معفی۱۰ فیلم پرتعلیق که شما را میخکوب میکند (تصاویر)

برای معرفی فیلم اینبار به سراغ ژانر پرتعلیق رفته ایم. این فهرست میتواند انتخاب خوبی برای شما باشد.
به گزارش نی نی بان ، از زمانی که صنعت فیلم ایجاد شده است، سبک تعلیقآمیز بینندگان را تحت تأثیر خود قرار داده و میدهد. در حالی که سبک ترسناک از عنصر وحشت برای سرگرم کردن مخاطبان خود بهره میبرد، فیلمهای ساخته شده در این ژانر متوسل به عنصر اضطراب میشوند. این فیلمها حسی از تعلیق عمیق را بیدار میکنند که دیگر ژانرها از انجام آن ناتوان هستند. این احساس را خیلی سخت میتوان به شکلی تأثیرگذار در فیلمها پیاده کرد ولی وقتی که به درستی انجام شود، پلاتی هیجانی را موجب میشود. جای تعجب نیست که تعداد زیادی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما را میتوان تحت این دستهبندی قرار داد.
این سبک در سراسر جهان طرفدار دارد و همواره در سینمای میناستریم خیلی فیلمها هستند که به سمت این سبک تمایل دارند. خیلی از فیلمهای مورد انتظار سال ۲۰۲۵ در همین ژانر قرار میگیرند. متأسفانه خیلی از آثار تعلیقآمیز هم هستند که توسط پروژههای صرفاً اقتصادی دیگر به حاشیه رانده میشوند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا نگاهی بیاندازیم به فیلمهایی که در این دستهبندی قرار میگیرند اما به خوبی دیده نشدهاند.
۱۰. Bernie
فیلم برنی که در سبک کمدی تعلیقآمیز ساخته شده، داستانی دارد آنقدر عجیب که در نگاه اول شاید سخت باشد باور کنیم بر اساس واقعیت است. از همان نگاه اول میتوان فهمید که این فیلم یک اثر تعلیقآمیز بهنظر نمیرسد. اما هر چه که بیشتر پیش میرویم و پلات شروع به باز شدن میکند، این داستان ظاهراً خوشقلب و آرام، وارد یک جادهی تاریکتر میشود. فیلم Bernie داستانیست دربارهی عجیبترین روابط که در عجیبترین شرایط شکل میگیرند.
برنی یک دستیار در مدیریت مراسم ختم است و در شهر کوچکی در ایالت تگزاس اشتغال دارد و همه هم او را دوست دارند. زندگی او تماماً پیرامون کمک به دیگران جریان دارد؛ خصوصاً بیوههای افراد فوت شده که به آنها سرویس میدهد. برنی وقتی که با مارجری نیوجنت ملاقات میکند یک چالش بزرگ برایش پیش میآید؛ همسر او به تازگی فوت شده و شخصیت اجتماعستیزش هم نمایانتر شده است. او به برنی علاقهمند میشود؛ مارجری، برنی را از حدود خود خارج میکند و همین باعث میشود که المانهای تعلیق در فیلم جریان پیدا کنند. عملکرد و حضور تماشایی جک بلک تنها این فیلم را قویتر کرده است. آن را نگاه کنید، همین و بس.
۹. One Hour Photo
فیلم One Hour Photo از هنرنمایی رابین ویلیامیز چه در جنبههای کمدی و چه در جنبههای دراماتیک بهره میبرد. در این فیلم شاهد المانهای تعلیقآمیز روانشناختی هستیم که نتوانستند به خوبی دیده بشوند؛ حتی با وجود چنین بازیگر افسانهای در تیم آن. با این وجود، این فیلم یکی از جذابترین مطالعات شخصیتی موجود را در خود دارد. پلات فیلم دربارهی شخصیتی به نام سای پریش میباشد که مردیست تنها و در یک آزمایشگاه توسعهی تصویر در یک فروشگاه محلی کار میکند.
