شیر دادن مادر به فرزندش، نکات مربوط به آن
زمانی که مادر از سلامت روانی برخوردار است از عمیقترین، وسیع ترین و همه جانبه ترین روابطی است که انسان دارد.
یک سال اول نوزادی یعنی بین ۱ تا ۱۲ ماهگی "شیرخوارگی" و از ۱۴ تا ۳۶ ماهگی نونهالی نامیده می شود. این رابطه شیردهی-شیرخوارگی، رابطه دو بدن، دو احساس و عاطفه و دو روان با یکدیگر است و سبب می شود امواج مغزی هر دو طرف به مرحله ای از آرامش برسد که موجب احساس لذت است. از طرف دیگر این رابطه موجب تغییرات شیمیایی و هورمون هایی می شود که همه و همه در جهت سلامت فیزیکی و روانی کودک و مادر خواهد بود. در عین حال در طول تاریخ، اگر مادر قادر به شیر دادن به فرزند نمی شد مخاطراتی به وجود میآمد. در این مقاله به نکاتی از این دست اشاره می کنیم و نکات مهمی در این رابطه می آموزیم. با ما همراه باشید.
ارتباطی که بین مادر و فرزند وجود دارد از طرف طبیعت و جامعه تأیید می شود و زمانی که مادر از سلامت روانی برخوردار است از عمیقترین، وسیع ترین و همه جانبه ترین روابطی است که انسان دارد. به طوری که جنبه "فیزیکی"، "حسی"، "لمسی" و "روانی" و "جنسی" آن کاملاً شناخته شده می باشد. به این معنا که منبع اصلی و اساسی محبت، لذت، رضایت و امنیت در ارتباط میان مادر و فرزند در ماه اول و چند ماه بعد از آن است. تا جایی که اگر آغوش گرم و مهربانی وجود داشته باشد و اگر فرصتی به جهت ارتباط دائمی و همیشگی باشد به این معنا که مادر تنها مراقب و مواظب فرزند باشد، کودک اولین قدم و اساسیترین قدم را برای روابط سالم انسانی به وجود آورده است. آغوش مادر برای کودک با گرمای بدن مادر و با بوی مادر، با لذت شیر خوردن و بوی شیر و حتی صدای قلب مادر که ماه ها با آن همراه و آشناست، نه تنها شور و هیجان خاصی را به وجود می آورد بلکه خود مادر سالم نیز از این ارتباط و توانایی که میتواند تقریباً بدون کوششی باشد و جان او را با ماده حیات بخشی آن زمان که با محبت آمیخته می شود که همان شیر و عسل است آغشته کند، لذت می برد و هر دو خوشحال هستند و لذت می برند و
رابطه دو طرفه می باشد. هم مادر به فرزند شیر می دهد و هم فرزند به مادر "امنیت" و "شادی" و "لذت" می دهد و فرصتی به جهت راحتی و استراحت به وجود می آید.
همان طور که می دانید مادری که به فرزند شیر می دهد سبب میشود که هورمون اصلی و اساسی لذت، رضایت و حظ و کیف (آکسی توسین) به مقدار زیادی ترشح شود. این همان ماده ای است که وقتی دو نفر عمیقاً یکدیگر را دوست دارند ترشح میشود. این همان ماده ای است که وقتی فردی وارد مرحله ی بالای رضایت و لذت می شود در او به وجود می آید و همچنین در تمام موارد خوشحالی و شادی منشأ چنین احساس بسیار با ارزش و در عین حال لذت بخش و رضایت آفرین است. ترشح این ماده نه تنها سبب خوشحالی و رضایت مادر است بلکه برتر و بالاتر از آن به او کمک می کند که قسمت های مربوط به تولید مثل و حتی رحم او جمع شود و بتواند حالت طبیعی و عادی خود را هرچه زودتر پیدا کند.
دلایل عدم شیر دادن مادر به کودک
اگر مادری توان شیر دادن را نداشته باشد و یا به گونه ای عمل کند که دوست نداشته باشد، مسائل و مشکلاتی را به وجود می آورد. آمار نشان می دهد بیشتر مادرانی که مایل به شیر دادن به فرزند شان نیستند به چند دلیل است:
اولاً:
از زندگی زناشویی شان راضی نیستند.
ثانیاً:
از مادری خود خوشحال نیستند یا اینکه اصلاً یا فعلاً فرزند را نمی خواستند و معمولاً افرادی بودند که در کودکی شیر نخورده اند و به دنبال بهانه ای هستند که فرزند خود را از این نعمت محروم کنند و یا شیر دادن را "زحمت" می دانند نه "نعمت" و آن را "مشقت" می دانند نه "شفقت" و شیر دادن را به صرف "وظیفه" انجام می دهند نه "مسئولیت" و یا شیر دادن را به صورتی انجام می دهند که هرچه زودتر تمام شود.
