درد زایمان طبیعی، زنان باید بدانند
پس از آن لحظات نفس گیر و دردهایی که سخت می توان پایانشان را تصور کرد، سکوت بر همه دنیا حاکم می شود.
پس از آن لحظات نفس گیر و دردهایی که سخت می توان پایانشان را تصور کرد، سکوت بر همه دنیا حاکم می شود. انسانی متولد می شود و مادر بی قرار و بی تاب منتظر گریه فرزندش است. چه گریه دلنشینی است. گریه ای که التیام بخش همه دردهایی است که گاه ساعت ها در جان و تن مادر پیچیده تا به این لحظه تاریخی برسد که بگویند چشمت روشن بچه ات به دنیا آمد.
بعد هم این نوبرانه، همه زندگی می شود و همه فراموش می کنند مرز آن دنیا تا این دنیای جدید را چگونه طی کرده است.
اینها همه به شرطی اتفاق می افتد که کودک مطابق برنامه ریزی های طبیعت و با زایمان طبیعی پا به این دنیا گذاشته باشد.البته پایان این زایمان هم مادرانی قرار دارند که اغلب غبطه می خورند که ای کاش راهی برای زایمان به صورت سزارین پیدا کرده بودند.
خیلی ها تحمل این درد را ندارند. به هر دری می زنند و دم هر پزشکی را می بینند تا یک نامه بدهد و اجازه سزارین بگیرند و وقتی هم فرزندشان را سزارینی به دنیا می آورند پشیمانند.
زنان سزارینی که در سال های اخیر بیحسی موضعی می شوند و نسبت به محیط اطرافشان هوشیارند، از حضور انبوه مردان، در اتاق های عمل گلایه مندند. اینجا هم اگرچه در لحظه تولد فرزند، درد کمتری تحمل می کنند، اما باز هم آن آرامشی که انتظارش را داشته اند حاصل نمی شود.و بعدش هم دردهای طولانی مدت بعد از تولد فرزند که شروع می شود غبطه می خورند که ای کاش فرزندم را طبیعی به دنیا می آوردم.
اما سوال اینجاست ایراد کار کجاست که مادران در هر دو زایمان احساس می کنند همه مراحل برایشان درد آور است؛ حتی خاطراتشان.اصلا چرا این همه توصیه پزشکی و تبلیغات بر زایمان طبیعی نتوانسته میل خانواده ها به سزارین را کاهش دهد.
زنان باید بدانند
زایمان طبیعی شرایطی لازم دارد.قبل از هر چیز باید زنان بدانند در پروسه زایمان قرار است با چه چیزی روبه رو شوند. موضوعی که گاه تا تولد کودک هم از آن بی اطلاعند. اینها اطلاعاتی است که به سواد و تحصیلات زنان ربطی ندارد.آموزش هایی است که باید در حین بارداری به زنان داده شود.
بعد هم باید زنان برای این نوع از زایمان هم به لحاظ روحی و هم جسمی آماده شوند. یعنی زنان باید با مشاوره و کمکی که می گیرند در خود شهامت و حتی تمایل به این نوع زایمان را پیدا کنند.
باید بدانند چه ورزش هایی نیاز دارند و چه کارهایی می تواند پروسه زایمان را برایشان ساده تر کند و همین ندانسته ها باعث می شود که زنان حتی اگر بخواهند هم نمی توانند به خودشان کمک کنند.
برای آنکه زنان بتوانند به خودشان کمک کنند نیاز به آموزش است. آموزش هایی که از سال 94 مراکز بهداشت در سراسر کشور به زنان باردار ارایه می کنند با این حال به نظر می رسد تاکنون کارایی لازم را نداشته است.
ناهید فرامرزی می گوید:۲۸۰ ماما در مراکز بهداشت درمانی استان مشغول ارایه خدمت به زنان هستند. ماماها به عنوان مربیان آموزش دیده مادران را به سمت کلاس های آمادگی زایمان که از ماه بیستم بارداری در ۸ جلسه یک و نیم ساعته تدارک دیده شده، هدایت می کنند.
وی ادامه می دهد: آگاهی زنان در دوره بارداری بسیار کم است حتی بسیاری از مادران نحوه درست نشستن و برخاستن را نمی دانند.
