بارداری دوم، آماده کردن بچه اول (۱)
اختلاف خواهر و برادرها ۳ عامل عمده دارد: جلب توجه والدین، دستیابی به قدرت و دستیابی به مالکیت.
اختلاف خواهر و برادرها ۳ عامل عمده دارد: جلب توجه والدین، دستیابی به قدرت و دستیابی به مالکیت.
هر یک از کودکان می خواهند تمام توجه شما را و یا حداقل بیشتر از آنچه خواهر و برادرهایش به دست می آورند را به دست آورند. معمولاً یک کودک خردسال پس از به دنیا آمدن یک نوزاد جدید در خانواده به عادت هایی مثل مکیدن شست، آب خوردن از شیشه و خیس کردن خودش بازگشت می کند تا حداقل به همان میزان که کودک جدید توجه می بیند، به او هم توجه شود.
در هر گروهی، سلسه مراتبی وجود دارد. کودک بزرگتر در خانواده می کوشد به دلیل جثه، سن و زودتر به دنیا آمدن، قدرت خود را حفظ کند. در حالی که خواهر و برادرهای کوچکتر برای به دست آوردن چنین موقعیتی با زیرک تر بودن، ورزشکار شدن، زیباتر بودن، هر مزیت دیگری که بتوانند به دست بیاورند با بزرگترها رقابت می کنند. زمانی که بیش از دو کودک باشند، اتحادهایی به وجود می آید؛ مثلاً بزرگترین و کوچکترین با همدیگر متحد می شوند یا این که پسرها علیه دخترها باهمدیگر متحد می شوند.
جنگیدن بر سر اموال یا دوستان، اغلب تلاشی برای جلب محبت و تصدیق والدین است و ممکن است بازتاب جنگ قدرت در خانواده (بین پدر ومادر) نیز باشد.
جمله «مال منه» آغازگری آشنا برای دعواهاست، شما نمی توانید اختلاف خواهر و برادرها را ریشه کن کنید، بلکه می توانید یک ارتباط سالم بین خواهر و برادرها ایجاد کنید و بکوشید آشفتگی را در یک حد قابل تحمل نگه دارید.
حال اگر می خواهید اختلافات بین خواهر و برادرها تا اندازه ای برطرف شود به این راه حل ها توجه فرمایید.
تازه واردهای خانه
اگر تنها یک فرزند دارید، این کودک مرکز توجه به شما خواهد بود و شما نقطه اصلی تمرکز در دنیای او خواهید بود (حداقل برای ۳ سال اول زندگی) با آمدن کودک جدیدی به خانواده، زندگی کودک قبلی تغییر خواهد کرد و باید به او کمک کنید تا برای پذیرفتن عضو جدیدی از خانواده آماده شود. به طور کلی هر چه فاصله سنی بین خواهر و برادرها کمتر باشد، این دوره انتقالی مشکل تر خواهد بود.
اگر فاصله آنها ۳ سال یا بیشتر باشد، کودک بزرگتر کاملاً متکی به خود شده و در فعالیت های خارج از خانه جا افتاده است. او با کودکان دیگر بازی می کند و با همسالانش ارتباط برقرار خواهد کرد.
پیش از تولد نوزاد با کودک صحبت کنید.
توضیح دهید که خانواده شامل پدر، مادر، خواهر و برادرهاست؛ و در بسیاری از خانوادهها تعداد فرزندان بیش از یکی است. سه چهار ماه پیش از ورود نوزاد، آماده سازی کودک را شروع کنید. اگر کودک در سن پیش دبستان یا دبستان است این آماده سازی را زودتر آغاز کنید. به کودک نگویید برایش یک دوست یا همبازی می آورید، زیرا او به علت خوابیدن طولانی مدت نوزاد و یا ناتوانیاش در بازی کردن با وی، ناراحت می شود.
مسایل پزشکی خود را برای کودک توضیح دهید.