در نتیجه چنین رفتاری با کودک، سبب افسردگی و خشم و عصبانیت مادر می شود. این نگرانی و افسردگی سبب کم شدن شیر مادر شده و ماده و محتوای شیر مادر به هم میخورد و نظمی که در حالت عادی، شیر مادر به وجود می آورد به هم می ریزد.
میدانید که مادر در آغاز، بیشتر به فرزند مواد معدنی، ویتامین و پروتئین می دهد و کمتر چربی می دهد. چون بدن کودک در یک و دو ماه اول به چربی نیاز ندارد و بعد از ماه دوم میزان چربی زیاد میشود و میدانید که مغز کودک شدیداً به این ماده احتیاج دارد تا بتواند رشد سالم و کامل داشته باشد.
روزی که مادر به فرزندش شیر می دهد، در مرحله ی اول شیر دادن، شیر مادر چربی کمی دارد و آهسته آهسته میزان غلظت چربی زیاد شده تا فرزند بتواند سیر شود. مادری که با عدم رضایت، فرزند خود را شیر می دهد حتماً ترکیب چنین حالتی را به هم می زند و با تمام کردن هرچه زودتر شیر دادن سبب می شود فرزند دچار سوء هاضمه شود و گرسنه بمانند و زمینه ای را فراهم می کند که کودک تمایل کمتری به شیر مادر داشته باشد. در نتیجه شیر مادر کم کم رو به کم شدن می رود و تا جایی پیش می رود که مادر می گوید سینه من را نمی گیرد، شیر را نمی خورد، سیر نمی شود و خیلی گریه می کند. در نتیجه با کمک گرفتن از شیر خشک نیاز کودک را برآورده می کند و مادر به نوعی از شیر دادن صرفه نظر می کند. بعد با کودک روبه رو می شویم که آهسته، آهسته رابطه اش با مادر کم شده و یا از بین می رود، و از طرفی مادر نیز دیگر حوصله بازی و یا در آغوش گرفتن فرزندش را ندارد همچنین از آن جا که شیر دادن ممکن است کار زیاد جالبی در برخی محیط ها نباشد و یا پیش مردم سخت باشد و مادر راحت نباشد، زمینه های شیرین ندادن را فراهم می کند.
مطالعات دو چیز را نشان داده:
۹۰ درصد از مادرانی که کودک خود را شیر نمیدهند، قبل از تولد فرزندشان چنین تصمیمی گرفته اند و غالباً شی ندادن به کودک به جای دلیل، بهانه است.
اگر پدر با شیر دادن همسرش مخالف است، تقریباً مادران آماده، به یکباره کنار می کشند و کمتر از ۵ درصد از مادران تا دوره لازم شیر دادن، به فرزندشان شیر می دهند. نقش پدر و اطرافیان در این مسیر، اهمیت فوق العاده ای دارد.
شیر اول مادر یا "آغوز" یا "ماک" (Colostrum)
آنچه که حائز اهمیت است اولین شیر مادر است. تا جایی که توصیه می شود حتی اگر مادری مایل نیست به فرزندش شیر بدهد حداقل دو هفته یا شش هفته ی اوّل را به فرزند شیر بدهد. علتش این است که "شیر اول" که به عنوان "آغوز" یا "ماک" است، حاوی همه نیازهای کودک از نظر یافتن "مصونیت" در مقابل بیماری هاست و حاوی و حامل همه توانایی های مادر از نظر "مقاومت" در برابر بیماری ها می باشد. به طوری که کودکی که این شیر را می خورد درست مانند مادر خودش در مقابل بیماری ها مقاوم می شود. چون کودک طی ۶ ماه اول قدرت مقاومت و توانایی در برابر بیماری ها را ندارد، اما با خوردن شیر مادر مقاوم و توانمند می شود. هرچند این شیر در روزهای اول، پر از ماده مربوط به مصونیت است، اما تقریباً دو تا سه هفته مقداری از مصونیت را منتقل می کند و نه تنها کودک این شیر را جذب می کند بلکه در جداره ی روده و معده خود آن را نگه میدارد و تا مدت ۶ ماه توان مقابله با هر بیماری را دارد و در طی این ۶ ماه آهسته آهسته خود کودک توان مقابله در برابر بیماری را پیدا می کند تا از بیماری مصون بماند.