به گفته فرامرزی وقتی مادر آموزش ببیند، سپری کردن پروسه زایمان برای وی راحت تر می شود و ترس از زایمان با آموزش کم می شود.
وی ادامه می دهد:باید خیلی روی مادران کار کنیم اما مادران همه جلسات آموزشی را استفاده نمی کنند و استفاده از این کلاسها نیاز به فرهنگسازی دارد.
بیمارستانها دوستدار مادر نیستند
با این حال اما مادران برای این عدم تمایل به کلاس ها و دوره های آموزشی دلایلی دارند. بخشی از آنها منطقی و برخی ناشی از تصورات اشتباهشان است.
یکی از مشکلات مادران این است که بیمارستان های استان هنوز آنچنان که باید دوستدار مادر نیستند.
زهرا ش که در ماه هفتم بارداری است می گوید: این کلاس ها با هدف تشویق زنان به زایمان طبیعی است اما من به جای حضور در این کلاس ها به دنبال روشی برای تولد فرزندم به صورت سزارین هستم.
وی می افزاید: من مطمئنم تحمل درد زایمان را ندارم و نمی توانم ریسک کنم و زایمان طبیعی را تجربه کنم.
این مادر باردار ادامه می دهد: به بیمارستان ها و زایشگاه ها اعتماد ندارم. چون بسیاری از زنان فامیل بعد از زایمان طبیعی از حضور انبوه دانشجویان در زایشگاه ها و معاینات مکرر و دستکاری های دانشجویان و مهمتر از همه بخیه های دردناک و باز شده، ناراحت هستند.
خانم باردار دیگری که در مطب پزشک زنان برای انجام معاینات آمده می گوید: همراه یکی از اقوامم در بیمارستان بودم و دربان زایشگاه که مرد بود بدون هشدار و بی توجه به وضعیت خانم ها وارد سالن استراحتشان می شد و آرامششان را بر هم می زد و این موضوع را هیچ وقت فراموش نمی کنم.
وی ادامه می دهد بعضی از پرسنل زایشگاه با زنان بد اخلاقی می کنند و حتی در شرایطی که یک مادر درد دارد او را متهم به تمارض می کنند و مورد کم توجهی قرار می دهند و حتی اجازه نمی دهند مادر یا خواهری پیش عزیزش برود تا دردش کمتر شود.
همه کارهایم تحت نظر متخصص است
وی می گوید: صرفا برای اینکه بعداز تولد بتوانم خدمات لازم برای فرزندم را دریافت کنم به مرکز بهداشت می روم اما همه کارهایم را تحت نظر متخصص زنان انجام می دهم.
مادری که به تازگی فرزندش را به دنیا آورده و حالا برای انجام یکی از معاینات به مرکز بهداشت آمده هم می گوید: من همه این دوره های آموزشی را رفتم .در کلاس ها چیزهایی می گویند که بخشی از آنها خیلی کاربردی است مثل اینکه چطور بخوابیم یا چه کنیم که ویارهای بارداری اذیتمان نکند یا از لک بینی ها نترسیم.
وی اضافه می کند: بخش هایی که مربوط به خود مادر است خیلی خوبند اما بخش هایی که به بیمارستان بر می گردد خیلی ناراحت کننده است چون هیچ چیز آنطور که می گویند نیست و همین باعث می شود زایمان ترسناکتر جلوه کند.
حالا لحظه ای به زایشگاه های استان کهگیلویه وبویراحمد می رویم. تعداد زیادی زن در تخت های زایشگاه از درد به خود می پیچند.ناله می کنند فریاد می زنند.جیغ می کشند.یکی کودکش را به دنیا آورده یکی فرزندش سقط شده و همه محکوم به تحمل این درد و ترس در کنار هم هستند.
در لحظه ای که زن احساس می کند فقط حضور همسر ، مادر و یا عزیزانش می تواند تسکین دهنده باشد از این مرهم محروم است. نه فریادها ، نه گریه و نه نازشان هم خریدار ندارد. مجبورند این درد را به تنهایی تحمل کند.