به فرزند خردسال خود توضیح دهید که مراجعه شما به پزشک به علت بیماری نیست بلکه مادران باردار باید مرتب به پزشک مراجعه کنند تا وضعیت مادر و نوزاد داخل شکمش چک شود. این موضوع میتواند از نگرانیهای او بکاهد.
او را میتوانید در مراجعات پزشکی، همراه خود ببرید، حتی کودک شما میتواند او را از طریق دستگاه سونوگرافی ببیند و احیانا سوالاتی را که در ذهن دارد با پزشک سونوگراف در میان بگذارد. حتما با راهنمایی و کمک مشاور خانواده به تمام سوالات او در باره مسافر کوچک خانواده پاسخ دهید.
به کودک آگاهی بدهید.
درباره انتظار خود برای ورود نوزاد، زیاد خوابیدن شیرخوار، گریه کردن و ناتوانی او در بازی کردن با کودک، صحبت کنید. همچنین عکسهای دوران نوزادی خودش را به او نشان دهید. کودکان بزرگتر گاهی درباره نحوه به وجود آمدن نوزاد و این که از کجا می آید از شما سؤال می کنند. با توجه به سنآنها، درباره تولد و جنسیت برایشان توضیح دهید؛ اما اگر نمی دانید چه پاسخی بدهید، جواب ندادن بسیار بهتر از ارائه توضیحات نادرست است.
کتابهای مربوط به اطفال شیرخواره و کوچک را برای فرزندتان بخوانید.
حتی زمانی که باردار و در انتظار ورود فرزند دومتان هستید، توجه، عشق و علاقه کامل و صد در صد شما معطوف به فرزند اولتان خواهد بود و همین به او کمک می کند که خودش را با آن موقعیت جدید منطبق و سازگار سازد. کتابهایی را برایش بخوانید که با به دنیا آمدن بچه های کوچک و اضافه شدن آنها به جمع خانواده مرتبط هستند و در مورد طفل داخل شکم تان با او صحبت کنید. گرچه، ممکن است فرزند اولتان، به طور کامل صحبت های شما را درک نکند. ولی به این شکل، اطلاعات لازم را کسب می کند و در رابطه با ورود بچه جدید به خانواده توجیه و آماده می شود.
کودک را با خود همراه کنید.
اجازه دهید او حرکات جنین داخل شکمتان را احساس کند. از همکاری کودک در آماده کردن اتاق نوزاد نیز تشکر کنید. با همدیگر برای فرزند جدید هدیه بخرید. به علاوه، می توانید از طرف نوزاد برای کودک بزرگتر هدیه بخرید.
هر یک از کودکان می خواهند تمام توجه شما را و یا حداقل بیشتر از آنچه خواهر و برادرهایش به دست می آورند را به دست آورند. معمولاً یک کودک خردسال پس از به دنیا آمدن یک نوزاد جدید در خانواده به عادت هایی مثل مکیدن شست، آب خوردن از شیشه و خیس کردن خودش بازگشت می کند تا حداقل به همان میزان که کودک جدید توجه می بیند، به او هم توجه شود.
در هر گروهی، سلسه مراتبی وجود دارد. کودک بزرگتر در خانواده می کوشد به دلیل جثه، سن و زودتر به دنیا آمدن، قدرت خود را حفظ کند. در حالی که خواهر و برادرهای کوچکتر برای به دست آوردن چنین موقعیتی با زیرک تر بودن، ورزشکار شدن، زیباتر بودن، هر مزیت دیگری که بتوانند به دست بیاورند با بزرگترها رقابت می کنند. زمانی که بیش از دو کودک باشند، اتحادهایی به وجود می آید؛ مثلاً بزرگترین و کوچکترین با همدیگر متحد می شوند یا این که پسرها علیه دخترها باهمدیگر متحد می شوند.
جنگیدن بر سر اموال یا دوستان، اغلب تلاشی برای جلب محبت و تصدیق والدین است و ممکن است بازتاب جنگ قدرت در خانواده (بین پدر ومادر) نیز باشد.
جمله «مال منه» آغازگری آشنا برای دعواهاست، شما نمی توانید اختلاف خواهر و برادرها را ریشه کن کنید، بلکه می توانید یک ارتباط سالم بین خواهر و برادرها ایجاد کنید و بکوشید آشفتگی را در یک حد قابل تحمل نگه دارید.
حال اگر می خواهید اختلافات بین خواهر و برادرها تا اندازه ای برطرف شود به این راه حل ها توجه فرمایید.
تازه واردهای خانه
اگر تنها یک فرزند دارید، این کودک مرکز توجه به شما خواهد بود و شما نقطه اصلی تمرکز در دنیای او خواهید بود (حداقل برای ۳ سال اول زندگی) با آمدن کودک جدیدی به خانواده، زندگی کودک قبلی تغییر خواهد کرد و باید به او کمک کنید تا برای پذیرفتن عضو جدیدی از خانواده آماده شود. به طور کلی هر چه فاصله سنی بین خواهر و برادرها کمتر باشد، این دوره انتقالی مشکل تر خواهد بود.
اگر فاصله آنها ۳ سال یا بیشتر باشد، کودک بزرگتر کاملاً متکی به خود شده و در فعالیت های خارج از خانه جا افتاده است. او با کودکان دیگر بازی می کند و با همسالانش ارتباط برقرار خواهد کرد.
پیش از تولد نوزاد با کودک صحبت کنید.
توضیح دهید که خانواده شامل پدر، مادر، خواهر و برادرهاست؛ و در بسیاری از خانوادهها تعداد فرزندان بیش از یکی است. سه چهار ماه پیش از ورود نوزاد، آماده سازی کودک را شروع کنید. اگر کودک در سن پیش دبستان یا دبستان است این آماده سازی را زودتر آغاز کنید. به کودک نگویید برایش یک دوست یا همبازی می آورید، زیرا او به علت خوابیدن طولانی مدت نوزاد و یا ناتوانیاش در بازی کردن با وی، ناراحت می شود.
مسایل پزشکی خود را برای کودک توضیح دهید.
به فرزند خردسال خود توضیح دهید که مراجعه شما به پزشک به علت بیماری نیست بلکه مادران باردار باید مرتب به پزشک مراجعه کنند تا وضعیت مادر و نوزاد داخل شکمش چک شود. این موضوع میتواند از نگرانیهای او بکاهد.
او را میتوانید در مراجعات پزشکی، همراه خود ببرید، حتی کودک شما میتواند او را از طریق دستگاه سونوگرافی ببیند و احیانا سوالاتی را که در ذهن دارد با پزشک سونوگراف در میان بگذارد. حتما با راهنمایی و کمک مشاور خانواده به تمام سوالات او در باره مسافر کوچک خانواده پاسخ دهید.
به کودک آگاهی بدهید.
درباره انتظار خود برای ورود نوزاد، زیاد خوابیدن شیرخوار، گریه کردن و ناتوانی او در بازی کردن با کودک، صحبت کنید. همچنین عکسهای دوران نوزادی خودش را به او نشان دهید. کودکان بزرگتر گاهی درباره نحوه به وجود آمدن نوزاد و این که از کجا می آید از شما سؤال می کنند. با توجه به سنآنها، درباره تولد و جنسیت برایشان توضیح دهید؛ اما اگر نمی دانید چه پاسخی بدهید، جواب ندادن بسیار بهتر از ارائه توضیحات نادرست است.
کتابهای مربوط به اطفال شیرخواره و کوچک را برای فرزندتان بخوانید.
حتی زمانی که باردار و در انتظار ورود فرزند دومتان هستید، توجه، عشق و علاقه کامل و صد در صد شما معطوف به فرزند اولتان خواهد بود و همین به او کمک می کند که خودش را با آن موقعیت جدید منطبق و سازگار سازد. کتابهایی را برایش بخوانید که با به دنیا آمدن بچه های کوچک و اضافه شدن آنها به جمع خانواده مرتبط هستند و در مورد طفل داخل شکم تان با او صحبت کنید. گرچه، ممکن است فرزند اولتان، به طور کامل صحبت های شما را درک نکند. ولی به این شکل، اطلاعات لازم را کسب می کند و در رابطه با ورود بچه جدید به خانواده توجیه و آماده می شود.
