاسخ به پرسشنامه داشته باشد.
کودکان مبتلا به اوتیسم
CDC اخیرا تخمین زده است که شیوع اوتیسم در بین کودکان در حدود ۱.۷ درصد است. از این رو ماندل اختلاف بین اعداد ۱.۷ درصد و ۲.۵ درصد را نشان از آن میداند که یکی از این دو تخمین غلط است. او باور دارد که تخمین CDC به میزان شیوع واقعی نزدیکتر است.
با وجود محدودیتهای بسیار گزارشهای CDC حاکی از آن است که نرخ ابتلا به اوتیسم در حال افزایش است. در سال 2002، تخمین ابتلا به این بیماری یک نفر از هر 150 نفر بوده است. در حالی که در سال 2004 این عدد به یک نفر از هر 125 نفر رسید. جدیدترین گزارشها نشان میدهد 1 نفر از هر 59 نفر به اوتیسم مبتلا میشود.
البته ناگفته نماند که عناصر بسیاری در این افزایش نقش دارند. در سال ۱۹۹۰ دولت آمریکا اوتیسم را به عنوان یک گروه آموزشی خاص در نظر گرفت و ایالتها را وادار کرد که به کودکان مبتلا به اوتیسم اهمیت داده و برای آنها خدمات لازم را فراهم کنند.
در سال 1994 با اضافه شدن سندرم آسپرگر به راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، معنای اوتیسم گسترش یافت تا طیف وسیعتری از علائم را در بگیرد. آکادمی طب اطفال آمریکا در سال 2006 پیشنهاد ایجاد یک غربالگری رشدی جهانی در سنین 9، 18 و 30 ماهگی را داد. به این ترتیب آگاهی در میان پزشکان، معلمها و خانوادهها نیز به مراتب افزایش یافت.
به گفته دورکین، هنگام آموزش در دههی ۱۹۸۰ به آنها گفته شده بود که بیماری اوتیسم بسیار نادر است. بنابراین یک متخصص اطفال ممکن است هیچگاه با کودکان مبتلا به اوتیسم مواجه نشود. اما در هر حال آموزشهای لازم برای غربالگری این بیماری ضروری است.
کودک اوتیسم
این آموزشها نشان میدهد که چگونه جامعهی پزشکی به طور گستردهتری به دنبال شناسایی و درمان این بیماری بوده است. با این حال دورکین معتقد است که عوامل زیستی نیز احتمالا در افزایش اوتیسم نقش داشتهاند. سن بالاتر والدین و به خصوص سن بالاتر پدرها، یک ریسک و فاکتور اصلی در ایجاد این بیماری است. امروزه نیز بیشتر والدین در سنین بالاتری اقدام به بچهدار شدن میکنند.
کودکانی که به صورت نارس به دنیا میآیند، در معرض ریسک ابتلا به اوتیسم قرار دارند. تکنولوژیهای مدرن به کودکان نارس شانس نجات یافتن و زنده ماندن میدهد. اما نتیجه این امر منجر به افزایش تعداد کودکان مبتلایان به اوتیسم میشود. این سرنخها، بخش کوچکی از افزایش آمار کودکان مبتلا به اوتیسم را توضیح میدهد ولی نمیتواند تمام این تغییرات را توجیه کند.
Durkin بر این باور است که با تلاش جامعهی پزشکی برای شناسایی تمام کودکان مبتلا به اوتیسم، جامعه نه تنها از توسعهی درمانهای جدید، بلکه از تغییر شیوهی درک این بیماری نیز مستفیض میشود.
پذیرش جامعه نسبت به افرادی که ناتوان در نظر گرفته میشوند و فراهم کردن حمایتهای بیشتر در محل کار، میتواند به افراد مبتلا به اوتیسم کمک کند تا شکوفا شوند. بنابراین به گفته دورکین اگر به کودکان بیشتری برچسب ابتلا به اوتیسم میزنیم، باید سعی کنیم که جامعهی فراگیرتری نیز ایجاد کنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