همهچیز در زندگی این مرد عادی جریان دارد تا اینکه با خانوادهی یورکینز آشنا میشود و نسبت به آنها شیفتگی پیدا میکند؛ خانوادهای که برایشان در حال تولید عکس میباشد. آنها یک زندگی رویایی دارند که سای بیش از هر چیز میخواهد بخشی از آن باشد. این خواسته تبدیل به یکجور عقده میشود و او را به کوچهها و خیابانهایی میکشاند که اعضای این خانواده در آن قدم میزنند و با تعقیب آنها میخواهد که زندگیشان را تحت تأثیر قرار بدهد. فیلم One Hour Photo سقوط یک مرد تنها به اوج نیازمندی و سیاهی را نشان میدهد. این فیلم به راحتی میتواند با داستان درگیرکننده و سطح بالای ساختی که دارد به عنوان یکی از بهترین فیلمهای رابین ویلیامز در نظر گرفته بشود.
۸. The Gift
غیرممکن است که باور کنیم فیلم The Gift اولین اثریست که جوئل ادگارتون کارگردانی کرده است. او بارها توانایی خود در جلوی دوربین سینما را نشان داده و وقتی که کار به پشت صحنه رسید هم دیدیم که او در آنجا هم میتواند عالی باشد. این فیلم محصول گذار یک بازیگر از بازیگری به فیلمسازیست؛ ولی کیفیت کار باعث میشود که فکر کنیم با یک کارگردان باتجربه روبرو هستیم. داستان فیلم The Gift دربارهی زوجیست که دارند به خانهی جدید خود نقل مکان میکنند.
شاید در ابتدا به نظر برسد که با یک زندگی حومهشهری معمولی طرف هستیم، تا اینکه مردی به نام گوردو (با بازی خود جوئل ادگارتون) وارد داستان میشود و ادعا میکند که گذشتهی سیمون را میداند. سیمون در ابتدا او را به یاد میاورد ولی رابطهاش پیچیدهتر از چیزی بوده که بهنظر میرسد. چیزی عجیب دربارهی رفتار گوردو وجود دارد و خیلی زود اتفاقات کوچک ولی عجیب پیرامون خانهی آنها رخ میدهد؛ همین باعث میشود مقاصد شومش برملا شود. پایانبندی این فیلم میتواند اثری مریضکننده بر بیننده بگذارد.
۷. Primer
شین کاروت در سال ۲۰۰۴ فیلمی مستقل در سبک علمیتخیلی و تعلیقآمیز ساخت که توانست با بودجهای کوچک تبدیل به شاهکاری خلاقانه بشود. فیلم Primer را به راحتی میتوان یکی از بهترین آثار ساخته شده با موضوع سفر در زمان به حساب آورد و حقیقت اینست که این فیلم توانست تا این حد موفق شود آنهم بدون پشتیبانی یک استودیو، فوقالعاده است. میزان مبلغی که برای ساخت این فیلم خرج شد تنها ۷۰۰۰ دلار بود! تلاش کاروث برای تبدیل این فیلم به واقعیت، مدرکی بر توان کارگردانی اوست. داستان Primer دربارهی دو مهندس به نامهای آرون و آبه میباشد که به شکلی تصادفی سفر در زمان را کشف میکنند.
در یکی پروژههای بسیاری که این دو دوست با هم انجام میدهند، موفق میشوند لوپ بازخوردی گرانشی ایجاد کنند که باعث میشود اشیا بهشکلی مثبت به گذشته بروند. وقتی که آنها تماماً توانستند این تکنولوژی را تبدیل به یک جعبه بکنند، خیلی زود اوضاع از تحت کنترل خارج میشود. شخصیتها نگران میشوند که دیگری از خواست نهان آنها آگاه بشوند، به همین دلیل به گذشته سفر میکنند تا این جعبه را تبدیل به دوتا بکنند؛ اما این هم نهایتاً موجب مشکلات بیشتری میشود. Primer نمونهی یک فیلم پیچیده است و تنها یک بار دیدن آن کافی نیست؛ ولی تعلیقی که دارد یک انگیزهی خوب برای بارها دیدنش است.
۶. Enemy
دنیس ویلنوو توانسته موقعیت خودش را به عنوان یکی از کارگردانهای برجستهی نسل کنونی، تثبیت کند. او با هر فیلم قدمهای موفقتری برمیدارد و Dune: Part Two هم آخرین موفقیت او بود که توانست پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۴ بشود. نهایتاً باید گفت که جای تعجبی نیست اگر فیلم Enemy را فراموش کنیم یا حتی شک کنیم که بخشی از کارنامهاش محسوب میشود. محیط سورئال این فیلم ابعاد یک بلاکباستر پرفروش را ندارد ولی مطمئناً یکی از کارهای پر از تعلیقیست که سراغ داریم.