کودک را با خود همراه کنید.
اجازه دهید او حرکات جنین داخل شکمتان را احساس کند. از همکاری کودک در آماده کردن اتاق نوزاد نیز تشکر کنید. با همدیگر برای فرزند جدید هدیه بخرید. به علاوه، می توانید از طرف نوزاد برای کودک بزرگتر هدیه بخرید.
خواهر و برادرها حداقل در چند هفته اول مشتاق خواهند بود که در کارهای نوزاد کمک کنند. بگذارید زیر نظر شما آنچه از دستشان برمی آید، انجام دهند. این کار باعث خواهد شد که بین آنها پیوندی صمیمی برقرار شود.
از سویی دیگر کودک بزرگتر را تبدیل به یک خدمتکار نکنید. زمانی را نیز به کودک بزرگتر اختصاص دهید. کودکان می اندیشند که شما همیشه به نوزاد می پردازید و این مسأله باعث خواهد شد که آنها حسود شوند یا این که نسبت به شما یا نوزاد احساس عصبانیت کنند.آنها می کوشند با نمایش دادن کامل خودشان، یا حتی بازگشت به رفتارهای نوزادانه توجه شما را به سوی خود جلب کنند.
بکوشید هر روز توجه ویژه ای به هر کدام از کودکان خود نشان دهید. ترتیبی دهید که شما و کودک یا کودکان بزرگتر ساعتهایی را با هم بدون حضور نوزاد سپری کنید.
تغییرات لازم را به تدریج انجام دهید.
پیش از ورود نوزاد به مرور تغییرات لازم را انجام دهید؛ زیرا این کار فرصت سازگار شدن با شرایط تازه را برای کودک فراهم می کند. اتاق خواب کودک را جدا کنید و به جای تختخواب بچگانه از تختخواب بزرگ استفاده کنید. به کودک نگویید علت تغییرات ورود فرزند جدید است؛ زیرا در او احساس حسادت، خشم یا طرد شدن به وجود می آید. به او بگویید تو بزرگتر شدهای و باید در اتاق خواب مخصوص خودت بخوابی.
از ایجاد تغییرات اساسی، درست در بدو ورود نوزاد جداً خودداری کنید.
بـــرای کــودک توضیح دهید و به او بگویید که بچه چه وقت به دنیا خواهد آمد و هنگام حضور نداشتن شما در خانه چه کسیاز او مراقبت خواهد کرد. هنگام رفتن به بیمارستان از کودک خداحافظی کنید و او را از بازگشت خود مطمئن سازید. اگر در شرایط نامناسب هستید و یا کودک خواب است، باید یادداشتی آماده کنید که در آن درباره زمان برگشت شما و احساستان نسبت به او نوشته شده باشد تا کودک خود آن را بخواند یا توسط پدر و یا یک بزرگتر بتواند از آنآگاه شود.
فرزند اولتان را تشویق کنید که رابطه ملایم و خوبی با بچه جدید برقرار کند.
به او مفهوم ملایمت در نوازش طفل شیرخواره را یاد بدهید و قبل از به دنیا آمدن بچه دوم، این اعمال ملایم را با او تمرین کنید. به این ترتیب، قبل از آن که خواهر یا برادر بزرگ یک بچه شود، مفهوم برقراری یک ارتباط ملایم را می فهمد.
به او مزایای خواهر یا برادر بزرگتر بودن را نشان دهید.