مادران با پرسنلی روبه رو هستند که چند برابر توان و ظرفیت قانونی خود شیفت می دهند.ماماهایی که بار اصلی زایشگاه روی دوششان است و اما حقوق و مزایای دریافتی آنها به یک پنجم متخصصان نمی رسد.
با اینکه بار اصلی زایشگاه بر دوش ماماهاست اما زایشگاه ها به دست رزیدنت ها و متخصصان زنان اداره می شود و همین هم باعث شده ارزش کاری ماما پایین بیاید.
ماماها متخصصان زایشگاه ها هستند
نماینده انجمن مامایی استان در نظام پزشکی در این باره می گوید: بخشی از مشکلات را باید به زنان حق داد.ضمن آنکه ماماها هم مشکلاتی دارند که باید همه برای حل آن چانه زنی کنند و تلاش شود از جمله اینکه بیمه ها با ماماها قرارداد نمی بندند و تعرفه خدمات مامایی بسیار پایین است.
کاظمی ادامه می دهد: همه کار را در زایشگاه ماما انجام می دهد زایمان را می گیرد. شیفت می دهد شبانه روز بالای سر بیمار است.پس این مطالبه به حقی است که زایشگاه باید در دست ماما باشد.
کاظمی تاکید می کند: گاهی کاری که ماما بر اساس تجربه انجام می دهد، یک پزشک عمومی هم نمی تواند انجام بدهد و در استان ماماهای با تجربه ای داریم که در کار خودشان خبره و متخصص هستند و بی انصافی است که زایشگاه از چنین افرادی گرفته شود.
کاظمی تاکید می کند: در همه جای کشور ماماها اجازه دارند در زایشگاه زایمان خصوصی بگیرند زیرا این حق بیمار است اما در استان ما کلینیک های مشاوره مامایی استان را آنقدر اذیت کردند که تعطیل شدند.
وی با بیان اینکه با افتتاح زایشگاه جدید بیمارستان امام سجاد بخشی از مشکلات برطرف شده می افزاید: در زایشگاه جدید اتاق های تک نفره زایمان (ال دی آر) پیش بینی شده که باید علاوه بر ماما بیمار همراه داشته باشد که هنوز این اتفاق نیفتاده و همین باعث شده فشار کاری بر ماماها در زایشگاه های جدید بیشتر شود.
کاظمی ادامه می دهد: هم بیمار و هم همراه وی باید آموزش های لازم را برای استفاده از این زیرساخت ها ببینند که متاسفانه هنوز خیلی ها کلاس های آموزشی را جدی نمی گیرند.
وی می گوید : اینکه تعدادی از مادران صرفا برای تشکیل پرونده به مراکز بهداشت مراجعه می کنند غیر قابل انکار است که البته پزشکان متخصص می توانند استفاده از کلاس ها و آموزش های بارداری و زایمان را به زنان توصیه کنند.
باید زیرساختها هم رشد کند
خلاصه اینکه زایمان طبیعی مزایایی دارد که هیچ کس نمی تواند منکر آن شود اما هر قانونی برای اجرا چندین بعد دارد. این بی انصافی است که در هنگام قانونگذاری تغذیه زن روستایی و عشایری، سختی زندگی ، دکتر خصوصی ، خانوادگی و حتی محرومیت های تاریخی اش در نظر گرفته نشود.
مباحث علمی به خصوص در حیطه زایمان بیشتر برگرفته از منابع و مآخذ علمی خارجی است و باید برای تدوین قوانین تاثیرات اقلیمی ، نوع زندگی و فرهنگ های حاکم بر جامعه درآن دیده شود و به عبارتی قوانین بومی سازی شوند. برای این بومی سازی علم و قوانین هم باید دانشگاه های علوم پزشکی استان ها اطلاعات مستدل و مستندی ارایه دهند.
درتوضیح این موضوع همین بس که زایمان برای زن اروپایی با برنامه ورزش، تغذیه و زندگی منظم، دانش زایمان و دختر عشایری که در سن پایین ازدواج کرده و هیچ کدام از اینها را نداشته نمی تواند یکسان باشد.