با این فیلم به کوچه پسکوچههای روان انسان میرویم که در آن اتفاقات غیرمنتظره رخ میدهد. آدام بل یک پروفسور تاریخ معمولیست که هنگام تماشای یک فیلم متوجه چیزی عجیب میشود. یکی از بازیگران یعنی آنتونی کلر تماماً شبیه به اوست. او عزمش را جزم میکند تا این بازیگر را پیدا کند، ولی درگیری آنها در زندگی یکدیگر عواقب غیرقابل پیشبینی دارد. این فیلم شاید به شکلی که عادت داریم سرگرمکننده نباشد ولی عجیب بودنش را نمیتوان انکار کرد.
۵. Green Room
زمانی که به فیلمهای ترسناک ساخته شده توسط کمپانی A24 مینگریم، هیچکدام آنها از حالتهای سنتی فیلمسازی پیروی نمیکنند. شرایط ظاهری اغلب در تضاد با اتفاقیست که دارد در داستان میافتد. فیلم Green Room به کارگردانی جرمی سالنییر این ترند را دنبال میکند و داستانی مهیج را در این قالب به نمایش میگذارد. از ابتدا تا انتهای فیلم هیجانانگیز است و با فیلمی روبرو هستیم که دقیقاً میداند دارد چه میکند. داستان دربارهی یک گروه راک است که در شرایط پیچیدهای گرفتار میآیند.
این گروه برنامه دارند که در یک مکان محفوظ اجرا کنند ولی وقتی که به آنجا میرسند شاهد قتلی به دست نژادپرستان سفید پوست آریایی میشوند. این گروه به عنوان مدرک جرم مورد هدف قاتلان قرار میگیرد. در این درامای اعصابخردکن شخصیتهای اصلی باید از مرگ فرار کنند. ویلنهای داستان با رهبری پاتریک استوارت کاملاً متعهد هستند که حرکاتی انجام بدهند که مطمئناً باعث تکان خوردن بیننده میشود. این پلات کلاسیک دارای سکانسهای تعلیقآمیز متعدد است و نتیجه دلپسند شده است.
۴. Burning
فیلم Burning به کارگردانی لی چانگ دونگ به راحتی یکی از بهترین آثار تعلیق روانشناختی دههی قبل است. در واقع، فیلمهای مشابه چندانی وجود ندارد. در نگاه اول، با یک فیلم رمنس سنتی طرف هستیم ولی هرچه به پایان نزدیکتر میشویم سخت است که این تجربه را در قالب کلمات توصیف کرد. متأسفانه عرضهی این فیلم با Parasite در یک بازه بود و به همین دلیل به عنوان یک فیلم کرهای تا حد زیادی نادیده گرفته شد و رقابت را باخت. این فیلم داستانی را روایت میکند از دید سه شخصیت متفاوت، که دیدگاه متفاوت و متناقض دارند.
داستان از دید مردی به نام لی جانگ-سو گفته میشود که به یکی از دوستان قدیمی خود یعنی شین هائه-می برمیخورد. فردی به نام بن هم به این دو اضافه میشود و پس از مدتی دربارهی لذت بردن از سوزاندن گلخانهها میگوید. جونگ-سو نسبت به این خواستهی عجیب بن مشکوک است و به مرور این شکها تبدیل به واقعیت میشوند. در کنار چنین روایت جذابی، فیلم Burning پر از دیدگاههای اجتماعیست و اتمسفر سنگینی دارد که مسلماً میتواند بینندگان را به خود جذب کند.
۳. Blue Rain
فیلم Blue Rain یک اثر مستقل است و مثل دیگر آثار اینچنینی جای تعجبی ندارد که کسی دربارهاش اطلاع چندانی ندارد. این فیلم تنها دو سال پیش از Green Room توسط این کارگردان ساخته شد و از همان نگاه اولی میتوان شباهتها را متوجه شد. به شکلی که از سالنییر عادت داریم، خشونت و تعلیق در نگاه اول بر روی پردهی سینما محسوس هستند. داستان انتقام کلاسیک در زیرلایه قابل مشاهده است.
