عکس مجری معروف برنامه به خانه برمی گردیم با پسر و هسرش/ بالاخره رونمایی کرد
نی نی بان: محمد نظری، مجری محبوب برنامه «به خانه برمیگردیم»، با ۳۷ سال سن و فارغالتحصیل دکترای دامپزشکی از دانشگاه تهران، همراه همسرش و پسر ۷ سالهاش آژنگ، زندگی جذابی را تجربه میکند. در ادامه گفتگویی خواندنی با او و خانوادهاش مطالعه کنید.
فهرست مطالب
محمد نظری مجری محبوب و شناختهشده ایرانی که فعالیت گستردهای در تلویزیون و رادیو داشته است، فارغالتحصیل دکترای دامپزشکی از دانشگاه تهران است. او کار حرفهای خود را از سال ۱۳۷۴ با گویندگی خبر آغاز کرد و در ادامه برنامههای مختلفی همچون «به خانه برمیگردیم»، «مردم و مجلس»، «فردا»، و «تماشا» را اجرا کرده است. آقای نظری در سال ۱۳۷۷ ازدواج کرد و اکنون یک پسر هفت ساله به نام آژنگدارد.
شراره: قبل از ازدواج تصویری بسیار رؤیایی و غیرواقعی از زندگی داشتم. اما بعد از ازدواج، این تصویر به شدت تغییر کرد و زندگی واقعی و جدی را تجربه کردم. در ابتدا فکر میکردم که زندگی قرار است رمانتیک و ساده باشد، اما خیلی سریع وارد واقعیت شدم. محمد کار حرفهای خود را در رسانه آغاز کرده بود و من از همان ابتدا شاهد تلاشهای مستمر او بودم.

محمد: من فکر میکردم که با ازدواج شرایط زندگی بهتر میشود و فشارهای محیطی کاهش پیدا میکند. اما باید گفت که زندگی متاهلی چالشهای خاص خود را دارد و نمیتوان گفت که تاهل همیشه شرایط زندگی را آسانتر میکند. تصاویر ذهنی ایدئال من از زندگی به تدریج تغییر کرد و با واقعیت مواجه شدم.
چالشهای زندگی مشترک
شراره: در ابتدا عشق محمد به کارش را کاملاً درک نمیکردم، اما پس از ازدواج، شغلی پایدار برای خود داشتم. اما وقتی پسرمان آژنگ به دنیا آمد، مجبور شدم به مدت دو سال در خانه بمانم.
محمد: ما به دلیل مسئولیتپذیری و استقلال اقتصادی، تلاش میکردیم که آویزان کسی نباشیم. کار برای ما اولویت داشت.

نگاه به ازدواج و فرزندآوری
محمد: به نظر من، اگر کسی مشغول کار حرفهای خوب باشد، بهتر است ابتدا روی کارش تمرکز کند و دیرتر به ازدواج و فرزندآوری فکر کند. چرا که اینها ممکن است سرعت پیشرفت فرد در زندگی شخصی را کاهش دهند.
پشت صحنه و فشارهای کاری
محمد: فشارهای کاری برای من همواره استرسهایی ایجاد کردهاند. با این حال، عشق به کارم این مشکلات را کاهش میدهد. بسیاری از اوقات، خستگی فیزیکی را در محل کار فراموش میکردم و به کار مشغول میشدم.

دستبهگریبان با اضطراب
محمد: اضطراب دائمی در زندگی من وجود دارد، چرا که دل بزرگی ندارم و در مواجهه با چالشها امیدوارتر هستم. البته، گاهی این اضطراب باعث میشود اعصابم خرد شود یا حتی در مواقعی دچار عصبانیت شوم.
حسرتها و آرزوها
شراره: من همیشه آرزو داشتم کلاس موسیقی بروم، ولی تاکنون فرصت آن فراهم نشده است.
محمد: حسرتهای متعددی دارم که ترجیح میدهم درباره آنها صحبت نکنم.
داستان نامگذاری پسرشان، آژنگ
شراره: نام آژنگ از شاهنامه برگرفته شده و به معنای چین زلف است. ما از آهنگ این نام خوشمان آمد و آن را برای پسرمان انتخاب کردیم.
محمد: هنگام گرفتن شناسنامه برای آژنگ با مشکل مواجه شدیم، چرا که این نام در لیست اسامی مجاز نبود. خوشبختانه مدیر ثبت احوال پس از بررسی اجازه ثبت این نام را داد.