مشکلاتی که مشکل نیستند
آنچنان که گفته شد بخشی از دلایل بی رغبتی زنان به زایمان طبیعی را باید در مشکلات زایشگاه های استان جست و جو کرد.
مشکلاتی که مسئول واحد مامایی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی می بر این باور است در صورت آموزش می توانند به نقطه قوت بیمارستان ها تبدیل شود و اینکه از آنها به عنوان مشکل یاد می شود ناشی از نا آگاهی است.
شکوهی می گوید ۱۸۰ ماما در سه بیمارستان دولتی امام سجاد یاسوج، امام خمینی دهدشت و بی بی حکیمه گچساران فعالیت می کنند.
وی می گوید:در زایشگاه بیمارستان امام سجاد ماهانه 200 تا 220،بی بی حکیمه 80 تا 90و امام خمینی 115 زایمان طبیعی انجام می شود.
شکوهی ادامه می دهد:در استان کهگیلویه و بویراحمد مرگ و میر مادران باردار بسیار کم در حدود صفر است با این حال در کل کشور مرگ و میر مادران در زایمان سزارین بیشتر بوده است.
وی تاکید کرد: زنان استان تغذیه، ورزش و شرایط زیستی سخت تری دارند و همین باعث می شود زایمان طبیعی برای آنها تجویز شود زیرا احتمال فشار روی قلب، آمبولی و مرگ بر اثر سزارین در افرادی که به لحاظ جسمی ضعیفتر هستند بالاتر است.
شکوهی درباره حضور رزیدنت ها در زایشگاه ها هم می گوید: باید از حضور آنها به نفع بیمار و سیستم استفاده کرد ضمن آنکه حجم کار ماماها را نیز کمتر می کنند و مراقبت از بیمار هم افزایش پیدا می کند.
وی یادآوری می کند حق بیمار هم این است که هم آموزش ببیند و برای انجام هر کاری اجازه و رضایت وی نیز در نظر گرفته شود تا بیمار بداند هر کاری به چه دلیلی انجام می شود.
شکوهی درباره تناسب تعداد ماما و بیمار و تخت های بیمارستانی گفت: در حال حاضر ۶ تخت ال دی آر زایشگاه بیمارستان امام سجاد تجهیز شده که با در نظر گرفتن استاندارد ۴.۸ ماما به ازای هر تخت کمبود نیرو ندارد اما اگر ۸ تخت دیگر آن فعال شود قطعا تناسب نیرویی آن به هم می ریزد و با کمبود نیرو مواجه می شود.
وی یادآوری کرد در سایر زایشگاه های بیمارستان های دولتی استان کمبود تخت و نیرو وجود ندارد.
روزی که سهم مادران درد است
زایمان طبیعی امکانات و شرایطی نیاز دارد که فقط زنانی که در این استان فرزند به دنیا آورده اند نبودشان را دیده و لمس کرده اند.
مادرانی که بخش اصلی پروسه زایمان هستند و کمتر پیش آمده کسی پای درد دلشان بشیند تا بگویند این بار تاریخی را چگونه به زمین گذاشته اند و انگار از همه آن شرایط و امکانات ، مشوق ها و قانون ها تنها سهمشان درد است.
دردی که اگر در جسم هم نباشد در روح و روان و خاطرشان سال ها با آن لحظه شیرین پیوند می خورد بی آنکه از حجم آن کاسته شود.
اگر چه آمارها حکایت از کاهش اندک زایمان به صورت سزارین دارد با این حال این آمارها گمراه کننده است. آمارها بیشتر از آنکه نتیجه تمایل و علاقه زنان به زایمان طبیعی باشد اثر سخت گیری هایی است که پس از ابلاغ قانون حمایت از زایمان های طبیعی به دست آمده و بخشی از آن نیز به دلیل بالا بردن دستمزد های متخصصان زنان برای انجام زایمان طبیعی است.
باید قوانین در جهتی باشد که زیرساخت ها هم همپای اقدامات فرهنگی و تشویق و تنبیه ها رشد کند و آن وقت می توان به کاهش زایمان سزارین افتخار کرد و امیدوار بود کاهش ها نتیجه فرهنگ سازی و علاقه زنان به این نوع زایمان است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