فیلم Blue Rain داستان مردی به نام دوایت ایوانز را دنبال میکند که در یک پونتیاک بونویل در حال روزگذرانیست. وقتی که او متوجه میشود فردی که والدینش را به قتل رسانده از زندان آزاد شده، همه چیز برایش عوض میشود. احساس غم دوایت را فرا میگیرد و میخواهد که همین درد را جبرات کند. از انجایی که او هیچ چیزی ندارد، چیزی برای از دست دادن باقی نمیماند. بهطور کلی این فیلم ترکیبی از داستان انتقامی، واقعگرایی و خشونت است؛ در آن متوجه میشویم که افراد برای ایجاد عدالت تا چه حد میتواند پا را پیش بگذارند.
۲. Frailty
بهطور کلی، فیلم Frailty با بازی بیل پکستون نتوانست بهاندازهی کافی در تئاترها خوش بدرخشد. این فیلم همهچیز برای موفقیت را در خود داشت: یک داستان جذاب، بازیگران سطح اول و تعلیق کافی. با وجود این ویژگیها، شاهد شکست آن بودیم و به مرور در ژانر تعلیق فراموش شد. مسلماً Frailty یک شاهکار بینقص نیست ولی لیاقتش بسیار بیشتر بود. وقایع روایت شده بر اساس واقعیت هستند و آن را از دیدگاه مردی به نام آدام مایکس دنبال میکنیم که کودکی خود تا زمانی که تبدیل به یک مأمور افبیآی شد را میگوید.
زمانی که او تنها یک کودک بود، پدرش این توهم را پیدا میکند که از سوی خدا به او وحی شده تا پیامبرش باشد و بدین ترتیب آدمهایی که فکر میکرد شیطان هستند را باید بکشد. برادر آدام با او همکاری میکند ولی خود آدام مشکوک است و کناره میگیرد. فیلم Frailty پر است از کلیشههای سبک تریلر در دههی ۲۰۰۰ ولی تماماً به موضوع مورد روایت خود میچسبد. در زیرلایهی تمام شکهایی که نسبت به این فیلم وجود دارد، با یک فیلم بسیار خوش ساخت و پر از تعلیق روبرو هستیم.
۱. Fallen
ایدهی کلی فیلم Fallen به کارگردانی گرگوری هابلیت ساده است اما همهچیز را با تعلیق به افراط میبرد. شخصیت اصلی کاراگاهی به نام جان هابز است که به تازگی قاتل سریالی بدنام ادگار ریس را به پای چوبهی دار فرستاده. وقتی که قتلها بدون او هم ادامه پیدا میکند، متوجه میشویم ریس یک شیطان است که میتواند روحش را از طریق لمس فیزیکی به فرد دیگری منتقل کند. بدین ترتیب افرادی که هویتشان معلوم نیست این وجود شیطانی در آنها رخنه میکند. واقعاً نمیدانیم که چرا این فیلم اثرگذاری بیشتری نداشت.
تیم بازیگری با حضور اشخاصی چون دنزل واشنگتن، جان گوودمن، دونالد ساترلند و جیمز گاندولفینی قوی است و با پروژهای روبرو هستیم که موفقیتاش تضمین شده بهنظر میرسد. با این حال فیلم Fallen هرگز نتوانست به بهترین شکل حاضر شود و دلایلی برای آن وجود داشت. این فیلم در بازهای منتشر شد که میتوان آن را عصر طلایی آثار تعلیقآمیز به حساب آورد. همچنین، اضافه کردن عناصر ماورایی به داستانی که قرار بود پتانسیل انسان و بدترینها را در شخصیت او نمایش بدهد به ضرر آن تمام شد. اما بطور کلی با یک فیلم سرگرمکننده طرف هستیم که طرفداران ژانر تعلیق نهایت لذت را از آن خواهند برد.
جمعبندی
فیلمهای سینمای تعلیق پتانسیل این را دارند که به بالاترین حد کیفیت ممکن برسند. بیراه نیست که تعدادی از بهترین فیلمها در این سبک قرار میگیرند. با این وجود، آثاری هم هستند که با داشتن کیفیت لازم توانایی این را ندارند که به اندازهی کافی بدرخشند. در لیست بالا تعدادی از فیلمهای تعلیقآمیز کمتر شناخته شده را به شما معرفی کردیم. دیدگاه خود را با ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
منبع: ویجیاتو