توصیه میشود که مادر بهتر است بداند که کودک هر ۲ ساعت یا هر ۲ ساعت و نیم یک بار نیاز به شیر دارد. در نتیجه تحمیل شیر دادن به کودک در ماه های اول اشتباه است بلکه با صبر و حوصله بهتر است مادر منتظر باشد تا علامت و نشانه ای از طرف فرزند صادر شود بعد او را شیر دهد. محیط باید مناسب باشد، نور کم باشد، صدای اضافه ای نباشد، رادیو و تلویزیون روشن نباشد و مادر و فرزند تنها باشند. تا جایی که میشود هر دو پوشش کمی داشته باشند تا امکان "ارتباط پوستی" برقرار شود. مادر می توانند بر روی صندلی بنشیند در حالی که آرام است بر روی مبلی که خود مادر احساس راحتی می کند و یا می تواند به پهلو بر روی تخت خوابی که نسبتاً و تشک سفت و محکمی دارد قرار بگیرد و به فرزندش شیر بدهد.
میدانیم که در دو سه روز اول اگر مادر بین ۸ تا ۱۲ بار شیر دهد، چشمه ی شیر را جوشان می کند. غذای مناسب و مخصوصاً نوشیدنی و آب فراوان به این مهم کمک می کند. به خصوص شیر مادر باید حاوی نزدیک ۸۷ درصد آب باشد. چون تنها راهی است که کودک کاملاً آب را می گیرد. در صورتی که اگر آب و شیر به اندازه کافی نباشد، خطر و مشکل بی آبی برای کودک به وجود می آید و کودک تا مرز بی حالی و غش و تشنج پیش میرود. پس باید مطمئن شد که سینه مادر خالی از شیر شده. حتی اگر کودک تمایلی به ادامه شیر خوردن نداشت، مادر باقی مانده ی شیر خود را بدوشد تا شیر تازه تولید شود.
مهم است که به نوعی سر کودک و سینه مادر در شرایطی باشد که کودک شیر را به راحتی و بدون خوردن هوا بنوشد.
اینکه مادر سینه ی خود را بشوید اشکالی ندارد ولی باید مواظب بود. مخصوصاً از صابون های عطری استفاده نکند.
مادر برای فرزند اول شیر کمتری دارد اما برای فرزندان بعدی شیر بیشتری دارد و ضمناً مقدار شیر مادر تقریباً ارتباطی با اندازه بدن و یا سینه مادر ندارد.
با وجود این همه رعایت ها کودک در یک هفته اوّل بین ۵ تا ۱۰ درصد از وزن بدن را از دست می دهد زیرا به دلایل مختلف از جمله توانایی های کودک، شیر مادر و… دو هفته مقدار از دست رفته به حالت اول برمی گردد.
مهم ترین قدم در جهت "ارتباط انسانی" در یک ماه اول زندگی رخ می دهد و این قلاب و اتصال ارتباطی بین مادر و فرزند در این دوره مهم است. این لذت، رضایت، محبت و امنیت اولیه مقدمه ای به جهت ارتباطات جسمی، جنسی و فیزیکی بعدی انسان می شود. مطالعات نشان داده افرادی که در دوره نوزادی و ماه های اول زندگی چنین ارتباط خوبی را با مادر داشته اند اصولاً در جهت داشتن روابط با دیگران به خصوص در ارتباطات "عاطفی" و "حسی" و "جنسی" موفق بودنده اند و آسوده ترند.
همانطور که گفته شد شیر مادر دارای فوائد بسیاری برای نوزاد است که در پی ذکر می شود:
شیر مادر همیشه "حاضر" است، گرمای آن به اندازه می باشد و "هزینه ای" هم ندارد و راحت تر "هضم و جذب" می شود و اضافه آن دست می شود. میزان پروتئین، مواد معدنی ها، ویتامین ها و کربوهیدرات آن به اندازه ای است که برای رشد کودک تأمین است. اما مهم تر، تغییراتی است که مادر در میزان چربی شیر می دهد که برای سلامت کودک با اهمیت است. میزان آهن آن به اندازه ای است که در ماه های اول نیاز کودک برطرف میشود. به دلیل اینکه شیر دادن به کودک ۶۰۰ کالری انرژی نیاز دارد، وزن مادر را زودتر کم می کند. شیر مادر از یبوست و اسهال و حساسیت های پوستی کودک بسیار می کاهد. همچنین تا ۳ ماهگی نیازی به هیچ غذای دیگری نیست. از حدود ۴ ماهگی برخی از نوزادان برخی غذاها را می پذیرند، اما از ۶ ماهگی حتماً علاوه بر شیر مادر باید به او غذا نیز داد. در غیر اینصورت تعادل "رشدی" و "فیزیکی" او به هم می خورد.
منبع:
ویکی بیبی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