فرزند اولتان را درگیر فعالیت هایی کنید که قادر به انجامشان است و می تواند او را از بچه تازه متولد شده مجزا کند، و به این ترتیب این پیام را به او برسانید که چون دیگر یک طفل کوچک نیست، می تواند کارهای خاصی را انجام دهد. او را در آغوش بگیرید، درحالی که برایش کتاب می خوانید عکس هایش را به او نشان دهید، یک جدول یا معمای ساده را با هم حل کنید و دیگر فعالیت هایی را با او انجام دهید که لازمه و متناسب با سن و رشدش هستند، به این ترتیب، شور و شوق او از بزرگ شدنش و انجام کارهایی ادامه پیدا می کند که وقتی نوزاد بود قادر به انجامشان نبود، ولی حالا از توانایی انجام آن برخوردار است. خواه بچه جدیدی به جمع خانواده اضافه شود و یا فرزند نوجوانتان به قصد تشکیل زندگی یا ادامه تحصیل، جمع خانواده را ترک کند، همواره تغییر و تحولات در خانواده ها نیازمند سازگاری های بنیادین و ریشه ای روانی، ذهنی، روحی و جسمانی هستند.
هنگام تولد فرزند جدید
برنامه ای ترتیب دهید تا کودک شما نوزاد را ملاقات کند. تولد نوزاد را جشن بگیرید. گاهی کودکان هنگام ملاقات مجدد مادر، ساکت و نگران هستند یا تمایلی به در آغوش گرفتن مادر یا بوسیدن او ندارند. خود را برای این گونه واکنشها آماده کنید و آنها را بپذیرید.
اگر چند روز از کودک دور هستید، از طریق تلفن و یادداشت با او در تماس باشید؛ این کار موجب کاهش احساس نگرانی او درباره سلامت مادر خواهند شد.
تغییرات پس از ورود نوزاد
توجه کنید که برنامههای روزانه کودک را طبق روال گذشته ادامه دهید. او را در فعالیتهای مربوط به شیرخوار شرکت دهید تا احساس طرد شدن نکند. رفتارهای مناسب کودک را تشویقکنید؛ مثلاً بگویید: «از این که در عوض کردن لباسِ کوچولو به من کمک کردی متشکرم. تو خیلیخوب کمک میکنی.» به او یاد بدهید چگونه نوزاد را بغل کند و در طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد. واکنشهای نوزاد را برایش توصیفکنید. مثلاً بگویید: «او دوست دارد تو به آرامی با او رفتار کنی». این توضیحات موجب بهتر شدن روابط بین آنان و لذت بردن از وجود یکدیگر خواهد شد. به علاوه زمانی که خانواده و بستگان شما فرزند جدید را ملاقات میکنند به آنها یادآوری کنید که به کودک بزرگتر نیز توجه کنند. زمانی را در طول روز به کودک اختصاص دهید و حتی سعی کنید چند دقیقه با او تنها باشید. احساس خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که دوستش دارید تا او نیز احساسات خود را برای شما بیان کند.
بکوشید هر روز توجه ویژه ای به هر کدام از کودکان خود نشان دهید. ترتیبی دهید که شما و کودک یا کودکان بزرگتر ساعتهایی را با هم بدون حضور نوزاد سپری کنید.
تغییرات لازم را به تدریج انجام دهید.
پیش از ورود نوزاد به مرور تغییرات لازم را انجام دهید؛ زیرا این کار فرصت سازگار شدن با شرایط تازه را برای کودک فراهم می کند. اتاق خواب کودک را جدا کنید و به جای تختخواب بچگانه از تختخواب بزرگ استفاده کنید. به کودک نگویید علت تغییرات ورود فرزند جدید است؛ زیرا در او احساس حسادت، خشم یا طرد شدن به وجود می آید. به او بگویید تو بزرگتر شدهای و باید در اتاق خواب مخصوص خودت بخوابی.
از ایجاد تغییرات اساسی، درست در بدو ورود نوزاد جداً خودداری کنید.
بـــرای کــودک توضیح دهید و به او بگویید که بچه چه وقت به دنیا خواهد آمد و هنگام حضور نداشتن شما در خانه چه کسیاز او مراقبت خواهد کرد. هنگام رفتن به بیمارستان از کودک خداحافظی کنید و او را از بازگشت خود مطمئن سازید. اگر در شرایط نامناسب هستید و یا کودک خواب است، باید یادداشتی آماده کنید که در آن درباره زمان برگشت شما و احساستان نسبت به او نوشته شده باشد تا کودک خود آن را بخواند یا توسط پدر و یا یک بزرگتر بتواند از آنآگاه شود.
فرزند اولتان را تشویق کنید که رابطه ملایم و خوبی با بچه جدید برقرار کند.
به او مفهوم ملایمت در نوازش طفل شیرخواره را یاد بدهید و قبل از به دنیا آمدن بچه دوم، این اعمال ملایم را با او تمرین کنید. به این ترتیب، قبل از آن که خواهر یا برادر بزرگ یک بچه شود، مفهوم برقراری یک ارتباط ملایم را می فهمد.
به او مزایای خواهر یا برادر بزرگتر بودن را نشان دهید.
فرزند اولتان را درگیر فعالیت هایی کنید که قادر به انجامشان است و می تواند او را از بچه تازه متولد شده مجزا کند، و به این ترتیب این پیام را به او برسانید که چون دیگر یک طفل کوچک نیست، می تواند کارهای خاصی را انجام دهد. او را در آغوش بگیرید، درحالی که برایش کتاب می خوانید عکس هایش را به او نشان دهید، یک جدول یا معمای ساده را با هم حل کنید و دیگر فعالیت هایی را با او انجام دهید که لازمه و متناسب با سن و رشدش هستند، به این ترتیب، شور و شوق او از بزرگ شدنش و انجام کارهایی ادامه پیدا می کند که وقتی نوزاد بود قادر به انجامشان نبود، ولی حالا از توانایی انجام آن برخوردار است. خواه بچه جدیدی به جمع خانواده اضافه شود و یا فرزند نوجوانتان به قصد تشکیل زندگی یا ادامه تحصیل، جمع خانواده را ترک کند، همواره تغییر و تحولات در خانواده ها نیازمند سازگاری های بنیادین و ریشه ای روانی، ذهنی، روحی و جسمانی هستند.
هنگام تولد فرزند جدید
برنامه ای ترتیب دهید تا کودک شما نوزاد را ملاقات کند. تولد نوزاد را جشن بگیرید. گاهی کودکان هنگام ملاقات مجدد مادر، ساکت و نگران هستند یا تمایلی به در آغوش گرفتن مادر یا بوسیدن او ندارند. خود را برای این گونه واکنشها آماده کنید و آنها را بپذیرید.
اگر چند روز از کودک دور هستید، از طریق تلفن و یادداشت با او در تماس باشید؛ این کار موجب کاهش احساس نگرانی او درباره سلامت مادر خواهند شد.
تغییرات پس از ورود نوزاد
توجه کنید که برنامههای روزانه کودک را طبق روال گذشته ادامه دهید. او را در فعالیتهای مربوط به شیرخوار شرکت دهید تا احساس طرد شدن نکند. رفتارهای مناسب کودک را تشویقکنید؛ مثلاً بگویید: «از این که در عوض کردن لباسِ کوچولو به من کمک کردی متشکرم. تو خیلیخوب کمک میکنی.» به او یاد بدهید چگونه نوزاد را بغل کند و در طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد. واکنشهای نوزاد را برایش توصیفکنید. مثلاً بگویید: «او دوست دارد تو به آرامی با او رفتار کنی». این توضیحات موجب بهتر شدن روابط بین آنان و لذت بردن از وجود یکدیگر خواهد شد. به علاوه زمانی که خانواده و بستگان شما فرزند جدید را ملاقات میکنند به آنها یادآوری کنید که به کودک بزرگتر نیز توجه کنند. زمانی را در طول روز به کودک اختصاص دهید و حتی سعی کنید چند دقیقه با او تنها باشید. احساس خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که دوستش دارید تا او نیز احساسات خود را برای شما بیان کند.
منبع:
ساعت ۲۴
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